به گزارش خبرنگار حماسه و جهاد دفاعپرس، چهارسال پیش در چنین روزهایی بود که فرمانده ما حاج احمد غلامی بعد از ۱۰ روز در حالت کما بودن همنشین یاران شهیدش شد.
حاج احمد از پیرمردهای فرمانده جنگ در تهران بود. از زمان ورودش به جریانات انقلاب ۲۷ سال میگذشت. او با انقلاب امام تولدی دوباره یافت. از همان روز اول در تمام صحنههای دفاع از انقلاب جزء نفرات اول بود.
حاج احمد در عدد اولین پاسداران انقلاب در تهران به شمار میآمد و هرکجا ردی از مدافعان انقلاب اعزامی از تهران است نام حاج احمد هم هست. او جزو هستههای اولیه گردانهای پادگان، ولی عصر (ع) تهران در سالهای ۵۸ و ۵۹ با آن هیبت مردانه و با قد رشید و قدرت بدنی بالایش همیشه جلودار بود.
در کنار قلندران فرمانده، چون بروجردی، متوسلیان، داوود کریمی، همت، وزوایی، رستگار، موحد دانش و.. در میدانهای نبرد خوش درخشید. از فرماندهی دسته و گروهان و گردان در عملیاتهای فتح المبین و بیت المقدس به جانشینی تیپ رسید و پس از آن به تیپ سیدالشهدا (ع) رفت. حاج احمد نبردهای اواخر سال ۶۱ و ۶۲ و ۶۳ را با بیرق تیپ سیدالشهدا (ع) در کنار یار محبوبش حاج کاظم رستگار فرماندهی کرد.
نبرد خیبر قامت احمد را شکست و شاید برای اولین بار بود که در صبحگاه تیپ فرمانده در مقابل نیروهایش گریست. برادرانی، چون مرتضی سلمان طرقی، احمد ساربان نژاد، حمزه دولابی، راحت، رحمت الله کرد و دیگر یارانش را در نبردی سخت در جزیره مجنون از دست داد.
سال ۶۳ سال خوبی برای جنگ نبود به واسطه شیطنت بعضی از خناسان که امروز سر در آخور استکبار دارند وحدت رزمندگان تهرانی قدری به هم خورد اما با فرمان امام و تبعیت فرماندهان و بزرگان جبهه شرایط تغییر کرد و همه آماده عملیات بدر شدند.
رزمندههای تهران در عملیات بدر جانانه جنگیدند و علمدار تبپ سیدالشهدا (ع) شهید حاج کاظم رستگار به شهیدان پیوست. حاج احمد در غرب کشور مسوولیت گرفت و بعد علم تیپ مستقل ۱۱۰ خاتم الانبیاء (ص) را با رزمندههای اعزامی از تهران برافراشته کرد وبعد از لشکر ۲۷ و ۱۰ سیدالشهدا (ع) در سازمان رزم رزمندههای تهران به انجام مسوولیت پرداخت.
سالهای ۶۵ و ۶۶ و ۶۷ حاج احمد با تیپی که خودش پایه گذاری کرد به مصاف دشمن رفت تا اینکه در مرداد ماه ۶۷ جنگ پایان یافت و آتش بس برقرار شد.
بعد از سالهای دفاع مقدس حاج احمد به عنوان یکی از فرماندهان نیروی زمینی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در ماموریتهای محوله خوش درخشید. حاج احمد بعد از جنگ هم به عنوان بزرگتر پیشکسوتان لشکر ۱۰ مورد احترام بود.
چند سال قبل از شهادتش با جمعی از فرماندهان و رزمندگان قدیمی لشکر ۱۰ هستههای اولیه مستندسازی حماسه دلاوریهای لشکر ۱۰ در سالهای دفاع مقدس را پایه گذاری کرد و تا روز شهادتش هزاران صفحه نوشته و سند را جمع آوری کرد که آن جماعت راه احمد را ادامه میدهند.
با شروع مقاومت رزمندگان غیورعراقی بر علیه دشمن استکباری، سراغ احمد آمدند تا از تجربیات او استفاده کنند و اون با همه وجود در حالی که سنش از ۶۰ سالگی عبور کرده بود لبیک گفت.
حاج احمد پای در کشور عراق گذاشت و با کمک سایر همرزمانش در خدمت آموزش رزمندگان مقاومت عراق قرار گرفت. هر کجا به وجودش نیاز بود با همهی فروتنی و تواضع حاضر بود. جبهه مقاومت در کشور سوریه و مبارزه و مقابله با جرثومه فسادی مثل داعش آخرین ماموریت حاج احمد بود.
تابستان سال ۹۵ پای در راهی دیگر گذاشت و در کنار فرماندهان پر آوازه مقاومت فرماندهی نبردها بر علیه داعش را تجربه کرد.
تصاویر او در صحنههای نبرد نزدیک با دشمن در سوریه یاد آور روزهای جوانی او در فتح المبین و جزیره مجنون بود. تا اینکه در ۹ شهریورماه ۹۵ در حالیکه برای شناسایی و تحویل محور عملیاتی در سوریه در خط حضور پیدا کرده بود با اصابت ترکش موشک دشمن به ناحیه جمجمه اش به کما رفت.
حاج احمد بارها در نبرد با دشمن تجربه اصابت گلوله و ترکش را داشت، اما این بار تصویرش همه گیر شد. آن سرو بلند قامت و علمدار جبهههای نبرد روی تخت با لوله در گلو ضربان و نفس هایش به شماره افتاده بود. ۱۰ روز حاج احمد در تلاش اهل زمین و آسمان ماند تا اینکه آسمانیان پیروز شدند و در ۱۹ شهریور سال ۹۵ حاج احمد را به میهمانی شهدا بردند.
شهادت سردار شهید مدافع حرم حاج احمد غلامی داغ همهی فرماندهان و رزمندگان شهید تهران را تازه کرد و احمد غلامی در ۶۵ سالگی اش میهمان شهدا شد.
روز ۲۳ شهریور سال ۹۵ بر روی دست مردم عاشق شهدا درزادگاهش شهرری تشییع شد و در قطعه ۲۹ سرداران گلزار شهدای تهران در خاک آرام گرفت.
انتهای پیام/ 141