به گزارش خبرنگار دفاعپرس از اردبیل، کتاب «زمستان سرخ» است مجموعه روایتها و خاطرات مقاومت دلاوران آذربایجان در جریان تجاوز روسیه به خاک ایران است که به کوشش «عمار احمدی» گرد آوری شده است.
این کتاب 172 صفحه ای را انتشارات «ساوالان ایگیدلری» در سال 1394 به سفارش و حمایت ادارهکل حفظ آثار و نشر ارزش های دفاع مقدس چاپ و منتشر کرده است.
برشی از متن کتاب:
شب قبل از حمله روس ها، از فرمانده پاسگاه کلوز نمین چیزهایی شنیده بود، اما به کسی چیزی نمی گفت.
دمدمههای صبح همه سربازان را به صف کرد و گفت: روس ها از مرز بیلهسوار گذشته و هواپیماهایشان چندین شهر آذربایجان را بمباران کردهاند.
ما قدرت مقابله با آنها را نداریم، بهتر است قبل از رسیدن آنها پادگان را ترک کنیم و به مردم روستاهای اطراف هم خبر بدهیم تا جانشان را حفظ کنند.
نباید بیگدار به آب زد و باید در جبههای دیگر با آنها به مبارزه پرداخت.
حسینعلی که در جمع آنان بود بعد از سخنان فرمانده گفت: خبر کردن مردم و مبارزه در جبههای دیگر درست و صحیح است اما مقاومت ما هرچند کوتاه، مردم را برای ادامه حیاتشان تشویق خواهد کرد و من تصمیم دارم در همین جا مقاومت کنم.
چه شما با من باشید یا نباشید خواهشی که دارم این است که اگر شما قصد خالی کردن میدان را دارید حداقل سلاح و مهمات خود را در اختیار من قرار دهید.
فرمانده پاسگاه در جواب حسینعلی گفت: تو می خواهی خودکشی کنی و این جز حماقت چیز دیگری نیست.
من اسلحه خودم را نمی توانم به تو بدهم، اما دوستان آزادند هم می توانند بمانند و هم میتوانند با من بیایند، چه با اسلحه و چه بی اسلحه.
فرمانده وقتی سوار اسبش شد افسران و سربازان یک به یک پادگان را خالی کردند و هنوز از چشم حسینعلی گم نشده بودند که کمکم صدای پای سربازان و سواره نظام و توپهای روسها به گوش رسید.
حسینعلی صبر کرد تا روسها نزدیک و نزدیکتر شوند و سپس قنداق تفنگش را به شانه راستش چسباند و کله یکی از ژنرالهای روس را نشانه رفت و ماشه را چکاند و سر ژنرال متجاوز روسی از هم پاشید.
انتهای پیام/