به گزارش گروه سایر رسانههای دفاعپرس، علی بیرانوند در یادداشتی آورده است: یکی از مهمترین و راهبردیترین آموزههای دینی و اسلامی، حفظ اتحاد و همبستگی است. فرهنگ قرآن و اهل بیت (علیهم السلام) آن چنان بر روی این موضوع حساسیت و تأکید داشته است که به خوبی میتوان ضرورت و اهمیت آن را در زندگی دینی و اجتماعی مشاهده کرد، ولی با این حال کسانی که خط و مشی زندگی فردی، اجتماعی و سیاسی خود را از شیطان و سربازانش دریافت میکنند، هیچگاه حاضر به تقویت و فرهنگ سازی این واجب دینی در بستر حیات اجتماعی نبوده اند، از این رو با رویکردهای غیر دینی و غیر عقلانی همواره سعی داشته اند با سو عملکرد خود به نوعی در تضعیف این واجب دینی گام بردارند.
استراتژی و راهبرد شیطان در به چالش کشیدن وحدت اسلامی
از آن روزی که شیطان از بهشت رانده شد، به عزت و جلال خدای متعال قسم یاد کرد که هیچگاه به انسان اجازه رسیدن به سعادت و خوشبختی را ندهد، از این رو همواره سعی داشته است با راهکارها و چالشهای منحصر به فردی مسیر رسیدن به کمال و سعادت را برای انسان ناممکن و دردسر ساز کند. یکی از تکنیکها و چالشهای بسیار خطرناکی که شیطان در طول تاریخ، برای گمراه کردن انسانها از آن بهره برده، ایجاد درگیری، اختلاف و دشمنی در بین جوامع انسانی بوده است، تا اینکه با این ترفند روح آرامش و راحتی را از زندگی انسانها برچیند، خدای متعال در آیاتی از قرآن کریم این ترفند زهرآلود شیطان را از زبان حضرت یوسف (ع) متذکر شده و میفرماید: «مِنْ بَعْدِ أَنْ نَزَغَ الشَّیْطانُ بَیْنی وَ بَیْنَ إِخْوَتی؛ [۱]پس از آنکه شیطان میان من و برادرانم را به هم زد». در واقع شیطان برای اینکه به اهداف شوم خود دست یابد از راه ایجاد اختلاف و فساد در بین برادران حضرت یوسف موفق به عملیاتی کردن استراتژی خود میشود و آن رنجهای فراوان را برای حضرت یوسف و یعقوب علیهماالسلام به وجود میآورد.
تنها راه نجات از چالش تفرقه انداز شیطانی
تنها راه برون رفت و نجات از ترفند و چالشهای جهنمی شیطان داخل شدن در «سِلم الهی» است، خدای متعال در آیه ۲۰۸ سوره مبارکه بقره میفرماید: «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا ادْخُلُوا فِی السِّلْمِ کَافَّةً وَ لا تَتَّبِعُوا خُطُواتِ الشَّیْطانِ إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُبینٌ؛ [۲]ای کسانی که ایمان آوردهاید، همگی به اطاعت [خدا]درآیید، و گامهای شیطان را دنبال مکنید که او برای شما دشمنی آشکار است».
سلم و سلام، در لغت به معنی صلح و آرامش است و بعضی آن را به معنی اطاعت تفسیر کرده اند، و این آیه همه افراد با ایمان را به صلح و سلام و تسلیم بودن در برابر فرمان خدا دعوت میکند. از مفهوم این آیه چنین استفاده میشود که صلح و آرامش تنها در پرتو ایمان امکان پذیر است، از این رو تنها به اتکاء قوانین مادی هرگز جنگ و ناامنی و اضطراب از دنیا برچیده نخواهد شد، زیرا عالم ماده، و علاقه به آن، همواره سرچشمه کشمکشها و تصادمها است، و اگر نیروی معنوی ایمان، آدمی را کنترل نکند، صلح غیر ممکن است؛ بلکه میتوان گفت از دعوت عمومی این آیه، که همه مؤمنان را بدون استثنا از هر زبان و نژاد و منطقه جغرافیایی و قشر اجتماعی، به صلح و صفا دعوت میکند، استفاده میشود که در پرتو ایمان به خدا، تشکیل حکومت واحد جهانی که صلح در سایه آن همه جا آشکار گردد امکان پذیر است.
اصولاً در مقابل عوامل پراکندگی (زبان و نژاد و …) یک حلقه محکم اتصال در میان قلوب بشر لازم است، و این حلقه اتصال تنها ایمان به خداست که ما فوق این اختلافات است. ایمان به خدا، و تسلیم در برابر فرمان او، نقطه وحدت جامعه انسانیت، و رمز ارتباط اقوام و ملتها است، و نمونه جالبی از آن را در مراسم حج میتوان مشاهده کرد که چگونه انسانهایی با رنگهای مختلف، از نژادهای متفاوت و دارای زبان و قومیت و منطقه جغرافیایی ناهماهنگ، همگی برادر و در کنار هم قرار گرفته و در آن مراسم بزرگ روحانی شرکت دارند، و در نهایت صلح و صفا به هم مینگرند. [۳]تحجرگرایی و افراطیگری
یکی از تکنیکهای فوق سری شیطان برای برهم زدن آرامش اجتماعی و اتحاد اسلامی استفاده از سربازان متحجر و افراطی است، در واقع سربازان متحجر و افراطی، کار شیطان را انجام میدهند، پایه و اساس رویکرد افراطی این دسته افراد، تبعیت از هوای نفس و وسوسههای شیطان رجیم است، از این رو خدای متعال در کلام خود پیروی و همراهی از آنها را ممنوع اعلام کرده و فرموده است: «وَ لا تُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنا قَلْبَهُ عَنْ ذِکْرِنا وَ اتَّبَعَ هَواهُ وَ کانَ أَمْرُهُ فُرُطاً؛ [۴]و از کسانی که قلبشان را از یاد خود غافل ساختیم اطاعت مکن! همانها که از هوای نفس پیروی کردند، و کارهایشان افراطی است». مصداق بارز و عینی متحجران افرطی که سد محکمی در برابر اتحاد و انسجام اسلامی میباشند، گروهکهای تکفیری در لباس اهل سنت هستند، که با مشی سلفی گری خود هیچ گاه راضی به برقراری همزیستی مسالمت آمیز بین شیعه و اهل تسنن نبوده اند. در جامعه تشیع نیز متأسفانه حربه استعمار کار ساز شده و با دست پروردههای خود شیعه انگلیسی را مدیریت میکنند تا اینکه آتش اختلاف و تفرقه را به جان اتحاد اسلامی بیندازند.
دنیا طلبی و ریاست خواهی
سومین و خطرناکترین چالش پیش روی اتحاد اسلامی دنیا طلبی و ریاست خواهی است، با یک نگاه اجتماعی و سیاسی به ماهیت بسیاری از اختلافات و درگیریهایی که در جوامع اسلامی به وقوع پیوسته میتوان ریشه و منشأ آنها را دنیا طلبی و ریاست خواهی معرفی کرد، حمله عراق به کشور اسلامی ایران در ابتدای انقلاب اسلامی، حمله عراق به کویت، حمله عربستان سعودی به یمن و مدیریت و سازماندهی گروهکهای تکفیری در حمله به سوریه و سایر مناطق اسلامی از جمله عراق همه و همه ریشه در ریاست طلبی و دنیا خواهی سران کشورهای به ظاهر اسلامی دارد، به راستی اگر حکمرانان مستبد و دیکتاتور عربی به جای سیطره و حمله به سایر بلاد اسلامی به فکر اصلاح و بهبود وضع معیشتی و فرهنگی سرزمینهای خود بودند به جای قتل و خون ریزی، صلح و آرامش جوامع اسلامی را در برگرفته بود.
پی نوشتها:
[۱]. سوره مبارکه یوسف، آیه ۱۰۰.
[۲]. سوره مبارکه بقره، آیه ۲۰۸.
[۳]. تفسیر نمونه، ج ۲، ص ۸۲.
[۴]. سوره کهف، آیه ۲۸.
منبع: مهر
انتهای پیام/ 341