چهل‌سالگی سرو/

مروری بر زندگینامه شهید «اصغر زندلشنی»

«اصغر زند لشنی» هنگام انجام مأموریت بر اثر سانحه رانندگی در شهرستان خرم آباد به شهادت رسید.
کد خبر: ۴۳۰۹۰۰
تاریخ انتشار: ۲۰ آذر ۱۳۹۹ - ۱۷:۲۰ - 10December 2020

مروری بر زندگینامه شهید «اصغر زندلشنی»

 به گزارش خبرنگار دفاع‌پرس از خرم آباد، «اصغر زند لشنی» ششم فروردین ۱۳۲۹، در شهرستان دورود به دنیا آمد. پدرش علی‌مراد  کشاورز بود و مادرش رقیه نام داشت. تا پایان دوره ابتدایی درس خواند. سال ۱۳۵۹ ازدواج کرد و صاحب سه پسر و دو دختر شد. او در تاریخ ۵۹/۲/۲۲ با ورود به نهاد نو پای سپاه پاسداران نام خویش را در جرگه سربازان و منتظران حقیقی حضرت، ولی‌عصر (عج) ثبت و جاودانه کرد.

شهید حاج اصغر نامی آشنا برای همه سلحشوران هشت سال دفاع مقدس در دیار شهدای به‌خون خفته و شیرمردان لرستان، عزیزی که زندگی پرفراز و نشیبش در راه بندگی پروردگار متعال سپری شد، اما اوج این درخشش، عظمت و بندگی از زمانی آغاز گشت که به خیل عاشقان و دلدادگان سالار شهیدان حضرت اباعبداالله الحسین (ع) پیوسته و لباس مقدس پاسداری از انقلاب اسلامی را بر تن کرد.
 
با شروع جنگ تحمیلی، به تبعیت از رهبر ومقتدای خود حضرت امام (ره) بی درنگ راهی جبهه‌های نور علیه ظلمت گشته و افتخار جهاد در نخستین عملیات‌های دفاع مقدس، از جمله حصر آبادان را پیدا کرد.
 
پس از آن در دو عملیات بزرگ فتح المبین و بیت المقدس به‌عنوان فرمانده گروهان شرکت جسته، آنگاه در عملیات رمضان با مسئولیت در گردان فتح، حماسه‌ای دیگر آفرید، در این نبرد از ناحیه کتف مجروح می‌شود، عملیات والفجر (۶) تنگه چزابه را نیز با موفقیت پشت سر نهاد او در این نبرد فرماندهی یکی از گردان‌های عملیاتی لشگر پیروز ۵۷ حضرت ابوالفضل (ع) را بر عهده داشت، دیگر بار مجروح می‌شود ناچار مدتی در بیمارستان بستری می‌گردد، ولی به محض ترخیص از بیمارستان مجددا به سوی دیگر همرزمانش در جبهه‌های جنگ، رهسپار می‌گردد، این حرکت تا حدود زیادی موجبات دلگرمی بیشتر نیرو‌های تحت امرش را فراهم می‌آورد.
 
او در عملیات‌های سلیمانیه، حاج عمران، کربلای ۴ و کربلای پنج اوراق زرین دیگریی از تاریخ هشت سال دفاع مقدس را به خود و دیگر همرزمانش اختصاص می‌دهد. یک روز پس از عملیات فتح ۵ بر اثر تک دشمن مجروح شده و به بیمارستان انتقال می‌یابد بار دیگر به جبهه بازگشته و در آزادسازی ماووت با مسئولیت فرماندهی گردان محرم و معاونت محور عملیاتی لشگر ۵۷ حضرت ابوالفضل (ع) وارد عمل می‌شود.
 
در عملیات‌های بیت المقدس ۲، ۳، ۴ شرکت می‌جوید، در عملیات بیت المقدس ۵ که فتح شاخ شمیران را بدنبال دارد. از هیچ کوششی در جهت فتح و پیروزی جبهه حق فروگذار نمی‌کند و به همین جهت تاکید می‌شود که از مرخصی تشویقی استفاده نماید.
 
چند روزی نمی‌گذرد که به منظور شرکت در جلسه فرماندهی لشکر ۵۷ حضرت ابوالفضل (ع) از شهرستان دورود عازم پادگان قدس خرم آباد می‌شود. در راه بازگشت که به قصد جمع آوری نیرو‌های گردان محرم و عزیمت دوباره برای ماموریتی دیگر راه دورود را در پیش می‌گیرد اتومبیلش در یکی از گردنه‌های مسیر واژگون گشته و اینگونه است که سردار خستگی ناپذیر جبهه‌های نور و شرف در ماه ضیافت الله  با زبانی روزه و لبی تشنه به لقا میزبان این ضیافت عظیم می‌رسد.
 
پاسدار و فرمانده گردان بود. هفتم اردیبهشت ۱۳۶۷، در خرم آباد هنگام انجام مأموریت بر اثر سانحه رانندگی و واژگون شدن خودرو شهید شد. مزارش در زادگاهش واقع است.

انتهای پیام/

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار