گروه استانهای دفاعپرس - «محمدحسین صفارهرندی» مشاور فرمانده کل سپاه پاسداران؛ متأسفانه به علت گستردگی خساراتی که جنگ تحمیلی بر زیرساختهای ایران اسلامی وارد آورد، کمتر به این موضوع پرداخته شده است که خسارات کشور عراق در دوران دفاع مقدس تا چه حد بوده و به بیاندیگر، ملت ایران داغ خود را چنان عظیم گرامی داشته که تلفات دشمن در سایه کمتوجهیها مغفول مانده است.
حقیقت آن است که فارغ از خسارات سنگینی که رزمندگان ایرانی به زیرساختهای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی عراق وارد آوردند، تلفات انسانی رژیم بعث بهمراتب سنگینتر از جمهوری اسلامی بود و اگر محاسبه و مشاهده خود را به نسبت سرانه جمعیتی دو کشور در نظر بگیریم، کمتر ممکن بود خانهای را در عراق آن روزها پیدا کرد که داغدار به قتل رسیدن یکی از اعضای خود در جنگ ۱۹۸۰ نباشد. اساساً در حالیکه رزمندگان ما برای حضور در جبههها مجبور به صف بستن و نوبت گرفتن میشدند، صدام مداوماً با ردیف کامیونها به روستاهای عراق حمله میبرد و همه مردان روستا را برای شرکت در جنگ با ایران، جبراً وادار به ترک معیشت و زندگی روزمره مینمود لذا گزافهگویی برخی رسانههای معاند در خصوص تاکتیک «موج انسانی» جمهوری اسلامی، بیش از آنکه متوجه طرف ایرانی این جنگ باشد، طرف متجاوز بعثی را در مظان اتهام قرار میدهد؛ حال آنکه همین کشورهایی که امروزه تأمین کننده بودجه این رسانههای معاند و شبههافکن هستند، در ایام دفاع مقدس اسلحه، مهمات و پشتیبانی تدارکی، درمانی و اطلاعاتی عظیم بعثیها را علیه رزمندگان ایرانی تأمین میکردند.
اخلاص و توکل به خدا در سایه تلاش و برنامهریزی مهمترین برگ برنده فرماندهان ایرانی نسبت به همتایان بعثی خود در دوران دفاع مقدس بود؛ بهگونهای که بهجرئت میتوان گفت که برمبنای محاسبات نظامی مرسوم در علم استراتژیک، ملت ایران کوچکترین شانسی برای پیروزی در تقابل نظامی با هجمه همهجانبه رژیم بعث عراق به مرزهای سرزمینی ما نداشت. به عبارت دیگر، طبق اذعان صریح همه کارشناسان علوم نظامی، ایرانیها به هیچ عنوان ظرفیت دفاع از کشور خود را نداشتند و اگر شنیدهایم که ماشین جنگی صدام با ادعای تسخیر سه روزه خوزستان و تصرف هفت روزه کل ایران وارد این درگیری شد، نباید اینطور تصور شود که آنها جاهل و بلند پرواز بودند بلکه اتفاقاً دشمن ما که از سلاحهای مدرن اروپایی و اطلاعات دقیق آمریکایی تغذیه میشد، در اوج آمادگی و اشراف اطلاعاتی از توپولوژی میدان درگیری بسر میبرد اما همین اخلاص و توکل به خدا در سایه تلاش سخت و برنامهریزی شبانهروزی فرماندهان مجاهد ایرانی باعث شد تا همه معادلات به نفع ملت ایران مقلوب شود و حتی یک وجب از خاک مقدس این کشور به دست پلید نیروی متجاوز غصب نشود.
شهید سلیمانی یک نمونه بارز از این لشکر فرماندهان مخلص ایرانی بود و در دوران دفاع مقدس، همین اخلاص و تواضع او باعث شکلگیری یک ارتباط قوی احساسی میان نیروهای لشکر ثارالله کرمان شده بود.
با توجه به نابرابری ناجوانمردانه تسلیحاتی و اطلاعاتی دو طرف درگیر در جنگ تحمیلی، فرماندهان ایرانی با استفاده از تاکتیکهایی همچون شناسایی میدانی و عملیاتهای ایذایی، دشمن را به خود سرگرم و مشغول ساخته و عمده عملیاتهای خود را بر اساس اصل غافلگیری اجرا مینمودند و بر همین اساس، به نسبت فتوحاتی که در دفاع مقدس نصیب فرماندهان و رزمندگان ایرانی شد، آمار شهدا بهمراتب قلیلتر است. نمونه بارز این قلت تلفات در مقایسه با کثرت فتوحات، فتح خرمشهر در عملیات بیتالمقدس است که با مرور آمار نهایی درگیریها میتوان دریافت که نبوغ استراتژیکی فرماندهان و تلاش آنان برای در نظر گرفتن همه جوانب و جزئیات باعث شد تا فتح و ظفر در سایه حداقل تلفات انسانی ممکن، میسر شود گرچه هیچکس منکر مجاهدتها و جانفشانیهای رزمندگان ایرانی نیست.
اظهارات ناظران بینالمللی یکی از صادقترین مستنداتی که در خصوص برنامهریزیهای دقیق و منسجم فرماندهان دفاع مقدس وجود دارد و شاهد گویایی برای حقپژوهان است. این ناظران در دو دسته کلی طبقهبندی میشوند؛ اولاً ژنرالهایی که از کشورهای خارجی به بازدید مناطق عملیاتی میآمدند و دوماً کارشناسان و تحلیلگرانی که پس از جنگ، استراتژیهای آفندی و پدافندی ما را مورد بررسی قرار دادند. واقعیت آن است که بعضی از نقشههای عملیاتی ما در جنگ تحمیلی همچون برنامه جامع عملیات والفجر ۸، همچنان مستمسک تدریس اساتید علوم نظامی در دانشگاههای بزرگ دنیا قرار میگیرد و این کاربریهای آموزشی به وضوح نشان میدهد که تحسینهای میدانی ژنرالهای بزرگ در مناطق و بازخوانی عملیاتها جنبه صادقانهای داشته است.
در کلام آخر باید به این مهم تأکید داشت که نگاه مغرضانه رسانههایی که با تمام توان در تلاش برای لکهدار کردن کارنامه درخشان رزمندگان اسلام در دوران دفاع مقدس هستند، راه بهجایی نمیبرد و روشن است که این خوراک رسانهای تنها برای تخریب ذهن نسل جوان و ایجاد فضای مناسب برای تحریفهای بعدی ارائه میشود چراکه هرکس که در دفاع مقدس نقشآفرینی کرده یا حداقل با معارف دفاع و ایثارگری آشنایی داشته باشد، به یاد پیشتازی فرماندهانی میافتد که تحت آتش سنگین دشمن، باز هم از سنگرهای ضد انفجار فرماندهی فراری بودند و در صف اول رزمندگان، به خط میزدند و نیروهای خود را به دنبال خود تا جلوترین خاکریزهای درگیری فرماندهی میکردند.
آنهایی که در استودیوهای گرمونرم خود مینشینند و با حقوق و مواجب گرفتن از ملکه انگلستان و کنگره آمریکا میخواهند پیشکسوتان و یادگاران دفاع مقدس و خانوادههای معظم ایثارگران را زیر سوال ببرند، باید پاسخ دهند که اگر طبق ادعای آنان، فرماندهان ایرانی جنگ تحمیلی تودههای انسانی از داوطلبان بسیجی را به مصاف دشمن بعثی «میفرستادند» و خود فقط به نظاره مینشستند، پس چطور محل شهادت فرماندهانی نظیر خرازی، همت، برونسی، کاوه و باقری در نزدیکترین نقاط به خطوط درگیری با بعثیها واقع شده است؟ هرچند که باید به این نکته توجه داشت که اساساً این رسانههای مزدور دشمن به دنبال روشنگری و پاسخ منطقی نیستند چراکه چرب بودن مواجب و بودجههای آنان بستگی به شماره همین شبههافکنیها دارد.
انتهای پیام/