به گزارش گروه سایر رسانههای دفاعپرس، پیروزی انقلاب اسلامی، به عنوان تحولی تاریخ ساز تأثیر خود را در همه زمینههای فرهنگی، اجتماعی و سیاسی گذاشت. تحولی شگرف که خاستگاه آن، بی شک مجامع مردمی و دینی و حضور و حمایت مردم است.
در بررسی روند مبارزات اسلامی مردم ایران علیه رژیم پهلوی و سیر رویدادهای سال ۱۳۴۲ به بعد تا وقوع انقلاب اسلامی سال ۵۷، نقش مساجد و حسینیهها بسیار برجسته است. در نهضت اسلامی، مساجد نه تنها در ایجاد حرکت، جنبش و نیز بیدارسازی مردم ایران از ظلم و ستم رژیم پهلوی نقش تأثیرگذار و عمیقی ایفا نمود بلکه در کنار آن، هستههای اولیه مبارزات را نیز شکل دهی و سازماندهی کرد. تبادل اطلاعات و برگزاری جلسات گروهی فعالان نهضت در مساجد صورت میپذیرفت و اخبار جریانها و حوادث، راحتتر به مردم انتقال مییافت.
به مناسبت چهل و دومین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی، قصد داریم نقش مساجد، حسینیهها و هیئتهای مذهبی را در پیروزی نهضت اسلامی بررسی کنیم.
یکی از مهمترین و شناختهشدهترین مراکز دینی و مذهبی فعال در جریان انقلاب اسلامی، حسینیه ارشاد واقع در خیابان دکتر شریعتی تهران بود. برای بررسی بیشتر نقش حسینیه ارشاد در پیروزی نهضت اسلامی با قاسم تبریزی پژوهشگر تاریخ معاصر ایران به گفتگو نشستیم.
ایده تأسیس مرکزی فرهنگی-دینی به نام حسینیه ارشاد از کجا آمد؟
از حسینیه ارشاد میتوان به عنوان یکی از مراکز مهم و تأثیرگذار در تحولات فرهنگی سیاسی معاصر در کنار مراکز و پایگاههای اسلامی، چون مسجد هدایت، مسجد جلیلی، مسجد جامع بازار و… نام برد که در سال ۱۳۴۴ توسط آقایان محمد همایون، ناصر میناچی مقدم و عبدالحسین علی آبادی با خرید زمینی به مساحت چهار هزار متر مربع، در خیابان معروف شمیران قدیم (شریعتی فعلی) احداث شد. در همان سال نیز بانیان حسینیه به دنبال ثبت آن برآمدند. بنا بر اسناد ساواک، آیت الله مرتضی مطهری، ناصر میناچی مقدم و محمد همایون پیگیر ثبت حسینیه بودند. آیت الله مرتضی مطهری به عنوان مسئول برنامههای عقیدتی حسینیه با دعوت از علمای برجستهای، چون علامه محمدتقی جعفری و حجتالاسلام علی شاهچراغی جهت حضور در هیئت مدیره حسینیه و ثبت قانونی و رسمی آن در سال ۱۳۴۶، برنامهریزی برای فعالیتهای حسینیه را آغاز کرد.
پس از آن در حسینیه ارشاد، هیئت علمیای متشکل از مرحوم حجت الاسلام سیدعلی شاهچراغی، علامه محمدتقی جعفری، شهید حجت الاسلام دکتر محمد جواد باهنر، حجت الاسلام سید هادی خسروشاهی و برخی دیگر از چهرههای برجسته روحانیت آن زمان، در کنار آیت الله مطهری آغاز به کار کردند.
برنامه حسینیه ارشاد برای آگاهی بخشی به مردم چه بود؟
برنامههای آیت الله مطهری در زمینه علمی در حسینیه ارشاد به دو بخش تقسیم میشد، نخست بخش روحانیت و دیگری بخش محققین و دانشگاهیان، در حقیقت آیت الله مطهری با این اقدام، تلاش کرد وحدتی میان روحانیت و اساتید دانشگاه و یا به تعبیر امروز «حوزه و دانشگاه» ایجاد نماید. موضوعاتی که قرار بود در حسینیه مطرح شود، اسلام شناسی و مبانی تشیع بود و شخصیتهایی که بدین جهت به حسینیه دعوت میشدند، عموماً در عرصه اسلام شناسی صاحب نظر، مستقل و خوشنام بودند.
جلسات حسینیه به عنوان یک مؤسسه تحقیقاتی علمی و پژوهشی برگزار میشد و لازم بود که اساتید و روحانیون مستدل و مستند مسائلی را که به صورت مستقیم یا غیر مستقیم پاسخگوی سوالات، شبهات، القائات و همچنین شایعاتی که برعلیه اسلام، تشیع و دین وجود داشت، مطرح نمایند.
همین پاسخگویی مستدل اساتید و روحانیون به مسائل گاهی به تناسب مباحث اسلامی در جهت ایجادی و تدوین و تبیین مبانی اعتقادی اسلام صورت میگرفت، خصوصاً در زمانی که به فاصله چند متر از حسینیه ارشاد، کاخ جوانان تأسیس شده بود که از آن به عنوان یکی از مراکز فساد و تباهی نام میبرند. البته تأسیس چنین مراکزی جز سیاستهای رژیم پهلوی بود، درست زمانی که اسلام ستیزی و اسلام زدایی در بطن جامعه با شعار باستان گرایی و تجدد گرایی در حال گسترش بود، حسینیه ارشاد فعالیت خود را به مدت ۸ سال، از سال ۱۳۴۴ تا ۱۳۵۲ ادامه داد. سالهایی که با تحولات بسیار عمیق در جامعه ایران آن زمان همزمان بود.
اما از فعالیتهای حسینیه ارشاد در این سالها ۳ منبع داریم. یک منبع خاطرات و زندگی نامه بزرگان از جمله زندگی نامه شهید آیت الله مرتضی مطهری، خاطرات حجت الاسلام سید هادی خسروشاهی، خاطرات حجت السلام علی دوانی، خاطرات حضرت آیت الله خامنهای و خاطرات حجت الاسلام فلسفی است. منبع دیگر ما خاطرات برخی جوانان آن زمان است که در جلسات حسینیه شرکت میکردند و منبع سوم ما کتاب «حسینیه ارشاد به روایت اسناد ساواک» میباشد.
هسته فعالیتهای سیاسی در حسینیه ارشاد چه کسانی بودند؟
اولین سند از حسینیه ارشاد در اسناد ساواک به ۲۲ شهریور ۱۳۴۴ تعلق دارد، جایی که اولین سخنرانی حسینیه توسط حجت الاسلام فلسفی و به دعوت آیت الله شهید مرتضی مطهری در زمینه مباحث اعتقادی صورت گرفت.
مرحوم آقای فلسفی از سال ۴۴ تا ۴۷ از شمار سخنرانان منظم و جاری حسینیه در مواقع مختلف بودند. سخنرانیهای ایشان عمدتاً برای جوانان و نوجوانان جذاب بود. دیگر سخنران این حسینیه استاد فخرالدین حجازی بودند که ایشان هم بین سالهای ۴۴ تا ۴۷ در حسینیه سخنرانی داشتند که البته به دلیل اختلافی که با آقای میناچی داشتند از حسینه جدا شدند. البته برخی دیگر از روحانیون هم انتقاداتی به ایشان داشتند. سخنرانیهای استاد مطهری نیز از همان اوایل تأسیس حسینیه تا حدود سال ۱۳۴۸ ادامه داشت.
استاد محمدتقی شریعتی (پدر دکتر علی شریعتی) از دیگر سخنران حسینیه ارشاد بودند که از مشهد در این جلسات حاضر میشدند، ایشان از سالهای دور در مشهد سابقه برنامهریزی برای جوانان در کانون نشر حقایق اسلامی را داشتند.
استاد محمد تقی شریعتی بر حسب مباحث و روش استدلال خود پیرامون مباحثی از جمله عدالت، امامت، توحید و… که در مجموعه کتابی با عنوان خلافت و ولایت از نظر قرآن و سنّت به عنوان اولین کتاب منتشر شده توسط حسینیه ارشاد به چاپ رسید و آیت الله مطهری بر آن مقدمهای نوشتند، بسیار مورد توجه بود. کتاب موعود اُمَم و مباحث دیگری که ایشان مطرح میکردند، تا سال ۱۳۵۲ در حسینیه ادامه داشت و گاهاً به صورت درس نامه و یا سخنرانی ارائه میشد.
در همین حین تحلیل ساواک این بود که شهید مطهری و استاد شریعتی از جمله افرادی هستند که سوابق مضره دارند و باید آنها را دستگیر و زندانی کرد.
در کنار ساختمان بزرگی که در سه بخش برای حسینیه ارشاد طراحی شده بود، یک مسجد، یک کتابخانه و یک دبیرخانه نیز در نظر گرفته بودند. مسجد در قسمت شمالی، دبیرخانه در قسمت شمال شرقی و کتابخانه هم در زیرزمین ساختمان تعبیه شده بود و با آثاری در حوزه کودکان، نوجوانان و کتب عمومی افتتاح شد.
برای حسینیه یک بخش انتشارات نیز طراحی شده بود که زیر نظر دبیرخانه حسینیه بود و مسئولیت چاپ، نشر و تکثیر سخنرانیها را داشت. در گزارش ساواک آمده است که بخش انتشارات حسینیه، مجهز به سیستم ترجمه آثار به زبانهای عربی، انگلیسی و فرانسه بود و از این طریق، مطالب را به مخاطبین منتقل میکرد.
گنجایش مخاطبین حسینیه را نیز ۲۰۰ نفر اعلام کردند در حالی که عدد ۲ هزار مخاطب نیز برای دورهها و جلسات آن به ثبت رسیده است. حسینیه در طی مدت فعالیت خود از سخنرانان مختلفی از جمله حضرات آقایان آیت الله اکبر هاشمی رفسنجانی، شهید حجت الاسلام دکتر محمد جواد باهنر، حجت الاسلام صدر بلاغی، آیت الله شیخ ابوالقاسم خزعلی و برخی اساتید دانشگاه نیز دعوت مینمود.
در همین حال، همزمان با تشکیل کنگره پانزدهمین قرن نهضت پیامبر (ص) در سال ۱۳۴۷-۱۳۴۸، برگزار شد، دو جلد کتاب با عنوان «محمد، خاتم پیغمبران (ص)» از مجموعه سخنرانیهای صورت گرفته در کنگره به چاپ رسید، البته برخی از سخنرانیها هم چاپ نشد از جمله سخنرانی آیت الله ناصر مکارم، دکتر ناظر زاده کرمانی، استاد سید محمد محیط طباطبایی. این کنگره با انعکاس وسیعی در داخل و خارج از کشور همراه بود.
خصوصاً که در همان ایام، «اقبال لاهوری / شاعر نامدار پاکستان شعری را تحت عنوان «سرود اسلامی» به زبان اردو، سروده بود که آن هم به صورت ترجمه در قالب یک کتاب با همراه چند مجموعه شعر دیگر منتشر شد.
توجه ساواک چطور به حسینیه جلب شد؟
حساسیت ساواک نسبت به حسینیه ارشاد بعد از این کنگره، بیشتر از قبل شد، به ویژه که در همین ایام، سخنرانی آیت الله اکبر هاشمی رفسنجانی و انتقاد از جنایات اسرائیل علیه فلسطینیها و مسلمانان و حوادث صحرای سینا در آن ایام در پاسخ به شبهات و سوالات مطرح شد. برخی از موارد سخنرانیها نیز در گزارش ساواک موجود است.
ساواک میدانست که عدهای روحانیون انقلابی هستند که از قم در سخنرانیهای حسینیه حضور مییابند. در این حال، شهید مطهری و علامه سید محمدحسین طباطبایی و آیت الله سید ابوالفضل زنجانی، طرحی را برای کمک به فلسطینیها آماده و ارائه کردند، ساواک گزارشی تدوین میکند تحت عنوان کمک حسینیه به چریکهای فلسطینی از سهم امام و امکانات مردم. ساواک با آیت الله مطهری برخورد میکند و ایشان را احضار میکند.
فعالیتهای دکتر علی شریعتی از چه زمانی در حسینیه ارشاد آغاز شد؟
در ادامه فعالیت حسینیه ارشاد، پس از ارائه مقاله دکتر علی شریعتی تحت عنوان «سیمای محمد (ص)»، آیت الله مطهری از نوع قلم و بیان دکتر شریعتی تجلیل و ایشان را برای سخنرانی در حسینیه دعوت میکند. سخنرانیهای دکتر شریعتی به صورت درس نامه در ۳ موضوع جامعه شناسی ادیان، جامعه شناسی اسلام و جامعه شناسی تشیّع خلاصه میشد. اما به سبب تخصص ایشان در جامعه شناسی اسلام و اصول و روش خاص و متفاوتی که در بیان اصول و مبانی اسلام داشتند، ایشان مورد توجه مخاطبین قرار گرفت.
دکتر علی شریعتی، بحث در مورد جامعه شناسی ادیان را تقریباً در ۱۵ جلسه خلاصه و جمع بندی میکنند، و کلیاتی را در خصوص مسیحیت و… مطرح میکنند چراکه امکان اینکه مفصل در این مورد صحبت کنند، فراهم نمیشود. به این دلیل که ایشان عصر جمعه هر هفته از مشهد به تهران سفر میکردند و زمان زیادی نداشتند. خصوصاً ریاست دانشگاه مشهد که با ساواک همکاری داشت برای وی مشکلاتی پدید میآورد.
اما در خصوص یهودیت به صورت مفصل سخنرانی میکنند و وارد موضوع جامعه شناسی اسلام میشوند، درسهای جامعه شناسی اسلام را تقریباً در ۱۵ جلسه مطرح میکنند و بعد از تدریس مباحث جامعه شناسی تشیّع و نکاتی که در جلسات مطرح میشد، دکتر احساس میکرد که ساواک به دنبال تعطیلی حسینیه و دستگیری ایشان است، بنابراین مباحث را با تعجیل مطرح کردند و همین امر بر حساسیت ساواک میافزود.
در اسناد ساواک در این خصوص آمده است که سخنرانیهای دکتر شریعتی از خرداد ۱۳۴۸، با نام نویسی از دانشجویان و استقبال مخاطبین همراه شد و حدود ۴ هزار نفر در جلسات دکتر شریعتی در حسینیه ارشاد شرکت میکردند. همه این اتفاقات ساواک را به عنوان معضل سیاسی-امنیتی حساستر کرده بود.
در این زمان، استاد مطهری، علامه جعفری، استاد محمدتقی شریعتی، دکتر علی غفوری و دیگر اساتید نیز مباحث را مطرح میکردند و همزمان با این ایام، در سال ۱۳۴۸ حسینیه ارشاد کاروانی متشکل از تعدادی از روحانیون و اساتید حسینیه از جمله شهید مطهری، استاد محمدتقی شریعتی، دکتر علی شریعتی و حجت الاسلام سید هادی خسروشاهی و… راهی حج شدند، آن سفر حج نیز بر حساسیت ساواک افزود.
ساواک به دنبال این بود که ببیند بودجه حسینیه از چه راهی تأمین میشود، در آن زمان حسینیه ارشاد، ماهانه حدود ۲۰۰ هزار تومان مخارج داشت، که معمولاً از راه سهم امام، سهم سادات، هدایای مردمی و… تأمین و خرج حسینیه و هزینههای جاری آن بود.
ساواک در آبان سال ۱۳۴۸ لیستی از افرادی که به حسینیه ارشاد کمک مالی میکردند، منتشر کرد و همین امر از گسترش نفوذ ساواک و تسلط آن بر اطلاعات حکایت دارد.
در ادامه دکتر شریعتی در سخنرانی که در خصوص اصول دین مطرح میکنند، مواردی از جمله توحید، نبوت و سپس بحث عدل و امامت را بیان میکنند و اشاره میکنند که سیاستهای جاری به دنبال دور نگه داشتن مردم از این دو اصل اسلام است. همینطور عدل و امامت که ذیل وحدانیت خداوند مطرح است، دکتر اشاره میکند که این حرکت شگردی است برای اینکه مردم طبقات پایین جامعه را از تحولات جامعه دور نگه دارد، البته در ادامه برای اینکه دردسر را از خود دور کند، این مباحث را به دوره سلطان محمود غزنوی ارجاع میدهد.
در همین ایام، آیت الله مطهری، علامه طباطبایی و آیت الله سید ابوالفضل زنجانی، اعلامیهای در مورد آوارگان فلسطینی منتشر میکنند، سپس ساواک آنها را احضار و بازخواست میکند.
دلیل کنارهگیری آیت الله مطهری از فعالیتهای حسینیه ارشاد چه بود؟
با برگزاری نمایشنامه ابوذر غفاری در مرداد ماه ۱۳۵۱ در حسینیه ارشاد ساواک را بیش از پیش به رویدادهای حسینیه متوجه کرده بود، در همین ایام، آقای میناچی که یکی از موسسین حسینیه بود، شروع به دخالت در برنامهریزیهای حسینیه کرد. از نظر اساس نامه حسینیه، برنامه ریزی و تغییر در برنامهها، در حیطه مسئولیت شهید مطهری بود که بعدها شهید حجت الاسلام دکتر محمد جواد باهنر و علامه طباطبایی و چند تن از دیگر اساتید هم به آن اضافه شدند، به هر حال آقای میناچی وظیفهای در این خصوص نداشتند. آقای مطهری در رابطه با این دخالتهای بی مورد، چندین بار اعتراض کردند که این اتفاق باعث انتقاد و کنارهگیری استاد مطهری، شهید حجت الاسلام دکتر محمد جواد باهنر و دیگر روحانیون از حسینیه ارشاد شد.
کنارهگیری استاد مطهری در ادامه منجر به کنارهگیری و کمرنگ شدن ارتباط روحانیونی از جمله آقایان حضرات آیات مکارم شیرازی، نوری همدانی، حجت الاسلام فلسفی و… با حسینیه شد.
در خصوص اینکه اختلاف آقای میناچی با آقای مطهری از سوی ساواک طراحی شده یا خیر؟ سند معتبری در دست نیست. اما در کتاب ویژگیهای استاد مطهری، حضرت آیت الله خامنهای به این مهم اشاره میکنند که دخالتهای آقای میناچی موجب کنارهگیری استاد مطهری از فعالیت در حسینیه ارشاد شد.
کنارهگیری آیت الله مطهری چه تأثیری در روند فعالیتهای حسینیه ارشاد داشت؟
متأسفانه از سال ۱۳۴۹ به بعد، حسینیه ارشاد تقریباً یکطرفه شد، سخنرانیهای دکتر علی شریعتی و استاد محمد تقی شریعتی و سید صدرالدین بلاغی در حسینیه ارائه میشد و دیگر آیت الله مطهری هیچ نقشی در برنامهها نداشتند.
در ادامه بین دکتر علی شریعتی و عدهای از روحانیون در مورد دیدگاه دکتر پیرامون برخی مبانی تشیع و نقدهای دکتر نسبت به برخی از علما از جمله علامه مجلسی، شیخ عباس قمی و…، به سبب مباحثی که دکتر علی شریعتی از منظر جامعه شناسی در خصوص اصول و مبانی اعتقادی و اسلامی مطرح میکرد، انتقاداتی بیان شد و ساواک هم به این اختلافات دامن میزد. اختلافاتی که اگر شیطنت ساواک نبود، میتوانست در درون خود حسینیه ارشاد حل شود.
به هر صورت اعتراضاتی که از طرف علما وجود داشت، در کنار شیطنتهای ساواک و یا برخی افرادی که تحمیل شده بودند و یا صلاحیت نداشتند، جو جامعه را ناپایدار و حسینیه را در مظان اتهام قرار دادند. البته ساواک هم در نشر و گسترش بیانیهها به خصوص در سال ۱۳۵۱ به این شرایط دامن میزد. از طرفی حضور پربار و گسترده جوانان و مباحث جامعه شناسانهای که دکتر شریعتی مطرح میکرد، باعث شده بود که جمعی از جوانان ضد رژیم یا فعال سیاسی، حسینیه را محلی برای قرارها و دیدارهای خود در نظر بگیرند.
از سویی کتاب و درس نامههای حسینیه نیز به اداره نگارش نمیرفت و خود حسینیه به عنوان یک مؤسسه تحقیقاتی- انتشاراتی، از ابتدا مجوز را گرفته بود که بتواند سلسله درسها و مطالعات خود را منتشر کند، لذا ساواک به دنبال بازخوانی مجدد مجموعه سخنرانیهای حسینیه، با استفاده از بررسیهای مأموران ساواک که افرادی نادرست بودند از موقعیت و اختلافات موجود استفاده و به هدف خود نزدیک میشوند.
در ذیل گزارشات آمده که ساواک همه آثار و مسائل را بررسی و با مطالعه مجموعه جزوات و کتابها متوجه میشود که خطری در کمین است چرا که برخی اعضای مجاهدین خلق یا احزاب مختلف و یا گروههای مسلح، در حسینیه رفت و آمد داشتند و همین امر حساسیت ساواک را دو چندان میکرد. در اسناد ساواک به این موضوع اشاره شده است، لذا به فکر محدود کردن حسینیه میافتند. گزارشهایی هم از خارج از کشور میرسید مبنی بر اینکه کتابهای حسینیه ارشاد در خارج از کشور در اتحادیه انجمنهای اسلامی اروپا و آمریکا در دسترس دانشجویان خارج از کشور قرار گرفته است. در داخل هم جوانانی دستگیر میشوند که در کنار اعلامیههای امام راحل و کتابهای ممنوعه، کتابهای دکتر شریعتی را در دست دارند.
در نهایت شایعه بسته شدن حسینیه ارشاد در ۹ آذرماه ۱۳۵۱ مطرح میشود و به همین دلیل یک تظاهرات هزار نفری از دانشجویان در کنار حسینیه شکل میگیرد و عده زیادی دستگیر میشوند. این تظاهرات پرونده حسینیه ارشاد را سنگینتر میکند.
تعطیلی حسینیه ارشاد چه پیامدی داشت؟
انتقادات به دکتر علی شریعتی از سوی محافل حوزههای علمیه و برخی از علما همچنان ادامه داشت، تا اینکه سرلشکر دکتر عبدالکریم ایادی که پزشک ویژه شاه و از مسئولین ساواک و همینطور از چهرههای مهم تشکیلات بهائیت بود، نامهای به سرلشکر نعمت الله نصیری ریاست ساواک مینویسد مبنی بر اینکه شاه از وضعیت حسینیه ناراحت است و باید حسینیه زودتر تعطیل بشود، نصیری در جواب میگوید که ما به اوضاع مسلط و در حال برنامهریزی برای دستگیری افراد هستیم. پس از دستگیری چندین چهره حسینیه، دکتر ایادی مجدد نامهای به سرلشکر نصیری مینویسد، مبنی بر اینکه حالا که نفرات را دستگیر کردید، اعلیحضرت منتظر هستند تا آنها به سزای اعمالشان برسند. در نهایت این پیگیریها به تعطیلی حسینیه میانجامد.
تعطیلی حسینیه انعکاس وسیعی در جامعه داشت، به دنبال این اتفاقات دکتر شریعتی زندگی مخفی را آغاز میکند تا به بازنگری و باز نویسی آثار خود بپردازد. در این دوره دیدارهایی با برخی علما و جلساتی با افراد صاحب نظر داشت.
در ادامه ساواک استاد محمدتقی شریعتی را دستگیر میکند که از این طریق دکتر شریعتی را تحت فشار قرار دهد، ایشان هم به دلیل حفظ جان پدر، خودشان را معرفی کرده و زندانی میشوند.
انعکاس تعطیلی حسینیه برای رژیم سنگین تمام میشود، لذا دکتر سید حسین نصر، ناصر میناچی و منوچهر آزمون که رئیس سازمان اوقاف بود، برنامهریزی میکنند که حسینیه را با یک برنامهریزی جدیدی احیا کنند. در ادامه با ارزیابیهایی که انجام میدهند، علی رغم اینکه کلاسهای صرف و نحو، محاوره، عربی، قرآن شناسی، درس تبلیغ، اصول و عقاید، تنظیم و آماده بازگشایی میشود، اما احساس میکنند که احیای حسینیه غیرممکن است. بدین ترتیب همچنان تعطیل باقی میماند.
بعد از آن در اثر اعتراضات و فشارهای داخلی و خارجی بر روی شاه، نهایتاً دکتر علی شریعتی از زندان آزاد شد، اما این بار به دلیل اینکه ممکن است حرکت جدیدی را آغاز نماید، تحت تعقیب قرار گرفت و به همین دلیل، نهایتاً راه حل را در سفر به خارج از کشور میدید، خصوصاً که نام خانوادگی او در شناسنامه «مزینانی» بود، به راحتی از کشور خارج شد و در همان سال در خارج از کشور درگذشت. در درگذشت دکتر شریعتی در انگلستان انگشت اشاره به طرف ساواک بود.
اما حسینیه ارشاد تا پیروزی انقلاب اسلامی همچنان بسته بود و پس از پیروزی انقلاب، با نطق مرحوم آیت الله سیدمحمود طالقانی در شهادت مظلومانه آیت الله مرتضی مطهری، بازگشایی میشود. اما این بار هم دکتر میناچی خود را وارث حسینیه ارشاد میدانست و امکان برنامهریزی به کسی نمیداد، فقط در چند مورد خود برنامههایی داشت.
بازخوانی تاریخچه مجامع دینی و مذهبی موفق نظیر حسینیه ارشاد که توانست در مدت زمانی کوتاهی تأثیر عمیقی بر مخاطبان خود و تحولات انقلاب اسلامی بگذارد میتواند برای تحول در فعالیتهای مساجد، حسینیهها و دیگر مجامع مذهبی و دینی با عنایت به گام دوم انقلاب اسلامی راه گشا باشد.
منبع: مهر
انتهای پیام/ 341