به گزارش خبرنگار دفاعپرس از ساری، به مناسبت چهلمین سالگرد دفاع مقدس و در سالروز شهادت شهید «حسینعلی بندپی» از شهدای آمل، زندگینامه و وصیتنامه این شهید را از نظر میگذزانیم.
زندگینامه شهید:
نخستین ثمره زندگی «حسین و تبرّک» بود که همگام با دهمین روز زمستان ۱۳۴۳، در «کتهپشت» آمل به دنیا آمد. حسینعلی قرآن را قبل از ورود به مدرسه آموخت؛ بهگونهای که روح و جانش با ایدههای الهی این کتاب روشن، عجین شد.
دوره ابتدائی او، در دبستان «شهید یوسفی» فعلی آمل طی شد. سپس با گذر از مقطع راهنمائی، تحصیلاتش را در هنرستان صنعتی «چهل شهید» فعلی این شهر ادامه داد و در رشته برق فارغالتحصیل شد.
«مهری» در بیان خلقوخوی برادرش میگوید: «رفتارش با پدر و مادر خیلی خوب بود و همیشه سعی میکرد که مطیع باشد و احترامشان را نگه دارد؛ و تا آنجایی که از عهدهاش برمیآمد، به آنها کمک میکرد.»
شرکت در تظاهرات ضدّ طاغوت و گوش دادن به نوار سخنرانی امام خمینی (ره)، از جمله فعّالیتهای حسینعلی، در آن ایام بود.
مادرش در اینخصوص اِذعان میدارد: «میگفت: باید مطیع فرمان امام خمینی باشیم و مملکت و ناموس خودمان را حفظ، و منافقان را از شهرمان بیرون کنیم. زمانی که دانشگاه، در رشته تربیت معلم قبول شد، من با رفتنش به جبهه مخالفت کردم و گفتم: الان زمان تحصیل است. اما او خیلی ناراحت شد و گفت: آیا در قیامت جوابگوی امام هستی؟ به فرمان امام، جبهه، دانشگاه ما هست. اول باید کشورمان را نجات بدهیم تا به استقلال برسیم، بعد درس بخوانیم. الان دشمن همه جا در کمین است. کجا برویم؟! او با این حرفها، رضایتم را برای رفتن جلب کرد.»
حسینعلی از مرداد ۱۳۶۲، به عنوان بسیجی، راهی جبهه شد. عملیات والفجر۶، از جمله آوردگاه حضور او محسوب میشود. در ۱۰/۳/۱۳۶۳، با پوشیدن جامه پاسداری، به سِمَت معاونت گروهان منصوب شده، رهسپار مناطق نبرد با دشمن گشت.
او همیشه در سفارشات خود به خانواده میگفت: «هرگز نماز جمعه را ترک نکنید و نگویید کار داریم. بقیه هفته را به کار اختصاص بدهید و روز جمعه را به نماز جمعه.»
در مورد خصوصیات اخلاقیاش، همین بس که بسیار قانع بود و در برابر مشکلات، صبور. او صلهرحم را خیلی خوب به جای میآورد؛ و عاقبت، او در ۲۴ بهمن ۱۳۶۴ در فاو به فیض عظیم شهادت نائل آمد. سپس چهار روز بعد، با تشییع اهالی کتهپشت، در گلستان شهدای این روستا به خاک آرمید.
وصیتنامه شهید:
بسم الله الرحمن الرحیم
مپندارید آنان که در راه خدا کشته شدهاند مردگانند بلکه زندگانند در نزد پروردگارشان روزی میخورند. (آل عمران آیه ۱۶۹)
با حمد و ثنای الهی. بنام او که همه وجودمان از او و برای اوست و بنام خداوندی که رحمت العالمین است. بنام پروردگار قادری که در هم کوبنده ستمگران و یاور مؤمنان است.
با درود و سلام بر مهدی موعود (عج) و اَرواحَ العالَمینَ لَهُ الفَدا، با درود و سلام بر نائب بر حقش امام امت این قلب تپنده امت اسلام و با درود و سلام بر شهدای به خون خفته اسلام از کربلای حسین تا به کربلای خمینی.
با عرض سلام خدمت معلولین و مجروحین و خانوادههای پر صبر و استقامت آنان. با عرض سلام خدمت برادران رزمنده که حقاً رزمندگان حقجوی اسلام میباشید؛ و همانا به حق پیروزی از آن شما است. اوست خدائی که در میان عرب و امّی (یعنی قومی که خواندن و نوشتن را هم نمیدانند) پیامبر بزرگوار از همان مردم برانگیخت تا بر آنان آیات وحی خدا تلاوت کند تا آنها را از جهل و اخلاق زشت پاک سازد و شریعت کتاب سماوی و حکمت الهی بیاموزد با آنکه بیش از آن همه در ورطه جهالت و گمراهی آشکار بودند و نیز قوم دیگر را که به روایت از پیغمبر ارجمندم، چون به عرب (در اسلام) ملحق شوند هدایت فرمایند که خدای مقتدر و همه کارش به حکمت است. (سوره جمعه آیه ۳)
از گذشتههای دور که انسانها در حال نابودی و هلاکت بودند انسانها بیرحمانه به قتل میرسیدند و دشمنی در میانشان به اوج رسیده بود. در هزار و چهارصد و اندی سال قبل از جانب خداوند منان پیامبری در سرزمین مکه ظهور کرده و پرچم هدایت مردم را به سوی الله به عهده گرفت آنان را دعوت به اُخوت و برادری و وحدت و پرستش یگانه پروردگار عالمیان نموده و، اما اکنون تاریخ دوباره تکرار شد انسانهایی که در زیر ظلم به تنگنا آمده بودند از هر سو چپاول میشدند و نفاق و جدائی بین مردم بخصوص مسلمانان افتاده بود و دشمنان بر آنان میتاختند.
این مردم جدا شده از هم و چپاول شده از زیر ظلم شاه از چند سال قبل خداوند یاور و رهبری فرستاد و ما را (آنان را) به وحدانیت خواند و اتفاق در میان ما بوجود آورد و بر طاغوت غلبه داد و اینک عازم راهی است که آن آزادی بشریت میباشد و ما اکنون پیرو آن راه میباشیم.
آیا مردم چنین پنداشتند که به صرف اینکه گفتند ما به خدا ایمان آوردیم رهایشان کنند و بر این دعوی امتحانشان نکنند؟ و ما امتی را که پیش از اینان بودند به امتحان و آزمایش آوردیم تا خدا دروغگویان را از راست گویان کاملاً معلوم کند.
امت حزب الله: همانا ما به حق برای امتحان آفریده شدهایم و هر چه از زمان میگذرد در واقع از لحظههای امتحان ما میباشد و هر عملی که از ما سر میزند بیانگر هویت ماست. ما الان در عصری واقع هستیم که همه عذر و بهانهها به روی ما بسته است. در عصری واقع شدیم که تمام امکانات جهت احیای کلمه «لا اله الا الله» و «محمد رسول الله» در سراسر جهان آماده است. اگر کوتاهی کنیم فردا بیشتر از خداوند و آیندگان شرمنده و روسیاه خواهیم بود، حال اگر فردای قیامت از ما سوال شود چه کم داشتهاید چه جوابی خواهیم داد؟
امت اسلامی نعماتی را که خداوند به مردم این زمان ما بخصوص مردم ایران عطا فرموده کم نظیر است از جمله از نعمات رهبری امام خمینی است که خداوند بر ما ارزانی داشته و ما به این نعمت باید افتخار کنیم و عظمت این امام عزیز را حفظ کنیم و کاری کتنیم که که خود را لایق و شایسته این رهبری و رهبری آقا امام زمان سازیم.
از فرامین پدرگونه این نایب حجت خدا اطاعت کنیم که همان اطاعت و بندگی خدا و عمل به اسلام و حفظ وجهه اسلامی این انقلاب گرانقدر است. ای اهل ایمان در پیشرفت کارهای خود صبر و مقاومت پیشه کنید و به ذکر خدا و نماز توسل جوئید که خدا یاور صابرین است و آنکس که در راه خدا کشته شد مرده مپندارید بلکه او زنده ابدی است و لکن همه شما این حقیقت را نخواهید یافت و البته شما را به سختیها، چون ترس و گرسنگی و نقصان اموال و نفسها و آفات زراعت بیازمائیم و مژده آسایش از آن سختیها صابران را است. آنان، چون به حادثه سخت و ناگواری دچار شوند صبوری پیشه گرفته و گویند ما به فرمان خدا آمده و به سوی او رجوع خواهیم کرد.
برادران و خواهران، حال که مورد آزمایش خداوند واقع هستیم سختیها و خوشیها برای ما نوشته شده، نکند در هنگام سختیها کناره گیری کنیم که آن روزی خدای ناکرده این نعمات الهی از ما سلب شود و خدا بر ما غضب کند و آن وقت نه دنیا را داشته باشیم و نه آخرت را، نکند خدای ناکرده کاری کنیم که آیندگان آیههای خشم خداوندی را بخوانند باید اطاعت کنیم از خدا و اطاعت کنیم از رسولش و نایبانش، ما باید همچون امام خمینی با خلوص نیت در مقابل تمامی ظلم و کفر و نفاق با ستم ستیز کنیم باید مثل او چه در سختیها و چه در خوشیها بیاد خدا باشیم و استعانت جوئیم از صبر و نماز تا اینکه خداوند توفیق مبارزه در زیر رکاب آقا امام زمان را بر علیه کفر جهانی به ما بدهد.
خدا آن مؤمنان را که در صف جهاد کافران مانند سد آهنین همدست و پایدارند بسیار دوست میدارد. گویا ایشان بنائی استوار ساخته شده (سوره صف)
و، اما سخن کوتاه دیگری به امت حزب الله به خصوص با برادران و جوانان حزب الله دارم و آن اینکه انقلاب را پابرهنهها با رهبری اصیل کردند و باز هم دارند نهالش را با خونشان آبیاری و مستحکمتر میکنند و پیش میبرند و این جنگ را که بر ما تحمیل کردهاند به خاطر نابودی اسلام و به ذلت کشانیدن ما میباشد؛ بنابراین هیچ انتظاری نمیرود افرادی که بودن اسلام و این انقلاب برای آنها ضرر دارد یا حداقل اهمیت ندارد بخواهند برای آنان زحمت بکشند و برایش خون بدهند.
باید دانست همانطوری که تا به حال این انقلاب را یاری نمودیم از این به بعد بیشتر در صحنه باشیم چرا که در صحنه انقلاب بودن به نفع خودمان است اینطور نیست که این انقلاب و اسلام به ما احتیاج داشته باشد بلکه این ما هستیم که احتیاج به این اسلام و انقلاب داریم احتیاج به این رهبری داریم.
و، اما آنانی که ایمان به خدا دارند و از این انقلاب و جهاد کناره گیری میکنند باید بدانند که خیر و صلاحشان در این انقلاب و جهاد است چرا که خداوند در قرآن کریم (سوره صف) میفرماید: ای اهل ایمان آیا شما را به تجارتی سودمند که شما را از انقلاب دردناک (آخرت) نجات بخشد دلالت کنم؟ آن تجارت این است که بخدا و رسول او ایمان آرید و جهاد کنید در راه خدا با مال و جان، این کار (از هر تجارت) بهتر است برای شما اگر دانا باشید تا خدا گناهان شما را ببخشد. بهشتی که زیر درختانش نهرهای آب گوارا جاری است داخل گرداند و منزلهائی نیکو در بهشتهای عدن جاودانی (و قصرهای عالی) عطا فرماید این همان رستگاری بزرگ است امید این است که کلام خدا را جامع عمل بپوشانید (این اعجاز بزرگ قرن و این پیروزی بینظیر و این جمهوری اسلامی محتاج به حفظ و نگهبانی است.) امام خمینی
بار الها تو خود شاهدی اینک با ایمانی که به روز قیامت داشتم توانستم پا به جبهه حق علیه باطل بگذارم و در این راه کشته شوم، ولی نمیدانم آیا میتوان کشته شدنم را شهادت نامید یا نه؟
بارالها من لایق شهادت نیستم، ولی معبودا تو خود فرمودی (ادعونی استجب لکم)
و اینک تو را میخوانم، و میدانم که تو توبهپذیر هستی و من محتاج برحمت تو هستم و از رحمت تو نا امید نیستم.
پدر و مادر مهربانم و حزب اللهیام سلام علیکم چگونه میتوانم از زحمات شما قدردانی نمایم، قدردانی از پدر ومادری که باعث و معلم من بودند در هدایت دین مبین اسلام. به هیچ وجه نمیتوانم از زحمات شما قدردانی کنم مگر با خون شهادتم و، اما در قبالش هم دوست دارم که این مطلب را هم در نظر داشته باشیم همانگونه که در قرآن مجید سوره انعام آیه ۵۹ آمده برگ درختی نمیافتد مگر اینکه او میداند (مگر به مشیت او) آیا این نبردها و زخمی شدنها و نقص عضوها و این کشته شدنها بودن آگاهی و مشیت اوست؟ در همه اینها خیر و صلاح نهفته است.
خداوند دارد ما را میآزماید گاهی با دادن نعمت به انسان مورد آزمایش واقع میشود و گاهی هم با گرفتن نعمت پس باید در هر دو حالت با خدا باشیم و صبر و بردباری را پیشه خود گیریم و شاکر باشیم تا اینکه مورد لطف و رحمت خدا قرار گیریم.
خواهر و برادر حزب اللهیام سلام علیکم، از شما امید آن دارم که در کارهایتان را اسلام را پیش گیرید، زیرا راه اسلام بهترین و برترین راههاست پوینده و کوشنده این راه و پیرو رهبر عزیزمان باشید و دعا نمائید که امامان تا ظهور حضرت مهدی (عج) سلامت باشد؛ و امید دارم که هیچگونه ناراحتی را از فقدانم به خود راه ندهید در ضمن دعا نمائید که شهادتم در نزد خداوند مورد قبول واقع شود چرا که شهادت افتخاری است بس بزرگ در خاتمه از پدر و مادر مهربان و برادر و خواهر گرامی و فامیلان و دوستان و مستحقان محترم امید آن دارم که حق خود را برمن حلال نمایند.
ای معبود من چنان عشق و ایمانی به من عطا فرما اگر صدها بار تکه تکه ام کنند باز زنده شوم و یا زیر سختترین شکنجهها قرار گیرم دست از تو و اسلام عزیز و رهبر گرامی خود بر ندارم. خدایا صبر و استقامت به ما عطا فرما و ایمانمان را محکم و گامهایمان را استواری بخش و بر کافران پیروزمان کن. خدایا کشته شدن در راهت زیر پرچم پیامبرت همراه اولیائت را روزیمان فرما.
خدایا جدا پناه میآورم به تو از وسوسههای شیطان و عدول کردن از حق به باطل در دم مرگ.
خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار از عمر ما بکاه و به عمر رهبر افزای.
والسلام
حقیر حسینعلی بندپی ۱۳/۰۸/۱۳۶۳
انتهای پیام/