به گزارش خبرنگار دفاعپرس از رشت، به مناسبت چهلمین سالگرد دفاع مقدس و در سالروز شهادت «مجید بامداد» فرازی از وصیتنامه این شهید را از نظر میگذرانیم.
«مجید بامداد» فرزند «حسن» در ششم اردیبهشت 1346 در روستاي «چينيجان» از توابع شهرستان «رودسر» به دنیا آمد و در تاریخ 25 بهمن 1365 در «شلمچه» بر اثر اصابت تركش خمپاره به سر، به شهادت رسيد.
وصیت نامه شهید:
«وَلا تَحسَبَنَّ الَّذينَ قُتِلوا في سَبيلِ اللَّهِ أَمواتًا بَل أَحياءٌ عِندَ رَبِّهِم يُرزَقونَ» چنین مپندارید آنهایی که در راه خدا کشته شده اند مردگانند، بلکه زنده اند و در نزد خدا روزی می خورند.
به نام خدایی که آمدنم از طرف او بود و رفتنم به سوی او؛ هدف و معبود و معشوقم اوست.
سخنم را شروع می کنم.
ای پدر مهربانم: من به آرزوی خود که همان شهادت در راه خدا باشد رسیدم و اولین علت آن فطرت خداشناسی یا به عبارت ساده ذات درونیم بود.
سلام بر تو ای مادر مهربانم: ای کسی که مرا با رنج و مشقت زیاد بزرگ کرده ای و انتظار دامادی مرا می کشیدی، مادرم دیدی که چگونه به آرزوی خود رسیدی؛ من داماد شدم و به حجله رفتم که بنای حجله توسط سرور آزادگان حسین بن علی (ع) طراحی شده است.
پدر و مادر عزیزم و امت شهید پرور، آگاه باشید که حجله شهدا فرق اساسیاش با دیگر حجلهها در این است که ما معبود و معشوقمان جز خدا چیز دیگری نیست، یار و همبستر خوابمان جز کفن خونین چیز دیگری نخواهد بود و در شب شهادت، زیبایی شهادت را در بغل خود حس می کنیم؛ این امید را از خداوند بزرگ دارم که شهادتم باعث گردد که به سوی معبودم بشتابم همان کسی که سالها انتظارش را داشتم.
پدر و مادر عزیزم من ترکشهای گرم خمپاره و توپهای دشمنان دین و اسلام را به جان خود خریدم و با آغوش باز از آنها استقبال نمودم که شما شاهدان حقیقی آن خواهید بود.
شما ای پدر و مادر عزیزم، به مردم بگویید که مجید و امثال او راهشان از روی عقل و تدبیرشان بود و هدفشان پیروزی اسلام تا سرنگونی کفر و نفاق از جامعه میباشد، شهادتم از روی تدبیر و آگاهی من بوده است.
پدر و مادر عزیزم من شما را خوب می شناسم، گریه زاری مفهومی ندارد؛ کاری نکنید باعث خوشحالی دشمنان دین و اسلام گردید؛ میدانم برایتان مشکل خواهد بود اما واجبات و مقدسات بسی مهمتر میباشند.
مادرم من که شهید شدم شما شال عزا بر سر نگذارید و جشن بگیرید و خوشحال باشید که رسالت مادری خود را خوب انجام داده اید و بر سر مزارم گریه نکنید که دشمنان اسلام شاد شوند.
ای برادران و خواهرانم شما باید پیام خونین من را به دیگران برسانید که شهادت تزریق خون است بر پیکر اجتماع و تزریق سمی است بر پیکر جهانخواران.
پدر و مادر گرامی وادی من در پایین محله چینی جان کنار قبر «حجت الله اسماعیلی» باشد و من دوست ندارم کسانی که با محل دفن من مخالفت می کنند در خانه ما رفت و آمد کنند و امیدوارم وصیت مرا عمل نمایید.
انتهای پیام/