به گزارش خبرنگار دفاعپرس از آذربایجان شرقی، «میر حبیب سید گرمرودی» در سال 1343 در تبریز به دنیا آمد. وی پس از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی و آغاز جنگ تحمیلی راهی جبهههای حق علیه باطل شد و پس از حضور در عملیاتهای متعدد، سرانجام در عملیات خیبر به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
زندگینامه شهید:
میر حبیب مثل ستارهای درخشان میدرخشید و برادرانش او را مثل نگین در بر گرفته بودند و مراقب او بودند. کمکم راه رفتن را یاد گرفت و الفبای زندگی را آموخت. در کودکی شلوغ نبود اما کنجکاو بود.
از طفولیت با دیگر برادرانش متفاوت بود با برادرش «سید کریم» و پسر عمویش «مرتضی» هم بازی بود و اکثراً با آنها بازی میکرد. از کودکی علاقه خاصی به نقاشی کردن داشت و دفتر نقاشی خود را پر میکرد از شکلها و رنگها.
وقتی هفت ساله شد در مدرسهی ابتدایی درس خواندن را با عشق شروع کرد و با نمرات عالی همه را خوشحال نمود. دوران مقطع راهنمایی وی مصادف بود با فعالیت مردم علیه رژیم پهلوی و کنجکاو بودن میر حبیب نیز به اوج خود رسیده بود.
وقتی روزهای آخر دورهی راهنمایی را میخواند علاقهمند برای کمک به مبارزان انقلابی شد. 14 سال بیشتر نداشت که در نماز جماعت مسجد نواب صفوی شرکت میکرد و حرفهایی که دیگران از مبارزات مردم میگفتند به گوش میرسید. به ورزش کردن خیلی علاقه داشت به ویژه ورزش باستانی و زورخانه. برخی از روزها به زورخانهای که نزدیک محلهشان بود میرفت.
میرحبیب علاقه زیادی به شرکت در هیئتهای عزاداری داشت و در جلسات قرآن و عزاداری شرکت میکرد. به خاطر نفرت شدیدی که از رژیم ظالم پهلوی داشت وقتی پاسبانها مبارزین را تعقیب میکردند برخی از مبارزین را که به کوچه آنها فرار میکردند آنها را پناه میداد و مقابل ماموران رژیم میایستاد و هراسی به دل خود راه نمیداد.
در تقوا زبانزد همه بود. شجاعتاش هم از ایمان سرشارش نشات گرفته بود. در جوانی علاقه زیادی به نقاشی داشت و هنرمندی درد آشنا بود. در سال 1359 وارد هنرستان «فنی رازی» شد و در کنار آن در پایگاه مقاومت مسجد نواب صفوی فعالیت کرد. به خاطر علاقهاش به کارهای فرهنگی و آموزشی ، عکسهای شهدا را به تصویر کشید.
میرحبیب در انتخاب دوست خیلی دقت داشت، سعی میکرد با کسانی دوست شود که از لحاظ ایمان و تقوی قوی باشند. برای همین بود که با «رحیم بیمقدار و کریم فعال نذیری» دوستی نزدیکی داشت.
وی پس از پیروزی انقلاب اسلامی و شروع جنگ تحمیلی برای دفاع از کشورش به جبهه رفت. تصاویر شهیدان «حسین اوجاقی» و «ایرج جودی» را بر روی مقوایی سفید چنان به تصویر کشیده بود که همه را به تعجب وامیداشت. درس و مدرسه را در سال دوم دبیرستان رها کرد و گفت امروز، دفاع از اسلام واجبتر است. اگر ماندیم میآییم و ادامه میدهیم.
در عملیات خیبر در گردان حضرت قاسم (ع) بود و صدای گرم نوحههایش زینتبخش محفل رزمندگان اسلام در آن گردان بود. حاج «مصطفی اکبری» فرمانده گردان حضرت قاسم (ع) در توصیف نوحهسراییهای او میگوید صدای دلنشین میرحبیب صفابخش دلهایمان بود.
سوز و نالهها واشکهای پاکی که در مصیبت سیدالشهدا (ع) میریخت برکت مراسم عزاداریهایمان بود. زمانی که عازم عملیات خیبر بودیم در کنار قایقها ایستاده و نوحه میخواند که آنقدر خالصانه لب میگشود که تا آن روز آن حال معنوی را در او ندیده بودیم.
در زمان اجرای عملیات نیز از شهامت و شجاعت خاصی بر خوردار بود. آتش دشمن در جزیرهی مجنون خیلی شدید شده بود. درگیری هر لحظه شدت بیشتری مییافت و رحیم بی مقدار و کریم فعال نذیری به شهادت رسیده بودند. میرحبیب با تمام توان آرپیجی را به دوش گرفته و در حال شکار دشمن بود که ناگهان مورد اصابت ترکش قرار گرفت و بر زمین افتاد و پیکر مطهرش در جزیره مجنون به یادگار ماند.
انتهای پیام/