گروه بینالملل دفاعپرس- داوود عامری؛ از آنجایی که جزئیات کامل قرارداد همکاری راهبردی بین ایران و چین منتشر نشده است، بنابراین اکثر تحلیلها و مطالب منتشر شده در اینخصوص گمانهزنی بوده و هر کسی با توجه به دیدگاههای خودش در اینخصوص اظهارنظرهایی را مطرح میکند؛ ما نیز در این یادداشت بر اساس همین کلیات و سابقه ذهنی خود مطالبی را برای کمک به گفتمانسازی ملی تقدیم میکنیم.
علتشناسی این قرار داد
۱. شرایط تحریم ایران از سوی آمریکا و کشورهای غربی که روز به روز بر دامنه آن افزوده میشود، ایران اسلامی را بر آن داشته تا با تدبیری، به دنبال بی اثر کردن آن و خروج از این شرایط در عرصه بینالمللی باشد و تاکید رهبر معظم انقلاب نیز بر بیاثر کردن تحریم به جای تسلیم در مقابل زیادهخواهی غرب بوده است؛ لذا برای اینکه بتوانیم غرب را وادار به عقبنشینی کنیم، ناگزیر هستیم به دنبال شرکایی خارج از اردوگاه غرب و البته با توان اقتصادی قابل ملاحظه باشیم. مطالعات وضعیت سیاسی و اقتصادی کشورهای خارج از اردوگاه غرب نشان میدهد که در شرایط حاضر، چین کشوری است مناسب و با قابلیتهای لازم برای این منظور؛ چرا که این کشور از رقبای اقتصادی غرب است و در موارد بسیاری در این حوزه گوی سبقت را از غرب ربوده و از طرف دیگر عضو دایم شورای امنیت نیز میباشد که قطعاً میتواند به خاطر گره خوردن منافع ملیاش با ایران، نقش بازدارندهای در مقابل غرب برای ما داشته باشد. نکته مهم این است که این ایران است که چین را انتخاب کرده است و نه چین ایران را.
۲. مرور روند افزایش تحریمها در سالهای اخیر که در نهایت منجر به تحریم سخت نفتی نیز شد، مدیران کشور را به این نتیجه رساند که باید شریکی راهبردی برای بازار نفتی خود پیدا کنیم که در طول زمان به جهت وابستگی به تولید نفت کشورمان، به آسانی و البته به خاطر منافع مشترک زیر بار نسخههای تحریمی غرب نرود. از طرف دیگر در رقابت اقتصادی بین کشور چین و غرب، مدیران چینی بر این نکته واقفند که غالب تولیدکنندگان نفتی تحت نفوذ و کنترل آمریکا هستند؛ لذا در جریان رقابتهای اقتصادی ممکن است روزی ابزار تحریم به خصوص در حوزه نفت متوجه چینیها نیز شود، بر این اساس، آنها نیز به دنبال یک شریک مطمئن در حوزه انرژی هستند که زیر بار فشار غرب تسلیم نشود. در این ارتباط شکی نیست که غیر از ایران کمتر کشوری این شرایط را دارد و امتحان خود را پس داده است.
چند ملاحظه
۱. با وجود نکات مثبت فراوان در این قرارداد، باید هوشیار بود که امضای قرارداد بلندمدت، تنها به خاطر مقابله با غرب اتفاق نیفتد و ما استقلال تصمیمگیری خود را در آینده از دست ندهیم؛ چرا که جمهوری اسلامی براساس اصول اسلامی و راهبرد جهانی خود با هیچ یک از ملتهای جهان دشمنی ذاتی ندارد، بلکه به خاطر سیاستهای استکباری، ایران و اسلام ستیزانه بعضی دولتهای غربی، بخصوص آمریکا، نظام سلطه و بعضی دست نشاندههای منطقهای آن با آنها از در تقابل در آمده، لذا اگر فردا روزی مواجه با عقلانیت و تغییر سیاستهای بعضی کشورها در مقابل ایران شدیم و منافع ملی ما ایجاب کرد بر پایه رعایت اصل عزت، مصلحت، عدالت و منافع ملی خود با هر کشور دیگری که رهبری انقلاب مصلحت دانستند، وارد ارتباط شویم، این قرارداد نباید نقش بازدارنده داشته باشد؛ چرا که امروز رویکردهای خوبی برای تنظیم قراردادهای راهبردی با روسیه، هند و... وجود دارد؛ بنابراین تنظیم این قرارداد همکاری باید منافع ملی ایران اسلامی بهعنوان یک اصل مسلم مورد توجه قرار گیرد.
۲. در شرایط حاضر برای تمام کسانی که بخواهند وارد همکاری اقتصادی با ایران شوند، هزینههایی از سوی غرب ایجاد خواهد شد؛ لذا ملت ایران با درک این شرایط، به تفاهم همکاری نگاه کنند. این سخن بدین معناست که همکاری با ایران باید از جذابیت لازم برخوردار باشد. همانطور که منافع ملی ما برای ما مهم است، منافع ملی شرکای ما نیز برای آنها مهم است؛ لذا انتقادها ضمن این که باید شنیده شود، منتقدان نیز لازم است با درک این شرایط نقدها و تحلیلهای خود را مطرح کنند.
۳. حجم مخالفت با این قرارداد توسط دشمنان کشور نشان میدهد که مسئولین کشور در حرکت به سمت این قرار داد و ابعاد آن خوب عمل کردهاند.
۴. تجربه نشان داده که رویکرد یکجانبه کشور به سمت کشورهای غربی و بدعهدیها و روحیه استعمارگری آنها همواره مانع رشد ما شده و اگر پیشرفتی نیز امروز حاصل شده، به همت فرزندان این ملت بوده است. پس عقل راهبردی حکم میکند که نگاه به شرق در توسعه ارتباطات راهبردی کشور تقویت شود. باید تلاش کنیم با تجربه موفق در این عرصه، راهی نو در ارتباطات بینالمللی باز کنیم.
پیوستنگاریهای قرارداد
هر قرارداد بزرگی مثل تفاهمنامه همکاری بلندمدت ایران و چین، آثار فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی خود را دارد؛ لذا ضمن توجه دادن مسئولان به تنظیم پیوستها بهخصوص فرهنگی با بهرهگیری از اهل فن، بهتر است مردم را نیز نسبت به موضوع با رعایت احترام کافی به افکار عمومی توجیه و در جریان اهداف و برنامهها قرار دهیم تا نگرانیها به حداقل برسد و معاندین و دشمنان نتوانند با تبلیغات مغرضانه، افکار عمومی را علیه برنامههای کشور تهییج کنند و افکار عمومی و ضمیر بیدار ملت را به سمت دلخواه خود جهت دهند. بیشک مسئولان نهایت تلاش خود را در حفظ منافع ملی به کار خواهند بست، این قرارداد یا هر قرارداد دیگری، بدون حمایت ملی راه به موفقیت نخواهد برد؛ بنابراین رسانههای داخلی باید نهایت تلاش خود را به کار گیرند و تصویر درستی از تاثیرات اجرای آن به مردم منتقل کنند.
پایان سخن اینکه دوست دارم یکی از دغدغههای شخصی خود را در اینخصوص مطرح کنم. همه میدانیم یکی از مشکلات مهم کشور ما در طی سالهای اخیر، بحث اشتغال و ایجاد شغل مناسب برای هموطنان بوده است؛ لذا در این تفاهمنامه مسئولان دستاندرکار باید این را هم برای مردم و هم برای شرکتهای چینی روشن کنند که یکی از مطالبات ما افزایش اشتغال ایرانیان و مشارکت مؤثر شرکتهای ایرانی است و این رویکرد موجب تقویت قرارداد و پایدار سازی آن خواهد شد.
انتهای پیام/ 241