ناامن‌سازی غرب کشور توسط نفوذی‌ها برای محک زدن ارتش ایران

ارتش صدام با استفاده از ظرفیت افراد ضد انقلاب داخلی، بر ناامنی‌های منطقه نوار مرزی کرمانشاه دامن زد تا میزان آمادگی نیرو‌های مسلح ایران را محک بزند.
کد خبر: ۴۵۰۸۲۱
تاریخ انتشار: ۰۱ شهريور ۱۴۰۰ - ۰۴:۵۰ - 23August 2021

ناامنی در مناطق غرب کشوربه گزارش خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، حملات زمینی ارتش عراق به پاسگاه‌ها و مناطق مرزی کرمانشاه که از زمستان ۱۳۵۸ شروع شده بود، اوایل سال ۱۳۵۹ توسعه یافت و تجاوز‌های هوایی و حمله به مناطق مسکونی را نیز در برگرفت.

مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس در این‌باره آورده است: ارتش عراق در حمله به مناطق مسکونی با سلاح‌های سنگین و دوربرد خود، شبکه آب و برق قصرشیرین را هدف قرار داد. در پی این اقدام، با توجه به هوای گرم منطقه، علاوه بر ناامنی مشکلات جدیدی ایجاد شد. برخی مردم برای تأمین آب شرب مجبور بودند از آب رودخانه الوند که غیربهداشتی بود استفاده کنند. نانوایی‌های شهر هم به دلیل قطعی برق تعطیل شده بودند. با این حال، برخی مردم با خرید آرد و پخت نان در خانه، مایحتاج خود را تأمین می‌کردند.

با تداوم تجاوز‌های هوایی و زمینی ارتش عراق و گلوله باران مناطق مسکونی، فرماندهان دستور دادند به منظور تقویت منطقه و نوار مرزی، یگانی از لشکر ۸۱ زرهی در آنجا مستقر شود. همچنین استعدادی از توپخانه خودی در منطقه ازجمله روستای نصرآباد در نزدیکی شهر قصرشیرین استقرار یافت و به مقابله با حملات توپخانه‌ای عراق پرداخت.

در واکنش به این اقدام نیرو‌های خودی، توپخانه عراقی نیز گلوله‌های بیشتری شلیک می‌کرد که تعدادی از آن‌ها به مناطق مسکونی اصابت کرد. در شهریورماه ۱۳۵۹ حجم حملات دو طرف به ویژه ارتش عراق به طور بی‌سابقه‌ای افزایش یافت و با اشغال منطقه «خان لیلی»، حملات دشمن شدیدتر هم شد. حجم حملات ارتش عراق در تابستان ۱۳۵۹ به خصوص در شهریورماه نسبت به چند ماه گذشته شدت بیشتری داشت که به دنبال آن، عده‌ای از مردم شهر قصرشیرین را ترک کردند. بازار و کاسبی هم رونق گذشته را نداشت. برخی مغازه‌داران هم رغبتی برای تهیه اجناس نداشتند.

از نیمه اول سال ۱۳۵۹ به‌ویژه تابستان و شهریورماه، قصرشیرین به شهری جنگ زده تبدیل شد که نیمی از آن نیز خالی شده بود. همچنین با کمبود جدی سوخت، بنزین و در بسیاری از روز‌ها با قطعی آب و برق رو مواجه شد. با این حال، برخی از کسبه و متدینان و انقلابیون مصمم بودند در هر شرایطی در شهر بمانند و زندگی را در شهر رونق ببخشند.

اما از طرف دیگر، رسیدگی به مجروحان به ویژه غیرنظامیان به دلیل کمبود امکانات و خدمات پزشکی به سختی انجام می‌گرفت و گاهی به شهادت عده‌ای از آنان منجر می‌شد. علاوه بر این، تنها یک بیمارستان در شهر وجود داشت که هنگام قطعی برق امکان خدمات رسانی به بیماران و مجروحان به کلی از بین می‌رفت و گاهی به همین دلیل، خون‌های اهدایی مردم نیز فاسد می‌شد.

این مطالب تنها بخشی از هزاران سخن نگفته از دوران «جنگ قبل از جنگ» است که در کتاب «دست‌های خالی پا‌های خونین» اسدالله احمدی به قلم خود در خصوص تاخت وتاز‌های ضدانقلاب و ارتش عراق در قصرشیرین، سرپل ذهاب و گیلان غرب در بازه زمانی ۱۳۵۷ تا ۱۳۵۹ نگاشته است.

به منظور بیان وقایعی که در این منطقه تا قبل از شروع رسمی جنگ برای مردم این سرزمین اتفاق افتاده، بر آن شدیم از فرودین ماه هرماه بخشی از وقایع مهم را در قالب یک گزارش به سمع و بصر خوانندگان علاقه‌مند برسانیم.

ناامنی به روایت مردم

مردمِ منطقه نوار مرزی کرمانشاه پس از پیروزی انقلاب و از اولین روز‌های استقرار نظام جمهوری اسلامی درگیر جنگی نابرابر شدند و به اجبار با دست خالی در برابر مهاجمین مقاومت کردند. ایجاد کمین، غارت اموال و احشام، گروگان گیری، حمله به منازل افراد، قتل و دیگر اقدامات غیرانسانی نیز به امری عادی تبدیل شده بود و مسافرانی که قصد عزیمت به مرکز استان و سایر مناطق را داشتند باید خود را برای رو به رو شدن با این قبیل حوادث آماده می‌کردند.

در مجموع امنیت در منطقه از بین رفته بود و اقدامات افراد ضدانقلاب هرروز گسترده‌تر، سازمان یافته‌تر و خشن‌تر می‌شد. در چنین شرایطی، مردم ساکن مناطق امن استان و سایر نقاط کشور نه تن‌ها رغبتی برای سفر به این منطقه و بازدید اقوام خود نداشتند، بلکه برخی از آنان به خویشاوندان خود در شهر‌های ناامن به‌ویژه قصرشیرین توصیه می‌کردند آنجا را ترک کنند. با این حال، بسیاری از مردم مؤمن و متعهد به انقلاب و نظام اسلامی قصد داشتند در شهر بمانند و در برابر گروه‌های ضد انقلاب مقاومت کنند.

از اواخر سال ۱۳۵۸ با ورود مستقیم ارتش عراق به صحنه و گسترش ناامنی‌ها، شرایط طور دیگری رقم خورد. در این دوره گروه‌های ضد انقلاب در اغلب حملات خود از حمایت‌های ارتش عراق و آتش سلاح‌های سنگین آنان بهره‌مند بودند؛ اما اغلب، مدافعان انقلاب اعم از نیرو‌های متعهد ارتش، ژاندارمری و سپاه پاسداران در مقابله با حملات نیرو‌های ضد انقلاب پیروز میدان بودند. از این رو ارتش عراق در اقدام دیگری حمله به مناطق مسکونی شهر قصرشیرین و برخی روستا‌های اطراف را در دستور کار خود قرار داد. در پی این اقدام مردم حتی در خانه خود نیز احساس امنیت نمی‌کردند.

ناامنی به روایت اسناد

در طول سال ۱۳۵۸ به ویژه نیمه دوم آن، اقدامات ارتش عراق در چند حوزه گسترش یافت. از سویی با استفاده از ظرفیت افراد ضد انقلاب داخلی، بر ناامنی‌های منطقه نوار مرزی کرمانشاه دامن زد تا میزان آمادگی نیرو‌های مسلح خودی را محک بزند. از سوی دیگر نیز با تجاوز هوایی و بمباران و گلوله باران مناطق مرزی، ضمن شناسایی مواضع خودی به مراکز مهم خسارت وارد کرد.

در سه ماه اول سال ۱۳۵۹ تجاوز‌های مرزی نیرو‌های عراقی به‌صورت زمینی و عبور آنان از مرز کمتر بود، ولی پس‌ازآن، حملات زمینی و هوایی گسترش و شدت یافت.

مهمترین حوادث و اقدامات و حملات گروه‌های ضد انقلاب و نیرو‌های ارتش عراق و تلاش‌های واحد‌های خودی در منطقه نوار مرزی کرمانشاه در نیمه اول سال ۱۳۵۹ چنین بود:

فروردین ۱۳۵۹

ساعت هفت روز ششم فروردین ۱۳۵۹، نیرو‌های ضد انقلاب با پشتیبانی آتش سلاح‌های سنگین ارتش عراق، به مناطق «باویسی» و «تنگ هوان» و پاسگاه‌های آن حمله کردند.

نیرو‌های سپاه پاسداران که اواخر سال گذشته پس از آزادسازی دو پاسگاه باویسی و تنگ هوان در آن‌ها مستقر شده بودند، به مقابله با مهاجمین پرداختند. درگیری شدت یافت و پاسگاه‌ها چند بار بین نیرو‌های سپاه پاسداران و گروه‌های ضد انقلاب دست به دست شدند، اما درنهایت مهاجمین توانستند این دو پاسگاه را اشغال کنند.

یک روز بعد، سپاه پاسداران ضمن تقویت نیروهایش بار دیگر مناطق باویسی و تنگ هوان و پاسگاه‌های آن را آزاد کرد. در پی این اقدام، نیرو‌های ضدانقلاب به‌ناچار به داخل خاک عراق گریختند. [۱] ساعت ۲۳ روز هشتم فروردین نیز مرزبانان عراق مستقر در پاسگاه قلعه یهودی با سلاح‌های سنگین، پاسگاه «تنگاب نو» در ایران را زیر آتش گرفتند.

۲۴ ساعت پس‌ازاین حمله یعنی ساعت ۲۳ روز نهم فروردین گروه‌های ضد انقلاب، مجدد به همین پاسگاه حمله کردند. درنتیجه این حمله، یک نفر از نیرو‌های خودی شهید شد و ۷ نفر نیز مجروح شدند. [۲] در همین روز پاسگاه خسروی نیز هدف هجوم گروه‌های ضد انقلاب که با آتش سلاح‌های سنگین عراق پشتیبانی می‌شدند قرار گرفت و بخشی از ساختمان پاسگاه تخریب شد. [۳] طبق گزارش هنگ ژاندارمری قصرشیرین، روز ۱۰ فروردین نیز نیرو‌های عراقی، پاسگاه «هدایت ایران» را که خالی از نیرو بود اشغال کردند، اما نیرو‌های ژاندارمریِ قصرشیرین موفق شدند آنجا را آزاد کنند. [۴] دو روز بعد ساعت ۲۳ نیرو‌های عراقیِ مستقر در پاسگاه «مجید سالار» عراق به پاسگاه هدایت تیراندازی کردند که با مقابله نیرو‌های خودی، درگیری ساعت ۲۳:۳۰ پایان یافت. [۵] روز ۱۵ فروردین نیز در منطقه مقابل پاسگاه‌های «پرویزخان» و «دارخور» ایران شش بالگرد عراقی در حال پرواز مشاهده شدند. همزمان با آن‌ها چند هواپیمای عراقی نیز در منطقه پرواز می‌کردند. [۶] همچنین طبق گزارشی، روز ۱۷ فروردین تأسیسات نفتی پاتاق با آر. پی. جی ۷، هدف حمله گروه‌های ضد انقلاب قرار گرفت. پس از این حمله، حدود ۴۰ هزار بشکه نفت در آتش سوخت.

بر اساس گزارش ستاد مشترک ارتش جمهوری اسلامی ایران، روز ۱۹ فروردین هم «نیرو‌های مستقر در پاسگاه گردنو مورد حمله هوایی نیرو‌های عراق، واقع و [با یکدیگر]درگیر شدند.» [۷] همچنین در این روز، طبق گزارش همین ستاد، چندین هواپیمای شناسایی عراق در منطقه نوار مرزی کرمانشاه به پرواز درآمدند. [۸] روز ۲۰ فروردین هم بنا به گزارش مرکز فرماندهی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و هنگ ژاندارمری قصرشیرین «پاسگاه‌های باویسی و تیله کوه» که در اختیار نیرو‌های سپاه پاسداران بود، هدف حمله ضد انقلاب قرار گرفت.

این حمله، ساعت ۱۴ و با حمایت نیروها، توپخانه و هلی کوپتر‌های عراقی صورت گرفت و ضد انقلاب موفق شد مناطق و پاسگاه‌های تنگ هوان، باویسی، اِزگله، تیله کوه و تپه رش را اشغال کند. در جریان این حمله، یک نفر از نیرو‌های خودی به شهادت رسید و چهار نفر نیز مجروح شدند.» [۹] برابر گزارش یکی از یگان‌های مستقر در منطقه قصرشیرین، روز ۲۳ فروردین نیز ارتش عراق به روستا‌های سفید کوه و علی آقایی که خالی از سکنه بودند حمله کرد. براثر این حمله، چند منزل مسکونی تخریب شدند. علاوه بر این، درگیری شدیدی بین نیرو‌های خودی و نیرو‌های مهاجم ضد انقلاب و عراقی در مناطق باویسی و تنگ هوان و پاسگاه دارخور آغاز شد. [۱۰] همچنین در همین روز، شهربانی قصرشیرین اعلام کرد: «در منطقه «چارکلاو» عراق، تعدادی تانک و سلاح‌های ضد هوایی مستقر شده‌اند و روستای چارکلاو نیز از سکنه تخلیه شده و مکانی جهت فرود هلی کوپتر مسطح شده است.» [۱۱] روز ۲۴ فروردین گزارش ژاندارمری قصرشیرین حاکی بر آن بود: «یک ستون عراقی شامل ۱۷ دستگاه زره پوش مجهز به توپ، ۱۱ دستگاه نفربر زرهی، ۲۷ دستگاه خودروی زیل و گاز و ۱۰ دستگاه جیپ و سلاح‌های ضد هوایی از خانقین به پادگان قوره تو [در شمال قصرشیرین]اعزام و [در آنجا]مستقر گردیده است.»

مرکز فرماندهی سپاه پاسداران و ژاندارمری جمهوری اسلامی هم در همین روز، در گزارش‌های جداگانه‌ای اعلام کردند یک ستون عراقی شامل توپخانه، تانک و نفربر ریو با چراغ روشن از مقابل پاسگاه باویسی در حال انتقال به خانقین هستند. [۱۲] روز ۲۴ فروردین به غیر از اقدامات ایذایی ارتش عراق، پاسگاه و منطقه باویسی نیز هدف تهاجم نیرو‌های ضد انقلاب قرار گرفت. به دنبال این تهاجم، تعدادی از نیرو‌های سپاه پاسداران ازجمله «عابدین عباسی» ـ یکی از جوانان انقلابی قصرشیرین که پس از پیروزی انقلاب به عضویت سپاه پاسداران قصرشیرین درآمده بود و پیوسته در درگیری‌ها حضور داشت ـ به‌منظور کمک به نیرو‌های پاسگاه به طرف منطقه باویسی حرکت کردند. نزدیک باویسی، اتومبیل آنان روی مین رفت و براثر انفجار آن منهدم شد.

در این حادثه، عابدین عباسی و راننده خودرو همان لحظه به شهادت رسیدند. سرنشینان خودرو ازجمله «علیرضا رحمانی نگهدار» ۲۱ ساله، پاسدار اعزامی از تهران، علی زهرایی ۲۳ ساله، پاسدار اعزامی از قم، حلیم هوشیار، پاسدار اعزامی از تهران، رشید چابک سوار، سرپرست فدائیان امام خمینی، منوچهر مهجور، مسئول تدارکات سپاه پاسداران قصرشیرین و حسین اسماعیلی، خبرنگار روزنامه کیهان نیز مجروح شدند. همچنین در این درگیری، یکی از تانک‌های خودی روی مین رفت و براثر انفجار آن منهدم شد. فرمانده تانک و نیرو‌های مستقر در باویسی از اینکه فرماندهی منطقه از آنان پشتیبانی نکرده بود، گلایه داشتند.

[۱۳] روز ۲۵ فروردین نیز یک خودرو گاز ارتش جمهوری اسلامی ایران که مخصوص حمل تانک است، در جاده ازِگله گردنو با مین برخورد کرد و براثر انفجار آن منهدم شد. روز ۲۶ فروردین هم مرکز فرماندهی سپاه پاسداران از پرواز یک فروند هواپیمای ناشناس بر فراز منطقه قصرشیرین خبر داد.

[۱۴] همچنین روز ۲۷ فروردین، گزارش یکی از یگان‌های مستقر در منطقه جنوب قصرشیرین حاکی از انتقال شش خودرو حامل افراد نظامی و پیاده کردن هشت تانک عراقی از تریلر در ۱۰ کیلومتری غرب پاسگاه تنگاب نو (منطقه خان لیلی) بود. علاوه بر این در این گزارش آمده بود، فعالیت دستگاه‌های مهندسی عراق برای حفر سنگر و ایجاد استحکامات مضاعف شده است. [۱۵] روز ۲۸ فروردین نیز پاسگاه‌های مرزی جنوب قصرشیرین ازجمله پاسگاه خسروی هدف حمله نیرو‌های عراق قرار گرفت.

در پی این حمله، نیرو‌های خودی برای دفاع از این پاسگاه‌ها و کمک به نیرو‌های مستقر در آن‌ها، به طرف منطقه حرکت کردند، ولی قبل از رسیدن به آنجا، در دو کیلومتری پاسگاه خسروی با کمین گروه‌های ضدانقلاب روبه‌رو و با آنان درگیر شدند. در این درگیری، یک نفر از پاسداران شهید شد و هشت نفر دیگر هم مجروح شدند. [۱۶]

منابع:

[۱] سند شماره ۳۳۸۵۷، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس: «گزارش درگیری نیرو‌های عراقی در پاسگاه تنگاب نو و خسروی»، رکن سه ژاندارمری جمهوری اسلامی ایران، ۱۰ / ۱/ ۱۳۵۹ و سند شماره ۶۳۲۰۹، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس: «گزارش درگیری نیرو‌های سپاه با عناصر ضدانقلاب در منطقه گردنو»، مرکز فرماندهی ستاد مشترک ارتش جمهوری اسلامی ایران، ۹/۱/۱۳۵۹.

[۲] همان.

[۳] سند شماره ۲۸۳۴۴۲، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس: «گزارش حمله عناصر ضدانقلاب به نیرو‌های ژاندارمری»، رکن سه مرکز فرماندهی ژاندارمری جمهوری اسلامی ایران، ۱۰ / ۱/ ۱۳۵۹.

[۴] سند شماره ۰۳۳۸۵۸، مرکز اسناد و تحقیقات مقدس: «گزارش تصرف پاسگاه هدایت توسط نیرو‌های عراقی»، رکن ۳ مرکز فرماندهی ژاندارمری جمهوری اسلامی ایران، ۱۱ / ۱/ ۱۳۵۹.

[۵] سند شماره ۳۳۹۲۴، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس: «گزارش زیر آتش قرار گرفتن پاسگاه هدایت»، رکن ۲ دایره اطلاعات ژاندارمری جمهوری اسلامی ایران، ۳۱ / ۱/ ۱۳۵۹.

[۶] سند شماره ۰۶۳۲۷۰، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس: «گزارش ورود ۲۰ فروند هواپیمای سوخو و ۶ فروند هلیکوپتر به پایگاه نظامیان عراقی»، دفتر عملیات مرکز فرماندهی سپاه پاسداران، ۱۵ / ۱/ ۱۳۵۹.

[۷] سند شماره ۰۶۳۳۰۸، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس: «گزارش درگیری بین نیرو‌های گردنو و تیپ ۹۴ عراق»، تلفن گرام سماجا، ۱۹/۱/۱۳۵۹.

[۸] سند شماره ۰۶۳۳۳۰، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس: «گزارش حمله هوایی و زمینی ارتش عراق به پاسگاه باویسی»، نامه مرکز فرماندهی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، ۲۰/۱/۱۳۵۹.

[۹] سند شماره ۶۳۲۳۰ و سند شماره ۶۳۳۳۲، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس: «گزارش حمله هلی کوپتر‌های عراقی به پاسگاه باویسی»، تلفن گرام سپاه قصرشیرین، ۲۰ / ۱/ ۱۳۵۹، سند شماره ۶۳۳۶۱، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس: «گزارش ادامه درگیری با عناصر ضدانقلاب در پاسگاه باویسی»، نامه مرکز فرماندهی ستاد مشترک ارتش جمهوری اسلامی ایران، ۲۲ / ۱/ ۱۳۵۹ و سند شماره ۶۳۳۴۰، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس: «گزارش اشغال مناطق هران، تیله کوه، باویسی و ازِگله توسط نیرو‌های عراقی»، نامه عملیات کرمانشاه، ۲۱/۱/۱۳۵۹، سند شماره ۰۶۳۳۵۵، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس: «گزارش حمله توپخانه‌ای ارتش عراق»، تلفن گرام مرکز فرماندهی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، ۲۲ / ۱/ ۱۳۵۹، سند شماره ۲۷۷۴۸ و سند شماره ۲۷۷۶۵، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس.

[۱۰] سند‌های شماره ۴۸۴۶۹ و ۴۸۴۶۸، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس.

[۱۱] سند شماره ۰۳۳۸۸۶، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس.

[۱۲] سند شماره ۰۳۳۹۱۶، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس: «گزارش اعزام یک ستون ارتش عراق از خانقین»، نامه رکن ۲ دایره اطلاعات ژاجا، ۳۱ / ۱/ ۱۳۵۹ و سند شماره ۳۳۹۰۲، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس: «گزارش مشاهده حرکت یک ستون نظامی ارتش عراق از خانقین»، تلفن گرام رکن ۳ دایره عملیات ژاجا، ۲۵ / ۱/ ۱۳۵۹ و سند شماره ۰۶۳۳۷۶، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس: «گزارش حرکت یک ستون نظامی عراق از خسروی»، تلفن گرام مرکز فرماندهی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، ۲۴ / ۱/ ۱۳۵۹.

[۱۳] سند شماره ۶۳۳۷۳، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس: «گزارش انفجار مین در پاسگاه باویسی»، تلفنگرام عملیات کرمانشاه، ۲۴ / ۱/ ۱۳۵۹.

[۱۴] سند شماره ۰۶۶۶۸، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس: «گزارش نوبه‌ای اطلاعاتی».

[۱۵] سند شماره ۶۱۶، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس: «گزارش مشاهده ۶ دستگاه خودرو حامل افراد نظامی و ۸ دستگاه تانک در تنگاب نو»، تلفن گرام رکن ۳ دایره عملیات ژاجا، ۸/ ۲/ ۱۳۵۹.

[۱۶] سند شماره ۴۲۲۰۲، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس.

انتهای پیام/ ۱۱۸

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار