گروه استانهای دفاعپرس: علیرغم اینکه در سالهای اخیر، پیشرفتهای چشمگیری چه در عرصه جنگهای چریکی و نامنظم و چه در حوزه جنگهای الکترونیک، موشکی و هوایی شاهد بودهایم، کماکان جنگهای زمینی اصلیترین جنبه در تقابلهای نظامی هستند و نیروهای عملکننده در زمین، ستون فقرات توانمندی نظامی یک کشور به حساب میآیند. شاید بتوان توفیقات فزاینده جمهوری اسلامی و شکست مفتضحانه سیاستهای ایالاتمتحده در سوریه را بهعنوان آشکارترین مثال برای تشریح نقش مؤثر یک نیروی زمینی کارآزموده، باتجربه و توانمند دانست.
بر همین اساس، با امیر سرتیپ دوم محمدحسین مستشاری فرمانده لشکر 77 پیروز ثامنالائمه نزاجا در خصوص تاریخچه لشکر و برخی شبهه افکنیهای معاندین در خصوص یگانهای عملیاتی ارتش در نیروی زمینی به گفتوگو پرداختیم که در ادامه میخوانید.
دفاعپرس: چرا لشکر 77 پیروز ثامنالائمه(ع) خراسان شهرت ملی دارد؟ این یگان عملیاتی چه ویژگی منحصر به فردی دارد که تا این حد متمایز و شناخته شده است؟
ما بارها با طرح این پرسش از جانب اصحاب رسانه یا تاریخپژوهان مواجه شدهایم و به علت تکثر این موارد، بر آن شدیم تا راهکار جامعی برای معرفی لشکر 77 ثامنالائمه (ع) به مردم و آحاد جامعه پیدا کنیم که با توجه به گستردگی فضای مجازی و کاهش صبر و حوصله مردم و بالأخص جوانان برای مطالعه، بدون شک تهیه محتوای غنی رسانهای با سرعت انتقال بالا بهترین راهکار به نظر میرسد؛ البته گردآوری و تنظیم تاریخچه مفصل این یگان عملیاتی از زمان تأسیس تاکنون پروژه علمی و دقیقی است که در هشت جلد به رشته تحریر درآمده است.
تصویرنگاره «لشکر 77 ثامنالائمه (ع) در یک نگاه» یکی از شاخصترین نمونههای تولید محتوا در جهت معرفی این یگان عملیاتی است که با بازخوردهای بسیار مثبتی هم در فضای مجازی و هم در انتشار عمومی آن مواجه شد و با غنای مطالب و طراحی جذاب، دست کمی از یک تألیف ندارد و اکثر مخاطبان هم پس از مطالعه و بررسی این طرح چنین ابراز میکردند که تا پیش از آن، از این مطالب اطلاعی نداشتهاند.
لشکر 77 پیروز ثامنالائمه (ع) سالیان متمادی است در این خطه مستقر و مدافع حریم رضوی در اقلیم خراسان است. در طول مبارزات انقلاب اسلامی که در مشهد اتفاق افتاده است، کسی به یاد ندارد که لشکر 77 روبروی مردم قرار گرفته باشد. علیرغم دستورات اکید ردههای ارشد ارتش در رژیم طاغوت، لشکر 77 پیروز ثامنالائمه (ع) هیچگونه واکنش و مقاومتی در برابر مردم انقلابی مشهد نداشت و به دلیل دلبستگی بدنه ارتش به اسلام و انقلاب، رژیم طاغوت در مقاطعی مجبور شد تا از گارد ویژه سلطنتی برای مقابله با فریادهای اسلامخواهانه مردم مشهد استفاده کند که این امر به خوبی مؤید ناامیدی شاه از وارد عمل شدن لشکر 77 پیروز ثامنالائمه (ع) در جریانات مربوط به سرکوب خیزشهای مردمی است.
بلافاصله پس از پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی، سلسله جریانات جداییطلبانهای در نقاط مختلف کشور ایجاد شد و اقدامات ارتش جمهوری اسلامی ایران در حفظ، تحکیم و ثبات نهال نوپای انقلاب اسلامی آغاز شد و بر همین اساس رهبر معظم انقلاب فرمودند که دفاع مقدس برای ارتش ما 10 ساله بود و این فرمایش به خاطر همین حضور مثبت و پر رنگ و نشان از تداوم ایثارگری و خط سرخ شهادت در ارتش جمهوری اسلامی ایران دارد.
در این نطفههای شوم که از منطقه ترکمنصحرا و شهرستان گنبد آغاز شده بودند، گروههایی درصدد جداکردن چند استان از دامان ایران اسلامی بودند. تاریخ گواهی میدهد لشکر 77 ثامنالائمه (ع) که ازجمله نخستین یگانهای رسمی پیوسته به انقلاب بود، بیدرنگ یکی از مجربترین تیپهای خود را ابتدا به گنبد و سپس به کردستان عزیز میفرستد و در جریان درگیریهای شدیدی که بین جداییطلبان و نیروهای مدافع انقلاب ایجاد میشود، افسران ولایتمدار لشکر 77 ثامنالائمه (ع) چندین شهید به اسلام و انقلاب تقدیم میکنند که در این بین، گروهبان یکم «سید رضا شمسایی» بهعنوان نخستین شهید درگیریهای گنبد از درجهداران شایسته لشکر 77 ثامنالائمه (ع) خراسان است.
دفاعپرس: در مقابل نقش درخشان لشکر 77 پیروز ثامنالائمه (ع) خراسان در دفاع مقدس، توطئههای بسیاری هم از جانب دولت بنیصدر برای تضعیف ارتش اجرایی شد. چرا منافقان درصدد انحلال ارتش و نابودی آن بودند؟
در تبیین انگیزههای بنیصدر و نیروهای او سخن فراوان است اما مهمتر از همه و بدون شک، پایبندی کارکنان و بدنه ارتش به مبانی اسلام و انقلاب و علاقه و دلدادگی ما به امام خمینی (ره) بود که با در نظر گرفتن توان تسلیحاتی و آموزشهای تخصصی، ارتش ایران را تبدیل به یک نیروی نظامی قدرتمند برای دشمنان انقلاب کرده بود. چراکه اساساً توان نظامی ابتر و ناقص است مادامیکه با اعتقاد و ایدئولوژی همراه نباشد و یک نیروی نظامی تنها در شرایطی میتواند برای دشمن خود خطرآفرین باشد که دستان او مسلح به ابزارهای جنگی و روح و قلب او مسلح به ایمان و اعتقاد باشد.
در دوران دفاع مقدس، بنیصدر ملعون با اطلاع از توان نظامی و روحیه انقلابی افسران ارتش، با چشمی باز و برنامهای از پیش طراحیشده، تمام توان خود را معطوف به تضعیف ارتش کرد. در تاریخ جهان بیسابقه است که همزمان با آغاز یک جنگ نظامی آن هم در اندازه عظیم دفاع مقدس، یک رئیسجمهور خائن دستور بدهد که دوران خدمت سربازی به یک سال کاهش پیدا کند اما بنیصدر حتی از این خیانت هم دریغ نکرد.
با این همه، گرچه عناد و نفاق بنیصدر و همفکران او ضربات ناجوانمردانهای بر پیکره ارتش وارد کرد، اما با تدبیر حضرت امام (ره) و اراده فرماندهان مؤمن ارتش پس از انقلاب، همچون شهید سرلشکر شهید «ولیالله فلاحی»، این توطئهها راه به جایی نبرد و آنهایی که میخواستند سهروزه اهواز را تسخیر کنند و پس از یک هفته در تهران رژه برگزار کنند، کارشان به جایی رسید که در هفته اول جنگ تحمیلی، مجبور به تقاضای آتشبس شدند که البته بازهم با تدبیر با کیاست حضرت امام خمینی (ره) با این آتشبس موافقت نشد.
دفاعپرس: صریح میپرسم. برخی مدعی هستند ارتش در آغاز جنگ تحمیلی یک نیروی واداده و مضمحل شده بوده است. شما این موضوع را تأیید میکنید؟
فرماندهی معظم کل قوا در سخنرانی خود به مناسبت فرارسیدن هفته دفاع مقدس در سال گذشته اظهار داشتند که تحریف دفاع مقدس هماکنون بهعنوان یک برنامه دقیق در دستور کار دشمن قرار دارد. اساساً بدخواهان و معاندان در طول تاریخ هم هرجا که در مصاف مستقیم با مجاهدان راه حق شکست خورده و ذلیل ارادههای انقلابی میشدند، رو به نفاق و تحریف میآوردند. در تاریخ صدر اسلام هم شاهد هستیم که وقتی باطل، تیغ حق را نزدیک گردن خود احساس کرد، قرآن کریم را بر سر نیزه کرد و حقایق نورانی آن را به گونهای تحریف نمود که امام حیّ و حجت آشکار خدا بر روی زمین موردهجمه قرار بگیرد.
ادعای وادادگی ارتش و اضمحلال آن در آغاز جنگ تحمیلی نیز از جمله همین موارد و یک دروغ بزرگ و تحریف تاریخ است؛ چرا که پاسخ سریع و کوبنده ارتش انقلابی در عملیاتهای غرورآفرین «کمان 99» نیروی هوایی در روز اول مهر 1359 و «مروارید» نیروی دریایی راهبردی ارتش جمهوری اسلامی ایران در 7 آذر 1359 که منجر به از پای درآوردن تمام توان نیروی دریایی ارتش عراق و زمینگیر نمودن نیروهای پیاده بعثی گردید، در بازه زمانی سه ماه پس از آغاز تهاجم همهجانبه علیه ایران صورت گرفته است. پس چطور میتوان ادعای واهی اضمحلال و وادادگی ارتش را با این عملیاتهای ریز و درشت تطبیق داد؟
در برابر صراحت لحن شما لازم میدانم که من هم این نکته را بهصراحت اعلام کنم. عمدتاً اصحاب رسانه در پرسشهای خود درباره «نقش ارتش در دفاع مقدس» سؤال میکنند درحالیکه این پرسش به کلی اشتباه است و ارتش بهعنوان بازوی عملکننده اصلی کشور در حوزه نظامی، در دفاع مقدس نقش نداشت بلکه مأموریت داشت و وظیفه ذاتی این یگان ایجاب میکند که در برابر تهاجم سرزمینی بهطور مستقیم و بیدرنگ وارد میدان شود. ارتش فدایی نظام، رهبر و ملت است و دوشادوش ما در تحقق مأموریت ذاتی ارتش، یگانهای عملیاتی دیگری هم در دفاع مقدس جانفشانی و نقشآفرینی داشتهاند.
دفاعپرس: بهعنوان یک صاحبنظر نظامی لطفاً به این پرسش پاسخ دهید که آیا ادامه دادن جنگ و نپذیرفتن درخواستهای آتشبس بعثیها به معنای جنگافروزی جمهوری اسلامی بوده است؟ حقیقت در این باره چیست؟
در تئوری نظامی چنین بیان میشود که آفند بهطور کلی دو هدف عمده دارد؛ اولاً نابود کردن توان نظامی دشمن و دوماً از بین بردن تمایل دشمن به جنگیدن. برمبنای دکترین آفندی پنج اولویت در صحنه نبرد وجود دارد: «پیدا کنید، تثبیت کنید، رزم کنید، دنبال کنید و نابود کنید».
پس از آغاز تهاجم نظامی گسترده حزب بعث، نخستین موضوع یافتن دقیق مواضع دشمن بود که با توجه به گستردگی جبهههای درگیری، این مهم با مأموریتهای شناسایی ضربتی حاصل شد و ما در راستای تحقق اصل «پیدا کردن»، با چشمانی باز و آگاهی کامل با بعثیها روبرو شدیم. پس از آن به دلیل موشکباران گسترده شهرهای مرزی و اشراف یگانهای توپخانه و هوایی عراق، دومین هدف «تثبیت کردن» موقعیت دفاعی ما بود چراکه بعثیها مدتها بود که برای تهاجم نظامی به ما آماده میشدند و لذا باید با تثبیت کردن، با برنامهریزیهای دشمن مقابله میشد.
وارد عمل شدن نیروهای نظامی مشتمل بر ارتش، برادران پاسدار و نیروهای داوطلب بسیج در راستای محقق ساختن «رزم کردن» بهعنوان سومین اصل استراتژی نظامی بود و بر این اساس وقتی حزب بعث با اراده پولادین رزمندگان اسلام در محورهای زیادی با شکست مواجه میشد و عقبنشینی میکرد، بلافاصله درخواست آتشبس میکرد تا نیروهایش تجدیدقوا کنند و آرایش بگیرند و در این شرایط، چهارمین اصل تئوری جنگ ایجاب میکند که «دنبال کردن» تا «نابود کردن» کامل دشمن در دستور کار قرار بگیرد. بر این مبنا، نه فقط بعثیها بلکه حتی خود آمریکاییها هم میدانستند که عدم پذیرش درخواستهای آتشبس یک تدبیر هوشمندانه از جانب ماست و طرح فرضیه جنگطلبی تنها حاصل کار بوقچیهای رسانهای آنان است و از نظر دکترین استراتژیک اعتباری ندارد.
دفاعپرس: بدون شک عملیات ثامنالائمه (ع) بارزترین مأموریت لشکر 77 خراسان در دفاع مقدس بوده است. درباره شکست حصر آبادان بیشتر بگویید. آیا مأموریت شما محدود و منحصر در همین عملیات بود؟
اگر در عملیات ثامنالائمه (ع) پیروز نمیشدیم و محاصره آبادان شکسته نمیشد، ما خرمشهر و آبادان را بهطور کامل از دست میدادیم و خوزستان با خلیجفارس بیگانه میشد که این موضوع به معنای یک شکست تمامعیار برای رزمندگان ایرانی بود. در همین راستا لشکر 77 خراسان با تمام توان به فرمان امام (ره) لبیک گفت و بهگونهای جانانه به میدان آمد و دشمن را خوار و زمینگیر کرد که پس از پیروزی غرورآمیز در این عملیات، با پیشنهاد شورای عالی دفاع و امنیت ملی و موافقت حضرت امام (ره)، عنوان «پیروز» زینتبخش نام بلندآوازه لشکر 77 ثامنالائمه (ع) خراسان شد.
بهطور واضح این موضوع را به شما بگویم که ما در عملیات ثامنالائمه(ع)، بعثیها را به گونهای غافلگیر کردیم که آنها حتی فکر این را هم نمیکردند که با یک عملیات آفندی از جانب رزمندگان ایرانی با این گستردگی و پیچیدگی مواجه شوند. این موضوع ادعای ما نیست، اظهارات متعدد و متکثر فرماندهان بعثی و اسرای آنان است و از ماحصل همه این مجاهدتها بود که عراق وادار به تسلیم و عقبنشینی شد.
با این همه، مأموریتهای لشکر77 ثامنالائمه (ع) خراسان منحصر در شکست حصر آبادان و عملیات ثامنالائمه (ع) نیست و حضور مستمر و مجاهدت مداوم افسران این لشکر در 34 عملیات آفندی و پدافندی در دوران دفاع مقدس، در آیینه 5367 شهید، 2865 آزاده و بالغ بر 15 هزار جانباز این یگان عملیاتی در دفاع مقدس مشهود است.
یکی از خدمات مغفول لشکر 77 پیروز ثامنالائمه(ع) مربوط به چهار سال پس از پایان دفاع مقدس است. شاید کمتر کسی بداند اما کارکنان ارتشی شاغل در لشکر 77 پیروز ثامنالائمه (ع) تا سال 1371 در مناطق عملیاتی باقی ماندند و گرچه جنگ تمام شده بود اما سلسلهمراتب فرماندهی اینچنین تدبیر کرد که فرمان رجعت به پادگانها صادر نشود و رزمندگان دلاور ما در سنگرهای خود باقی بمانند تا بعثیها توجیه باشند که ما برای دفاع از سرحدات خود آماده مقابله با دشمن هستیم.
علاوه بر این مهندسی رزمی لشکر 77 پیروز ثامنالائمه (ع) نیز تا سال 1390 به خنثیسازی میادین مینگذاری شده در مرزهای غرب و جنوب غربی مشغول بود و شما میدانید که حضور در میدان مین مثل جنگ با یک دشمن خاموش است و در این عرصه، باب شهادت در هر ساعت و لحظه برای مجاهدان این عرصه مفتوح میماند.
همچنین حفظ و حراست از مرزهای گسترده شمال شرق کشور و مقابله با نفوذ طالبان و مبارزه با اشرار و قاچاقچیان مواد مخدر در دو مرحله در سالهای 1378 الی1380 و از سال 1397 تاکنون از افتخارات این لشکر است. در دفاع از حریم ولایت نیز کارکنان لشکر 77 پیروز ثامنالائمه (ع) لبیکگویان در کنار برادران سپاه قدس حضور داشته و در این راه نیز شهید مهدی جودی ثانی تقدیم آرمانهای نظام مقدس انقلاب اسلامی شد. این راه همچنان ادامه دارد و دفاع همچنان باقیست.
دفاعپرس: در سالهای اخیر، جلوههای متفاوتی از نقشآفرینی ارتش در عرصههای محرومیتزدایی و امدادرسانی را شاهد بودهایم. چرا ارتش برای رفع مشکلات ملت، احساس مسئولیت میکند و محدود به میدان رزم نمانده است؟
نیروهای مسلح روحیه مردمداری را از رهبری یاد گرفتهاند. وقتی رهبر معظم انقلاب بهعنوان فرمانده کل قوا، مستقیماً به مناطق زلزلهزده، سیلزده و آسیبدیده مراجعه میکنند و از نزدیک با مشکلات مردم مواجه میشوند، این موضوع حجت را بر ما هم تمام میکند و همین حضور معظم له بهمثابه یک دستور نظامی برای ارتش است و باعث بروز همین وضعیتی میشود که شما شاهد آن هستید و بنا به فرمایش ایشان، ارتش در همه بحرانهای اخیر، حتی قبل از آن که ستادهای مدیریت بحران وارد عمل شوند، در مناطق مستقر میشوند.
گفتنیها درباره زلزله کرمانشاه، سیلهای سراسری سال 1398، سانحه سقوط هواپیمای مسافربری در یاسوج، ویروس کرونا و زلزله سی سخت فراوان است و بسیار به حضور برادرانه ارتش در کنار مردم آسیبدیده این مناطق پرداخته شده اما هنوز در مقوله امدادرسانیهای ارتش نکات مغفول مانده بسیاری وجود دارد. بهعنوان مثال، کمتر گفته شده، اما در سال 1397 و در سیل منطقه نهبندان، زمانی فرا رسید که امدادگران از نجات جان گروهی از چوپانان محاصرهشده توسط سیل ناامید شدند و این درحالی بود که آنها مداوماً با تلفنهای همراه خود تماس میگرفتند و درخواست کمک داشتند. کار به جایی رسید که روستاییان محاصرهشده توسط سیل در آخرین تماس خود شروع کردند به وصیت کردن و خداحافظی با عزیزانشان و در این لحظه بود که فرماندار سربیشه نیمههای شب با من تماس گرفت و ماجرا را اطلاع داد.
من هم بلافاصله یکی از یگانهای تحت امر نزدیک محل حادثه را برای نجات جان چوپانهای محاصرهشده در سیل به حالت آمادهباش درآورده و به منطقه اعزام و یادآوری کردم که همانند آن زمان که مثل باران، آتش گلوله بر سر ما میبارید، سربندهای یازهرا (س) را بستیم و از رویارویی با هیچ خطری واهمه نداشتیم، امروز هم به تأسی از همان فرهنگ، هیچ مخاطرهای نباید جلودار ما باشد و هرطور شده باید هموطنان گرفتار را نجات بدهید که به لطف خدا این مهم هم محقق شد و چوپانان گرفتار در سیل نجات پیدا کردند.
دفاعپرس: رسانههای بیگانه مداوماً بر این موضوع تأکید دارند که میان ارتش و سپاه اختلافنظر و دودستگی وجود دارد. شما این مسائل را تأیید میکنید؟
حفظ روحیه ولایتمداری، ارتقای مداوم توانمندی نظامی و دفاعی و رعایت ملاحظات حفاظتی باعث شده تا دشمن بهروشنی از تقابل مستقیم با ارتش پرهیز داشته باشد و لذا آنها در سالهای اخیر، به جای رویارویی و مصاف مستقیم با ارتش، در پشت جنگ رسانهای و نرم خود پنهان شده و ضربه زدن به این نهاد مقتدر انقلابی را در قالب القای شبهات و هجمهسازیهای رسانهای دنبال میکنند.
پرداختن بهدروغ بزرگ اختلاف میان ارتش و سپاه، همواره یکی از سوژههای ثابت رسانههای معاند بوده است و درک ریشههای این موضوع زمانی سادهتر میشود که بدانیم جمهوری اسلامی تنها نظام سیاسی در دنیاست که بهطور همزمان دو نیروی نظامی از کیان و مردم آن حفاظت میکنند و بهمثابه دو بال برای یک پیکر، اقتدار دفاعی این نظام را در اوج نگاه میدارند لذا بدیهی است که دشمن از وجود این نیروهای مسلح متحد دچار وحشت باشد و با گریز از هماوردی مستقیم، تهاجم به اتحاد ارتش و سپاه را بهصورت ناجوانمردانه در دستور کار قرار دهد. آن روزی که در دفاع مقدس برادران ارتش و سپاه، در یک جبهه و یک سنگر، دوشادوش هم علیه استکبار جهانی میجنگیدند و خونهای پاکشان در این راه به هم آمیخته میشد، وحدت ارتش و سپاه شکل گرفت و این شعار امیر شهید سپهبد علی صیادشیرازی به تاریخ ثابت گردید که ارتش و سپاهی، یک لشکر الهی است.
وقتی که سپاه پاسداران انقلاب اسلامی توسط ایالاتمتحده بهعنوان یک نیروی تروریستی اعلام شد، امیر سرلشکر «عبدالرحیم موسوی» فرماندهی کل ارتش جمهوری اسلامی ایران، نخستین نفری بودند که نسبت به این موضوع واکنش نشان دادند و امیر سرتیپ «کیومرث حیدری» فرمانده ولایی نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران نیز با حضور در ستاد فرماندهی سپاه پاسداران، دست اخوت و برادری با فرماندهی نیروی زمینی سپاه دادند که همه این موضوعات نشان از وحدتی دارد که در اکثر مواقع منجر به ایجاد یک علاقه برادرانه شده و نیروهای مسلح و مقتدر ایران اسلامی را به یک خانواده بزرگ تبدیل کرده است.
مصاحبه: مرتضی محمدپور
انتهای پیام/