به گزارش خبرنگار حماسه و جهاد دفاعپرس، واقعه طبس و سرنگونی بالگردهای آمریکایی در بیابانهای طبس از جمله وقایع اسرارآمیز سالهای ابتدایی پیروزی انقلاب اسلامی است که دربردارنده چند نکته است. ابتدا اینکه آمریکا و غرب از هیچ تلاشی برای ضربه زدن به انقلاب مردم ایران فروگذار نکردند و حضور نیروهای آمریکایی در طبس به همراه تجهیزات نظامی جهت انجام عملیات موید این مطلب است. دوم آنکه واقعه طبس نشان داد در پیروزیهای ملت ایران اراده الهی و توجهات حضرت ولیعصر (عج) نقش ویژهای داشته است چنانچه اگر این توجه و عنایت نبود بارها انقلاب اسلامی در مقاطع مختلف و با وجود دسیسههای متعدد از سوی دشمنان امکان شکست و فروپاشیاش وجود داشت.
عملیات نیروهای آمریکایی در پی تسخیر لانه جاسوسی آمریکا در ۱۳ آبان ۱۳۵۸ توسط دانشجویان مسلمان پیرو خط امام و به گروگان گرفتن ۵۳ نفر جاسوس از اتباع آمریکا بود که ضربهای به حیثیت آمریکا تلقی میشد و کاخ سفید سعی داشت به هر نحو ممکن این مسئله را حل کند.
به موازات کوششهای دیپلماتیک، تحریمهای اقتصادی و... مسئله طرح حمله نظامی به جمهوری اسلامی در دستور کار آمریکا قرار گرفت. از همان روزهای اول تسخیر سفارت آمریکا در تهران، برنامهریزی جهت نجات گروگانهای آمریکایی شروع شد و ۹۰ نفر از کماندوهای آمریکا به صحرای آریزونای آمریکا اعزام شدند و بیش از چهار تا پنج ماه تعلیمات پیچیده و فشردهای را پشت سر گذاشتند تا عملیاتی را در خاک ایران برای نجات جاسوسهایشان انجام دهند.
عملیات در غروب روز پنجشنبه چهارم اردیبهشت ۵۹ شروع شد و شش فروند هواپیمای C_۱۳۰ و ۹۰ نفر از کماندوهای آمریکا موسوم به نیروهای دلتا، از قاهره به ناو هواپیمابر Nimitz در دریای عمان منتقل شدند. طبق نقشه میبایست هواپیماها به همراه هشت فروند بالگرد در صحرای طبس فرود میآمدند و سپس بالگردها، کماندوها را به اطراف تهران منتقل کنند تا از آنجا با کامیونها و خودروهایی که از قبل توسط نفوذیهای آمریکا در کشور آماده شده بود به اطراف لانه جاسوسی انتقال یابند.
اما یکی از بالگردها پس از ورود به حریم ایران اسلامی دچار نقص فنی شد و سرنشینان آن با بالگرد دیگری خود را به ناو نیمتیز رساندند و بدین ترتیب شش هواپیما و شش بالگرد در صحرای طبس فرود آمد. پس از این یکی دیگر از هلیکوپترها در حال سوختگیری جهت انجام مرحله بعد عملیات دچار نقص فنی شد و با بهم خوردن برنامهها رئیس جمهور کارتر دستور توقف عملیات که «پنجه عقاب» نام گرفته بود و عقبنشینی را داد، اما هنگامی که قصد بازگشت داشتند توفان شن برخاست و یک هواپیما و یک بالگرد با هم برخورد کردند و هر دو آتش گرفته و هشت تن از آمریکاییها در آتش سوختند.
پس از شکست حمله نظامی آمریکا به ایران در طبس و به جا گذاشتن چند فروند بالگرد، محمد منتظرقائم فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی یزد، جهت بررسی اوضاع به ناحیه مورد نظر وارد شد تا اطلاعات موجود و فوق سری داخل صحنه را جمعآوری کند. اما آمریکا که نقشههای خود را نقش برآب میدید، تصمیم گرفت تا باقیمانده بالگردها منهدم شوند تا اسناد سری از بین بروند. بنابراین با هماهنگی بنیصدر و تنی چند از مزدوران و خودفروختگانی که در نیروی هوایی نفوذ کرده بودند، این منطقه بمباران شد و پاسدار محمد منتظرقائم به فیض شهادت نائل آمد. از بین بردن اسناد و مدارک به جامانده که به طور قطع حاوی اسناد و مدارک مربوط به ادامه طرح و برنامههای آمریکاییها پس از انجام مرحله اول عملیات بود و همچنین اسامی عوامل مزدور داخلی و جاسوسان را شامل میشد که میبایست طی این عملیات با آمریکاییها همکاری کنند.
کارتر رئیس جمهور وقت آمریکا پس از شکست این عملیات بلافاصله طی بیانیهای که از طریق رادیوی آمریکا در سراسر جهان پخش شد، به عدم موفقیت کشورش در این طرح اعتراف کرد و در مقالهای تحت عنوان «شکست در صحرا» در مجله تایم نوشت: «مأموریت کارتر برای نجات گروگانها در درون شعلهها فرو رفت. برای کارتر به طور اخص و برای آمریکا به طور اعم، ماجرای طبس یک شکست نظامی و سیاسی بود. یک بار ارتش مسلسل و پرقدرتش در ویتنام در حالی که از پای میافتاد و به خود میپیچد به زبونی و بیچارگی افتاد، و حالا به نظر رسید که قادر نیست حتی زمانی که هیچ دشمنی نمیداند که آنها در آنجا هستند و علیرغم چهار ماه تمرین مداوم، نمیتوانند هواپیماها را از برخورد با یکدیگر حفظ کنند».
بازدید حضرت آیتالله خامنهای (مد ظلهالعالی)
رئیس جمهور وقت از باقیمانده تجهیزات آمریکا در صحرای طبس
اما پیام امام خمینی (ره) در پی این شکست روشنکننده و حائز اهمیت است، در بخشی از این پیام آمده است: «ملت رزمنده ایران، دخالت نظامى آمریکا را شنیدید و عذرهاى کارتر را نیز شنیدید. اینجانب که کراراً گفتهام کارتر براى وصول به ریاست جمهورى حاضر است به هر جنایتى دست بزند و دنیا را به آتش بکشد، شواهد آن یکى پس از دیگرى ظاهر شده و میشود؛ و اشتباه کارتر در آن است که گمان میکند با دست زدن به این مانورهاى احمقانه میتواند ملت ایران را که براى آزادى و استقلال خویش و براى اسلام عزیز از هیچ فداکارى رویگردان نیست، از راه خودش که راه خدا و انسانیت است منصرف کند.
کارتر باز احساس نکرده با چه ملتى روبروست و با چه مکتبى بازى میکند. ملت ما ملت خون و مکتب ما جهاد است. این شخص انساندوست! (۱) براى رسیدن به چند سال ریاست و جنایت، جان گروهى را تباه کرد، که محتمل است براى کم جلوه دادن جنایتش، هشت نفر را اقرار کرده باشد، در صورتى که طبع واقعه شهادت میدهد که دهها نفر جان خود را در راه شهوات او از دست دادهاند و دهها نفر هم در کویر لوت سرگردان و در معرض مرگند ادعاى اینکه همه مسافران هواپیما را بردهاند، مخالف گزارشاتى است که به ما دادهاند. کارتر باید بداند که اگر این گروه به مرکز جاسوسى آمریکا در تهران حمله کرده بودند اکنون از هیچ یک از آنها و از ۵۰ نفر جاسوس محبوس در لانه جاسوسى خبرى نبود و همه رهسپار جهنم شده بودند.
کارتر باید بداند که حمله به ایران، حمله به تمام بلاد مسلمین است و مسلمانان جهان در این امر بیتفاوت نیستند. کارتر باید بداند که حمله به ایران موجب قطع نفت از تمام دنیا خواهد شد و دنیا را بر ضد او بسیج میکند. کارتر باید بداند که این عمل احمقانه او در ملت آمریکا چنان اثرى خواهد گذاشت که طرفداران او را مخالفان او خواهد کرد. کارتر باید بداند که با این عمل بسیار ناشیانه حیثیت سیاسى خود را به صفر رساند و از ریاست جمهورى باید قطع امید کند. کارتر با این عمل خود ثابت کرد که قدرت تفکر را از دست داده و از اداره یک کشور بزرگ مثل آمریکا عاجز است. کارتر باید بداند که ملت ۳۵ میلیونى ما با مکتبى بزرگ شدهاند که شهادت را سعادت و فخر میدانند و سر و جان را فداى مکتب خود میکنند.»
انتهای پیام/ 141