شهید «علیرضا (شاهپور) مازیار نوری»:

نگذارید تبلیغات شوم دشمنان شما را از هم متفرق کند

در فرازی از وصیت‌نامه شهید «علیرضا (شاهپور) مازیار نوری» آمده است: برادران و خواهران! وحدت را فراموش نکنید. در بین خود رُحَما بَینَهُم و بر دشمنان خدا أَشدَّ علی الکفار باشید. مبادا تبلیغات شوم این زالوصفتان در قلوب شما اثر کند و شما را از هم متفرق کند.
کد خبر: ۴۵۴۱۵۱
تاریخ انتشار: ۱۲ ارديبهشت ۱۴۰۰ - ۱۳:۳۵ - 02May 2021

به گزارش خبرنگار دفاع‌پرس از ساری، در سالروز شهادت «علیرضا (شاهپور) مازیار نوری» زندگی‌نامه و وصیت‌نامه وی را از نظر می‌گذرانیم.

زندگی‌نامه شهید:

اگرچه نامش «علیرضا» بود، اما «شاهپور» صدایش می‌زدند. دومین ثمره زندگی «حسین و نجیبه»، که در ۱۶ بهمن ۱۳۳۸ چشم به هستی گشود. روز‌های شیرین ابتدائی تحصیلش، در دبستان «سعدی» زادگاهش آمل سپری شد. تا این‌که به مدرسه «جمال رسولی» راه یافت؛ اما در پایه دوم این مقطع ترک تحصیل کرد. او خدمت سربازی خود را که با بحبوحه انقلاب مقارن شده بود، در پادگان «قصر تهران» گذراند.

از جمله فعالیت‌های سیاسی علیرضا، می‌توان به مبارزه او با گروهک‌های ضدانقلاب ـ از جمله اشرف دهقان ـ اشاره کرد. او حتی یک‌بار در این درگیری‌ها از ناحیه کتف و فک صدمه دید و کارش به بیمارستان کشید. «فاطمه بور»، بانوی عفیفه‌ای بود که علیرضا در سال ۱۳۶۱ با وی پیمان ازدواج بست که ماحصل این زندگی مشترک، «حسین و شهریار» هستند.

«محمدعلی» دفتر زندگانی برادرش را این‌گونه ورق می‌زند: «یک روز در خانه‌شان بودم که خانمش گفت: روغن نداریم. علیرضا هم رفت و روغن خرید. وقتی داشت به خانه می‌آمد، با خانمی برخورد کرد که به او گفت: آقا! ما در خانه‌مان چیزی نداریم، حتی روغن. او هم ظرف روغن را به آن خانم داد و دست خالی به خانه برگشت.»

نگذارید تبلیغات شوم دشمنان شما را از هم متفرق سازد

اولین تجربه حضور علیرضا در میدان نبرد، مربوط به سال ۱۳۵۹ است که در کِسوت تک‌تیرانداز گروهان از گردان جندالله، در مریوان مشغول به خدمت شد. او در هفتم اسفند ۱۳۶۲، به عضویت سپاه درآمد و هشت ماه بعد، مسئولیت واحد پرسنلی سپاه منطقه سه را به عهده گرفت.

از سال ۱۳۶۴ الی ۱۳۶۵ نیز، به عنوان نیروی موتوری و تسلیحات، در واحد تدارکات لشکر ۲۵ کربلا مشغول به خدمت شد. مدتی هم در واحد تبلیغات سپاه نور بود. علیرضا که در آوردگاه‌های قبلی، از ناحیه سر دچار مجروحیت شده بود، عاقبت در دوازدهمین طلوع اسفند ۱۳۶۵، طی عملیات کربلای ۵، در شلمچه به جمع هم‌سنگران شهیدش پیوست؛ و سپس با تشییع اهالی قهرمان‌پرور آمل، در «امام‌زاده ابراهیم (ع)» این شهر آرام گرفت.

وصیت‌نامه شهید:

«بسم الله الرحمن الرحیم

سپاس خدای را که هر چه در آسمان‌ها و زمین است، همه ملک اوست و اوست که به همه چیز مسلط است و از نهان و آشکار آگاه است.

با درود بر امام مهدی (عج) چرا که به حق، مهدی امت اسلامی تبلور اسلام محمدی (ص) و حجت خدا و وصی رسول‌الله می‌باشد. مهدی فاطمه! تو را به خون به ناحق ریخته اباعبدالله عنایتی به ایران اسلامی بفرما. تو را سوگند می‌دهم به خون گلوی علی‌اصغر بر رزمندگان ما پیروزی عنایت بفرما. اما دل‌های عاشقان از هجر تو در تپش هست و می­‌سوزد. تو را به پهلوی شکسته مادرت فاطمه تعجیل در ظهورت بفرما.

درود خدا بر رهبرم امام خمینی عزیز که عالِم اوست. استادم اوست. سرمشق‌ام اوست. رهگشا و رهنما، اسوه تقوا، مجاهد کبیر نستوه و مقاوم حافظ دین، سیاستمدار، بت شکن و در کل اسلام واقعی اوست که نائب عام امام است. منجی و ناخدای کشتی بشریت و انسانیت در طوفان‌های دنیاست و زمینه‌ساز حکومت صاحب‌عصر و الزمان می‌باشد. درود خدا بر شهیدان فی سبیلک که با جوهره جان خود طومار اسلام را جهت دوام هر چه بیشتر اسلام عزیز برای سال‌های دور و برای رفاه مسلمین متضمن گشته‌اند و در این راستا خود روزی‌خور در جوار حق‌تعالی هستند و درود خدا بر شما امت واحده اسلامی که به حق به آیه قرآن عینیت داده‌اید.

قلب‌ها و سرنوشت مملکت خود را که سرنوشت شومی به دنبال داشت، تغییر داده‌اید. لبیک گفته‌اید به ندای امام حسینبن علی (ع) و لبیک گفتید به ندای امام عزیز خمینی و با این لبیک گفتن‌تان خدا و پیامبر خدا و اهل‌ بیت پیامبر خصوصاً امام زمان، مهدی فاطمه را مسرور کرده و مسبب قرب خاطرشان گردیده‌اید.

بعد از تغییر دادن احوالات خود توجه به مسئله سیاسی مملکت خود در پهنه‌ سیاست داخلی و خارجی که همه متفق‌القول در جهت نابودی شما امت اسلامی گام برمی‌دارند ترفند‌ها به کار برده‌اند و به کار خواهند برد تا اینکه نهایتاً شما را از اسلام جدا و اسلام را به اضمحلال بکشانند.

برادران و خواهران! اسلامتان در خطر است. هوشیار باشید. به داخل مملکت خود نگاه کنید. به شایعه سازان، محتکران، سرمایه اندوزان، حمالان افیون مرگ (مخدر)، مفسدان اخلاقی که افکارشان در حول و حوش منکرات دور می‌زند، منافقین خلق که هنوز ریشه گندیده و متعفن آن‌ها نخشکیده و امروز این چند قشر ضد خدا و اسلام همه متحد و دست به دست هم داده تا اینکه ایران را مستعمره ابرقدرت‌ها نمایند. این گروه از دیر زمان دشمنی عجیبی با اسلام و مسلمانان و اهل بیت نبوت داشته و دارند و خواهند داشت. به همین دلیل می‌خواهند با توطئه­‌ها اسلام را ملوث و به تدریج شما مردم قهرمان را از اسلام دور و از اهل بیت هدی علیه­مالسلام جدا سازند، اما زهی خیال باطل.

برادران و خواهران! با هم باشید. وحدت را فراموش نکنید. در بین خود رُحَما بَینَهُم و بر دشمنان خدا أَشدَّ علی الکفار باشید. مبادا تبلیغات شوم و سمی این زالوصفتان در قلوب شما اثر کند و شما را از هم متفرق سازد. تفرقه شما همانا و تنها شدن امام عزیز همان. شما را به آبرو و شرف اسلامی­‌تان سوگند که هیچ‌گاه امام را تنها نگذارید.

نگذارید تبلیغات شوم دشمنان شما را از هم متفرق سازد

خواهرانم!‌ ای زینب‌های دوران ما! به نفس عمل حضرت زینب توجه کنید که با آن خطبه‌های آتشین کاخ‌های ظلم را بر سر اهل ظلم و بوقلمون صفت‌ها خراب کرد. اگرچه اباعبدالله خون داد، ولی زینب کبری این شیرزن دخت فاطمه پیام داد. خون و پیام لازم و ملزوم یکدیگر هستند. خون از حسین پیام از زینب.

نگذارید تبلیغات شوم دشمنان شما را از هم متفرق سازد

یک پیشنهادی دارم، خانواده شهدا نفس و عمل انقلاب‌اند، شما مردم باعث تسلی خاطر آن‌ها باشید. آن‌ها را مقدم دارید و ادامه‌دهنده راه آن‌ها و شهدای آن‌ها باشید.

والسلام

انتهای پیام/

نظر شما
پربیننده ها