شهید «حسن خجسته»:

تصمیم گرفتم حسین‌وار به صف شهدا بپیوندم

در فرازی از وصیت‌نامه شهید «حسن خجسته» آمده است: پس از اندیشه‌های بسیار به این نتیجه رسیدم که حسین‌وار به صف شهدا بپیوندم.
کد خبر: ۴۵۴۲۷۳
تاریخ انتشار: ۱۳ ارديبهشت ۱۴۰۰ - ۰۹:۱۸ - 03May 2021

به گزارش خبرنگار دفاع‌پرس از ساری، در سالروز شهادت «حسن خجسته»، برشی کوتاه از زندگی این شهید و بخشی از وصیت‌نامه‌ وی را نظر می‌گذرانیم.

زندگی‌نامه شهید:

حسن خجسته در سال ۱۳۴۰ در روستای تسکابن آمل متولد شد، پدرش می‌گوید حسن هدیه‌ای بود از امامزاده شاه زید (ع) که در خواب مژده تولد او را داده بود.

از همان دوران کودکی مواظب اوضاع و احوال خانواده بود. روحیات معنوی حسن از سایر بچه‌های هم سن و سالش متفاوت بود. حسن دوره دبستان و راهنمائی را در روستا گذراند. در سوم راهنمائی با اوج تظاهرات مردم وارد فعالیت‌های انقلابی شد و خود را وقف انقلاب و آرمان‌های آن کرد. در همان سال‌ها برای تحصیل در دبیرستان به آمل هجرت کرد.

تصمیم گرفتم حسین‌وار به صف شهدا بپیوندم

این شهید در سال سوم دبیرستان مشغول به تحصیل بود که جنگ تحمیلی آغاز شد و حسن، مدرسه را رها کرد و به طرف جبهه اعزام شد. به مدت پنج ماه در جبهه سوسنگرد خدمت کرد و از خود مجاهدت‌هایی بجا گذاشت.

اوایل سال ۱۳۶۰ به عضویت سپاه پاسداران آمل درآمد و در سال بعد با دختری از خانواده‌ای مذهبی ازدواج کرد. سه ماه پس از ازدواج، راهی جبهه شد. وقتی که برای رفتن به جبهه اقدام کرده بود متوجه شد جنگل نیاز به نیرو دارد. گفت: برای من آن جبهه و این جبهه فرق ندارد و هر کجا باشد می‌روم و رفت. این شهید عزیز سرانجام در تاریخ ۱۳ اردیبهشت ۱۳۶۷ در منطقه عملیاتی شلمچه به شهادت رسید.

تصمیم گرفتم حسین‌وار به صف شهدا بپیوندم

وصیت‌نامه شهید:

بنده پاسداری هستم از سلاله خون جملگی شهدای اسلام، در زمانه‌ای و مقطعی پرمخاطره قرار گرفته‌ام و مسئولیت‌ها بر دوشم سنگینی افکنده و آینده را با زخم‌های خویش می‌نگرم و به گذشته می‌اندیشم.

تصمیم گرفتم حسین‌وار به صف شهدا بپیوندم

پس از فکر‌ها و اندیشه‌ها به نتیجه دست یافته‌ام که دو راه در پیش دارم یا حسین‌وار مانند شهدای گذشته با تمام وجودم به صف شهدا بپیوندم و دوم اینکه مانند یزیدی‌ها بمانم و هیچ حرکت و هجرتی نداشته باشم. اینک راه اولی را برگزیده‌ام و می‌خواهم هجرت نمایم.

خدا خود می‌داند که الان احساس می‌کنم در حال رفتن به سوی اویم و بهترین و لذت بخش‌ترین لحظات عمر و زندگیم همین لحظات است، زیرا یک انسان گنه‌کار و شرمنده و بی‌نهایت کوچک به سوی معبود خود و عشق خود و رب خود و بی‌نهایت بزرگ عروج می‌کند و بالا می‌رود.

تصمیم گرفتم حسین‌وار به صف شهدا بپیوندم

همسرم! اطمینان دارم با تمام علاقه‌ای که به هم داریم در شهادتم صبر خواهی نمود و در برابر همه ناراحتی‌ها و سختی‌ها، چون کوه با عظمت و راسخ و قوی و دشمن کوب مقاومت و استقامت خواهی کرد.

تصمیم گرفتم حسین‌وار به صف شهدا بپیوندم

همسرم! در شهادتم ناراحت نباش چرا که عشق من به شهادت است نه این که تو را نمی‌خواهم نه، تو جای خودت را در قلبم باز نموده ای، اما من به عشقی برتر دست یافته‌ام؛ عشقی جانسوزتر دارم، سعی می‌‍کنم عاشق واقعی او شوم؛ چرا که او خود گفته هر کی عاشق من بشود جانش را می‌گیرم و عوض جانش بهشت را که زندگی دائم وابدی است عوض خونش می‌دهم.

برادران و خوهران ایمانی به همه توصیه می‌کنم که قدر امام عزیزمان را بدانید و همیشه نسبت به او وفادار بمانید، زیرا او به طور عینی مکتب اسلام است ان‌شاءالله همه برادران و خوهران مسلمان در هر جایی که هستند و هر پست و مقامی که دارند موفق و پیروز باشند.»

انتهای پیام/

نظر شما
پربیننده ها