به گزارش خبرنگار دفاعپرس از گرگان، «ابوالفضل امينی» 12 اسفند 1327 در شهرستان گرگان به دنیا آمد. پس از طی دوران طفولیت و تحصیل، با اخذ دیپلم متوسطه در سال 1317 در سن 19 سالگی در آزمون ورودی دانشكده افسری پذیرفته شد و به تحصیل علوم نظامی پرداخت. بعد از فراغت از تحصیل و طی دوره مقدماتی مخابرات، به خدمت رسمی نیروی زمینی ارتش وارد شد، قبل از پیروزی انقلاب اسلامی در تیپ 30 گرگان مشغول خدمت شد.
امینی پس از انقلاب، به مدت 8 ماه در شهربانی ورامین مشغول به خدمت شد و آبان 1359 به صورت داوطلبانه به منطقه عملیاتی جنوب رفت و در لشکر 21 حمزه سید الشهدا به عنوان «مسئول مخابرات و بی سیم» حضوری فعال داشت و از همرزمان شهید سپهبد صیاد شیرازی فرمانده وقت نزاجا بود.
ابوالفضل سرانجام در 21 اردیبهشت 1360 در منطقه عملیاتی پل كرخه ـ تپه چشمه ـ بر اثر تركش خمپاره به درجه والای شهادت نائل آمد و پیکر او را در گلزار شهداي امامزاده عبدالله گرگان به خاک سپرده شد.
وصیتنامه شهید امینی:
بسم الله الرحمن الرحیم
به نام خدا پاسدار خون شهیدان
اینجانب ابوالفضل امینی فرزند حسن گواهی می دهم که خدایی نیست جز خدای یکتا و در ملک هستی بی شریک است. محمد «ص»، بنده و رسولش است. که به حق از نزد حق آمده است. و امامت علی (ع)، بر حق است و بهشت و جهنم حق و معاد نیز حق میباشد و خداوند انسان ها را از قبر برانگیخته می کند.
بعد از شهادتین اسلام و درود بی پایانم را به همه شهیدان گلگون کفنمان نثار می کنیم. آنهای که مرگ سرخ را انتخاب کردند. تا زیر بار ننگ و ذلت نروند و این پیام امام حسین (ع)، است. این درس امروز خواندنی است که ابرخونریزها از ما توقع دارند غلام حلقه به گوششان باشیم. اما نمیدانند که امت اسلام و پیروان حسین زیر بار زور و ستم و ذلت نخواهند رفت.
امروز تاریخ عاشورا در مرز ایران و عراق تکرار می شود و صدای هل من ناصر ینصرنی حسین زمان بلند است و ما باید به آن لبیک گوییم. آن هم باز در کنار دجله و فرات و امنیت فضای کل یوم عاشوراها و کل ارض کربلا است. به عنوان یک مسلمان به یکی از قربانگاه های عدل و فضیلت تاریخ میرویم تا تاریخ از کنار مناظر خونین جنگ حق و باطل عبرت بگیرد.
پیام من به انسانها و دنیا امنیت، ای انسانها، ای توده انبوه ما به پای ارزشهای انسانی به این سرانجام تن دادیم و برای بقای اسلام و پاسداری از حق با پیکرهای کم سلاح خود در اعماق سپاه دشمن فرو رفتیم و شرف و زندگی خود را در حکومت بخشیدن به مقدسات قرآن دانستیم و با خون مان سخن میگوییم که ای ستمگران ستم مکنید و ای ستم کشان ستم مکشید و خون ما برای آن ریخت که دامن ستمگران را بگیرد و چهره زرد تیره بختان را ارغوانی کند.
ای انسانها هنگامی که در رنج و فشار فراوان به ستوه آمد به یاد ما و هدف های ما افتید و به شما اعلام میکنم: آنچه مرا به این جنگ کشاند دفاع از اسلام و قرآن و انقلاب اسلامی است که کشته شدن در راه خدا فضیلت بارتر است.
انتهای پیام/