به گزارش خبرنگار دفاعپرس از مشهد، عملیات «بیتالمقدس» به عنوان یکی از مهمترین عملیاتهای دوران دفاع مقدس به فرماندهی مشترک سپاه و ارتش و با هدف آزادسازی خرمشهر در ۱۰ اردیبهشت ۱۳۶۱ آغاز و در سوم خرداد پایان یافت.
خرمشهر پس از ۵۷۸ روز اشغال، در سوم خرداد از چنگال دژخیمان بعثی آزاد شد. با آزادی خرمشهر، ایران توانست بیشتر اراضی اشغالشده از سوی عراق در ابتدای جنگ را باز پس بگیرد؛ بر همین اساس عملیات «بیتالمقدس» نقطه عطفی در تاریخ دفاع مقدس شناخته میشود و به همین دلیل شورای عالی انقلاب فرهنگی سوم خرداد را به عنوان روز مقاومت، ایثار و پیروزی در تقویم رسمی ایران نامگذاری کرد.
به پاس مجاهدتهای رزمندگان اسلام در عملیات بیتالمقدس، خاطراتی از فرماندهان شهید خراسانی دفاع مقدس از این عملیات را در ادامه میخوانیم.
موتور کراس
سردار اکبر نجاتی روایت میکند: تیپ ۲۱ امام رضا (ع) بعد از انجام عملیات در چّزابه، آزاد شد و تیپ ۱۸ جوادالائمه (ع) که تشکیل شده بود در چزابه مستقر شد و ما برای اجرای عملیات بیتالمقدس آمدیم.
در عملیات بیتالمقدس سه محور وجود داشت که نیروهای خراسان در محور کرخه به عنوان یکی از این سه محور که حدفاصل حمیدیه و سوسنگرد را شامل میشد اجرای عملیات داشتند. رزمندگان خراسانی در جریان این عملیات از رودخانه عبور کرده و تا محل استقرار توپخانههای دشمن پیشروی کردند که دشمن دوباره تک کرد.
با توجه به موانع و مشکلاتی که وجود داشت نیروها در محوری که ما در آن عملیات کردیم، برگشتند. در این عملیات رزمندگان حقیقتاً یک هفته، شب و روز خواب نداشتند و با زحمت و تلاش بسیار سعی کردند تا سر پلی را که گرفتهاند حفظ کنند.
در جریان این عملیات یک موتور کراس در اختیار شهید «مهدی میرزائی» فرمانده تیپ امام موسی کاظم (ع) قرار گرفته بود که بوسیله آن از خط مقدم و محل استقرار نیروها سرکشی میکرد.
روز چهارم یا پنجم عملیات در مسیر در حال تردد بودیم که متوجه شدیم شهید میرزائی بر زمین افتاده و موتور هم روی شهید افتاده است. جمعی از دوستان بالای سرش میروند و گمان میکنند ترکش یا گلوله توپ کنار ایشان اصابت کرده و شهید شده است ولذا موتور را از روی آقا مهدی برمیدارند.
گویا شهید میرزایی در حال حرکت از خستگی خوابش میبرد و با موتور به زمین میخورد و موتور روی آقا مهدی میافتد اما از شدت خستگی از خواب بیدار نمیشود تا اینکه جمعی از همرزمان او را پیدا میکنند و بعد از بیدار شدن به قرارگاه برمیگردد.
تانک تی ۷۲
سعید رئوف روایت میکند: در جریان عملیات بیتالمقدس تانکهای جدید تی ۷۲ دشمن وارد منطقه شده بود که حتی آرپیجی هم بر آنها اثر نمیکرد. به دلیل اینکه نیروها شناختی از این تانک نداشتند ابهاماتی برای آنها پیش آمده بود و همین موضوع باعث کمی تزلزل در رزمندگان شده بود.
شهید ولیالله چراغچی با توکل و توسل به ائمه اطهار به رزمندگان اعتماد به نفس میداد. به خاطر همین موضوع این فرمانده دلاور، من و شهید مجید مهایی را که با هم از اطلاعات آمده بودیم توجیه کرد و به ما مأموریت داد که سریع به خط برویم و تکتک فرمانده گردانها و دستهها و حتی نیروها را خوب توجیه کنیم. به نحوی که مطمئن شویم نسبت به انجام امور محوله هیچ مشکلی ندارند.
بعد از توجیه فرماندهان گردانها و فرمانده دستهها، به سراغ آرپیجیزنها رفتیم، به آنها گفتیم شنیهای تانک را هدف بگیرند زیرا وقتی شنی تانک از کار افتاد، دیگر تانک تی ۷۲ قادر به اجرای مانور در منطقه نخواهد بود.
تیربارهای غنیمتی
سردار شهید عبدالحسین برونسی روایت میکند: در عملیات بیتالمقدس به ما اعلام شد که به علت سنگین بودن تیربار ژ ۳ این نوع سلاح را با خود حمل نکنید و چنانچه تیربار ژ ۳ تحویل نیروها دادید آنها را تحویل بگیرید.
علت را که جویا شدم گفتند دشمن تیربار ژ ۳ زیاد دارد به خاکریز که رسیدید میتوانید از عراقیها غنمیت بگیرید. میبینید دشمن چقدر پَست و زبون است.
انتهای پیام/