گروه استانهای دفاعپرس - «غلامرضا بنی اسدی» روزنامهنگار و پیشکسوت دفاع مقدس؛ «شما خمینی را نمیشناسید» این را به پسر جوانی میگویم که براساس برخی نوشتهها به تصویری غیر دقیق از امام رسیده است. گفتم: کتابها - حتی آنها که متعهدانه هم نوشته شده است - نمیتوانند آن چنان که باید او را تعریف کنند. حقیقتِ او را باید در قلب مردمانی خواند که به او ایمان داشتند. او را باید از زبان رزمندگانی شناخت که نام او، واجب الحرمه و فصل الخطابِ تردیدهایشان بود. به جرئت میتوان گفت و هزاران رزمنده را هم به شهادت گرفت که «جانِ امام» چون «قسمِ جلاله» حرمت داشت. او را باید در زبان پیرمرد روستایی فهمید که به رغم بیماری و توصیه پزشکان به استراحت، روز بعد خود را به مزرعه میرساند چون «امام» بر خودکفایی تأکید کرده بود و او میخواست همان طور که فرزندش در جبهه، سربازِ خمینی بود او نیز در پشت جبهه و در کربلای تکلیف خود، هماندیش پسرش باشد.
شما خمینی را نمیشناسید. خیلی از مسئولان هم در تعریف امام، به «خودخوانی» میپردازند و آنچه را که خود میخواهند، میگویند. حتی در نوشتههای ما رسانه نگاران هم به روایتِ رویداد محور از امام میرسید که در فلان ماجرا چه گفت و در فلان واقعه چه کرد. اینها البته رشحاتی از آفتابِ اندیشه و مرام خمینی را در خود دارد اما همه او نیست که او بااینهمه باز ابعاد بیشماری در ساحت راهبری و فرماندهی و مردمداری و مردمدوستی و مجاهدت و معرفت داشت.
او را باید در نگاههای مختلف خواند؛ به اندازه توان باید خواند و توشه زندگی کرد که «فُقَرا ما تَیَسَّر مِنَ القُرآن» ما را چنین هدایت میکند؛ هرچه برایتان میسر است و در توان دارید، قرآن بخوانید. قطعاً به همان اندازه بزرگ خواهید شد و برکت خواهید یافت. خمینی را هم ذیل همین نگاه قرآنی باید خواند. مردی که به غیرت دینی چنان به شجاعت تام و تمام رسیده بود که با ترس، بیگانه بود. این کلام اوست که «قدرتها و ابرقدرتها و نوکران آنان مطمئن باشند که اگر خمینی یکه و تنها هم بماند، به راه خود که راه مبارزه با کفر و ظلم و شرک و بتپرستی است، ادامه میدهد و به یاری خدا در کنار بسیجیان جهان اسلام، این پابرهنههای مغضوب دیکتاتورها، خواب راحت را از دیدگان جهانخواران و سرسپردگانی که به ستم و ظلم خویشتن اصرار مینمایند، سلب خواهد کرد.»
شما خمینی را نمیشناسید. او همان قامت کشیده مجاهدی است که در معرکه مرد افکن هجوم جهانی کفر به کشور فریاد زد که «من خون و جان ناقابل خویش را برای ادای واجب حق و فریضه دفاع از مسلمانان آماده نمودهام و در انتظار فوز عظیم شهادت هستم». او تسلیم ناپذیر بود اما همیشه صلاحِ ملک و ملت را بر خود ترجیح میداد و آبروی خود را به میدان میآورد تا تعلیممان دهد که نه فقط به مال یا جان که به آبرو و خون دل خوردن هم که شده باید پای تکلیف ایستاد.
شما خمینی را نمیشناسید اما نسل جبهه و جهاد با همه وجود درک کردند که امام مرد ادای تکلیف بود و در انجام آن لحظهای تردید نمیکرد. همین بود که فرزندان رزمندهاش هم با تکلیف گرایی، به امروز و فردا نگاه میکردند. آری شما خمینی را نمیشناسید. کوتاهی هم از نسل ما بوده است که او را آنچنان که خواستند و همانقدر که توانستند، معرفی کردند نه آن چنان که بود.
انتهای پیام/