به گزارش خبرنگار حماسه و جهاد دفاعپرس، عملیات مرصاد روز پنجم مرداد سال ۱۳۶۷ با رمز «یا علی بن ابی طالب (ع)» به منظور مقابله با حرکت منافقین و بازپسگیری مناطق اشغال شده، از سوی نیروهای بسیج و سپاه با پشتیبانی ارتش در اطراف شهر اسلام آباد غرب در استان کرمانشاه (باختران) انجام گرفت. در این عملیات که با فرماندهی سپاه پاسداران انقلاباسلامی و با پشتیبانی هوانیروز ارتش اجرا شد، رزمندگان از سه محور چهارزبر، جاده قلاجه و جاده اسلام آباد - پل دختر، وارد عمل شدند و نیروهای ضد انقلاب را تا پشت نوار مرزی عقب راندند.
نقطه اتکای نظریه پردازی رجوی، حمایتهای مردمی بود، اما غافل از اینکه مردم در ایران، تصور مطلوبی از رجوی و نیروهای او نداشته و کمترین اعتماد ممکن نسبت به آنها در لایههای فکری و تجربی ملت ایران وجود نداشت. منافقین که در روزهای پایانی جنگ تحمیلی عراق علیه ایران در عملیاتهای «آفتاب» و «چلچراغ» در مناطقی مانند فکه، مهران و حاج عمران حملاتی را ترتیب داده بودند و به دستاوردهای محدودی نیز دست یافته بودند تصور میکردند که میتوانند با ارتش ایران دربیفتند و آن را شکست دهند.
اوایل مرداد ۱۳۶۷، بود که رجوی نشستی با شرکت همه نیروها در قرارگاه اشرف برگزار کرد. در این نشست، رجوی با اعتماد به نفسی کاذب، نقشه راهها و جادهها را از مرز ایران و عراق تا تهران بر روی نشان داد. او حتی محل اقامت خود را در شهر تهران مشخص و ادعا کرد که مردم به محض ورود ما به ایران، به یاری ما میشتابند و به ارتش آزدیبخش میپیوندند.
سرکرده منافقین به قدری روی پیروزی در این عملیات و قدرت نظامی منافقین و کمک عراق حساب باز کرده بود که در این عملیات ضد ایرانی که آن را «فروع جاویدان» نامیده بود حضور نداشت و از داخل خاک عراق، عملیات را هدایت میکرد و فرمان آتش را مریم رجوی در محل امنی در خاک عراق صادر کرد. غفلت رجوی و تئوریسینهای نظامی وی از وضع فکری سیاسی داخلی ایران در کنار فداکاری و ایثار رزمندگان اسلام و قوای مسلح کشور باعث شد تا منافقین در این عملیات شکست سنگینی بخورند و راهی عراق شوند.
نیروهای مردمی در مرصاد
عملیات غرورآفرین مرصاد تاثیرات و دستاوردهای مهمی از جمله تحکیم نظام در وحدت و ثبات داخلی، مشروعیت در بعد کارآمدی نظامی، تبلور مشارکت عمومی و همبستگی ملی را به همراه داشت. دستاوردها و تاثیرات عملیات مرصاد در بعد بین المللی هم شامل خنثی شدن نقشههای صدام در چشمداشت به بهره برداری از اشغال ایران توسط منافقین، تثبیت قطعی نظام جمهوری اسلامی ایران در نظام جهانی و افزایش مشروعیت اسلامی ایران در افکارعمومی جهان بواسطه حمایتهای مردمی بود.
منافقین پس از شکست مفتضحانه در عملیات مرصاد راهی فرانسه شدند و در همه سالهای بعد از پیروزی انقلاب اسلامی که به گفته خودشان همچنان فعالیت میکردهاند، سراغ کشورهای زیادی برای همکاری رفتهاند. از عراق و آمریکا تا فرانسه و انگلیس به این گروهک سیاسی کمک کردهاند، به امید اینکه بتوانند در ایران نفوذ کرده و عملیاتهای مخرب خود را در آن پیاده کنند.
فرانسه به عنوان اولین کشور غربی اعلام کرد که حاضر است به عناصر منافقین اردوگاه اشرف پناهندگی سیاسی دهد و این اعلام آمادگی نشان داد که مهد باصطلاح آزادی و حقوقبشر اروپا برای همیشه فرزندان تروریست خود را دوباره در آغوش میگیرد.
دستگاه اطلاعاتی رژیم بعث در ابتدای دهه ۶۰ از طریق واسطههای آشنا، از جمله مسئول وقت سرویس اطلاعات فرانسه، وارد چانهزنی با منافقین برای انتقال آنها به عراق شد؛ موضوع این بود، «اکنون که عراق در جنگ علیه ایران، مورد حمایت آمریکا و اروپاست، قرار گرفتن در کنار رژیم صدام نهتنها به ضرر رجوی و گروه وی نخواهد بود، بلکه پذیرش منافقین بهعنوان آلترناتیو و جایگزین نظام جمهوری اسلامی، توسط رژیم بعث عراق راه را برای این پذیرش توسط متحدان اروپایی عراق و آمریکاییها نیز خواهد گشود.»
انتقال به اشرف
در سال ۱۳۶۵ و پس از فشار دولت فرانسه و عدم پذیرش دیگر کشورهای اروپایی، سازمان منافقین مقر خود را از پاریس به بغداد منتقل کرد. صدام حسین که در آن زمان درگیر جنگ با ایران بود از مسعود رجوی استقبال کرد و قرار شد تمامی اعضای این سازمان در قرارگاهی در ۸۰ کیلومتری مرز ایران در استان دیاله مستقر شوند. این قرارگاه به یاد اشرف ربیعی، همسر اول مسعود رجوی نامگذاری شد که در حمله به خانه تیمی سازمان منافقین در ۱۹ بهمن ۱۳۶۰ به همراه موسی خیابانی، نفر دوم سازمان و بیش از بیست نفر دیگر کشته شده بود.
منافقین در تبلیغات رسانهای درباره زندگی در قرارگاه اشرف، این قرارگاه را شهری مدرن و با امکانات پیشرفته معرفی میکردند، اما تعدادی از اعضای سازمان که از قرارگاه اشرف فرار کرده بودند، از اعمال فشار فرماندهان بر نیروها سخن میگفتند. آنها همچنین از عدم ارتباط با بیرون از پایگاه سخن گفتند و این که از دسترسی به موبایل، اینترنت و رسانهها به غیر از تلویزیون سازمان محروم بودهاند.
پس از سقوط صدام، پایگاه اشرف به معضلی برای دولت عراق و آمریکا تبدیل شد و بارها بین آمریکایی ها، عراقی ها، منافقین و سازمان ملل بر سر حفاظت اشرف و خروج نیروهای منافقین از آن مذاکره شد. تا اواخر سال ۲۰۰۸ حفاظت از پایگاه اشرف با نیروهای آمریکایی بود و از اول ژانویه ۲۰۰۹ به نیروهای عراقی سپرده شد. از زمانی که نیروهای آمریکایی کنترل پایگاه اشرف را به نیروهای عراقی سپردند، منافقین در مقابل جنایاتی که در عراق انجام داده بودند مورد تهاجم مردم و دولت عراق قرار گرفتند. از طرفی با خوب شدن روابط ایران و عراق، حضور این گروه که تا مدتها علیه ایران عملیاتهای تروریستی انجام داده بود، در این کشور منطقی نبود و عراق دیگر پناهنده گروهی که علیه ایران فعالیت میکرد، نبود.
پس از این درگیریها بود که دولت عراق خواهان تخلیه منافقین از پایگاه اشرف تا پایان سال ۲۰۱۱ شد، اما با فشارهای بین المللی این تاریخ تا آوریل ۲۰۱۲ عقب افتاد. پس از آن و در یک دوره یک و نیم ساله و به مرور، در حدود ۲۷۰۰ نفر از اعضای سازمان منافقین قرارگاه اشرف را تخلیه کردند.
حضور در آلبانی
در سال ۱۳۹۳ اعلام شد که ۶۰۰ نفر از اعضای این سازمان به آلبانی منتقل شده اند. یک ماه پس از آن سفیر ایران در بغداد اعلام کرد که تا آخر تابستان تمامی منافقین از عراق خارج میشوند. سرانجام در ۱۹ شهریور امسال و با انتقال ۲۸۰ نفر از اعضای باقی مانده در لیبرتی این پایگاه کاملا تخلیه شد.
اکنون منافقین در آلبانی با وجود حمایتهای آمریکا، با استفاده از تجربه قبلی در عراق از همان روزهای اول در حال فعالیت برای تبهکاری خود در حوزههای مختلف هستند تا در نهایت موقعیت خود در این کشور اروپایی را تحکیم بخشند. بررسی بخشی از نمونه اقدامات منافقین در آلبانی و مقایسه آنها با تحرکات این فرقه در عراق، هم میتواند مسیری برای پیشبینی دیگر تبهکاریهای احتمالی این گروهک در آلبانی باشد و هم خطرات محتمل حضور بلندمدت تروریستها در اروپا را نشان میدهد.
با گذشت چند سال از حضور این فرقه در آلبانی، دولت این کشور تحت فشار رسانهها و مطالبات عمومی مجبور به پاسخگویی شده و کمترین اقدام واکنشی نیز اظهار نظر وزیر کشور آلبانی در قبال منافقین بوده است که به این گروه هشدار داده: «این گروه برای زندگی و نه فعالیت سیاسی در آلبانی پذیرفته شدهاند، البته ورود آنها به آلبانی خطر خاصی به همراه دارد... آنها ریسک کارهای خشونت بار دارند.»
هرچند سالهاست بر اساس شواهد، عدم حضور «مسعود رجوی» در مراسم گروهگ منافقین و همچنین اطلاعات و اخبار غیر رسمی و خبرهای رسمی رسانههای مختلف «مسعود رجوی» مرده است تا جایی که برخی آن را مربوط به حملات به پایگاه اشرف و به درک واصل شدن رجوی در جریان این حملات داشت، منافقین به دلایلی متعددی از جمله اینکه با اعلام خبر مرگ رجوی امکان دارد این گروهک به طور کلی فروبپاشد، از انتشار رسمی این خبر جلوگیری میکنند.
منافقین و عقبه باقی مانده از آنان که هرچند دیگر به تعدادی افراد سالخورده تبدیل شده اند که از این کشور به آن کشور آوارهاند و به سبب جنایاتی که علیه هموطنان خودشان مرتکب شده اند حتی در کشورهایی که پذیرش میشوند هم بسیار محدود هستند و زندگی ابدی در یک کمپ برای آنان تعریف شده است اما همچنان ابزار و آلت دست بیگانگان از جمله دشمنان جمهوری اسلامی هستند.
انتهای پیام/ ۳۶۱