به گزارش دفاع پرس، «شنوندگان عزیز! توجه فرمایید، خرمشهر، شهر خون آزاد شد» ، «خرمشهر را خدا آزاد کرد» ، اینها همگی طنین صداها و جملاتی است که از آزادسازی خرمشهر در خاطرمان مانده است و هرسال هم تکرار میشود. در کنار این صداها، اما تصویری هم از شادمانی سلحشوران کشورمان را به خاطر داریم، شادمانی پس از آزادسازی خرمشهر، در کنار «مسجد جامع خرمشهر» که امروز برای مردمان شهرش، سمبل مقاومت و پایداری است.
همه این تصاویر و صداها اگر به یادمان مانده است، به خاطر تصویرسازی است که رسانهها انجام دادهاند. در طول این سالها رسانههای جمعی و در صدر آنها تلویزیون و رادیو، که در دسترس همگان قرار دارد، در این تصویر سازی موثرتر بوده است.
تصویر آزادساری خرمشهر امروز برایمان به تصویری ملی- میهنی تبدیل شده است. جایگاه آزادسازی خرمشهر امروز نه تنها در رسانههای تصویری چون تلویزیون و سینما بلکه در کتابهای داستانی هم قابل توجه است. کتابهایی که هرسال بر تعدادشان در روایت این حادثه و سایر حوادث دفاع مقدس اضافه میشود، و چندعنوان پرفروش را به خود اختصاص میدهند. نمونهاش را میتوان در همین نمایشگاه کتاب امسال پیدا کرد ، کتابهایی چون «آن بیست و سه نفر»، «دا»، و «پایی که جا ماند» و سایرین که همگی جزو پرفروشهای نمایشگاه کتاب این دوره بودند.
اما تلویزیون و سینما در این سالها توانستهاند نمونههای قابل قبولی از پایمردیهای رزمندگانمان در خرمشهر را نشان دهند.
سریال «خاک سرخ»
«خاک سرخ» ، حاتمیکیا را بیش از هرچیز با لحظههای انتظار مادر قصه (لیالی با بازی مهتاب کرامتی) به یاد می آوریم و در کنار آن تلاش لیلا (با بازی لاله اسکندری) برای پیداکردن هویت گمشدهاش. برای پیدا کردن خانوادهای که به آنها تعلق دارد. انتظار برای لیالی پایانی ندارد، رسیدن به دخترش در انتهای فیلم، در واقع شروعی دوباره برای نبود همسرش (با بازی پرویز پرستویی) است و نشستن او و نگاه منتظرش به جادهای که پس از سالها اتمام جنگ اسرا را با خود میآورد ، نشان از چشم انتظاریاش دارد.
سریال «درچشم باد»
در سریال «درچشم باد» هم کارگردان، مسعود جعفری جوزانی، در قسمتهای پایانی داستان، قهرمان قصه (پارسا پیروزفر) را در جستجوی فرزندش (مصطفی زمانی) نشان میدهد. وقایع این فیلم سالهایی از زندگی قهرمان در فواصل سالهای 1300، 1320 و 1360 را نشان میدهد. درست در زمانی که او فرزندش را پیدا می کند، لحظه فراغ همیشگی پیش میآید و گلولهای که بارها به سمت او شلیک شده بود ، این بار به هدف میخورد و او در آغوش فرزندش شهید میشود.
بطور حتم، از تاثیرگذارترین صحنههای این فیلم، استفاده کارگردان از تصاویر و فیلمهای مستند وقایع آن روزهای خرمشهر است. قرار گرفتن صحنههای مستند و تصاویر دوربین امیر کریمی، توانسته است در القای حال و هوای روزهای دفاع خرمشهر ، تاثیرگذار باشد.
مستند «آخرین روزهای زمستان»
در کنار این فیلمها و سریالها میتوان ، به اثر مستند آخرین روزهای زمستان هم اشاره کرد. این فیلم مستند در سال 1391 ساخته شد و درباره حسن باقری از فرماندهان شهید دفاع مقدس است.
«آخرین روزهای زمستان» در سومین جشنواره تولیدات رادیویی تلویزیونی موسوم به جشنواره جامجم جایزه بهترین مجموعه مستند در حوزه انقلاب و دفاع مقدس را کسب نموده است . این فیلم در نوع خود یکی از بهترین فیلمهای مستند است. در این مستند که با پشتیبانی سپاه پاسداران تولید شده است ، بسیاری از لوکیشن ها و بناهای مربوط به سالهای جنگ ساخته شده است.
اما انگار در میان تولیدات تصویری ، دست سینما از تلویزیون پرتر است. در میان آثار شاخص سینمایی که به موضوع اشغال خرمشهر و حوادث مربوط به مردم پرداختهاند ، میتوان به «دوئل» و «روز سوم» اشاره کرد. دو فیلمی که معمولاً هر سال از سیمای جمهوری اسلامی ایران در روزهای نزدیک به سوم خردادماه ، پخش میشوند.
«دوئل» خیر و شر
«دوئل» ، همانطور که به یکی از پرهزینهترین فیلمهای سینمایی دفاع مقدس تبدیل شده است، ساخته کارگردانی است که در سالهای قبل دو فیلم سینمایی دیگر با محوریت خرمشهر را ساخته بود ، فیلمهای سینمایی «کیمیا» و «سرزمین خورشید».
احمدرضا درویش در فیلم سینمایی کیمیا، به قصه تلاش رضا (با بازی مرحوم خسرو شکیبایی) برای پیداکردن تنها بازمانده خانوادهاش (دخترش) اشاره دارد. صحنههای ابتدایی این فیلم بهخوبی حملات وحشیانه عراق به خاک خرمشهر را نشان میدهد ، همان لحظاتی که باعث جدایی رضا از خانوادهاش است.
اما در فیلم «دوئل» ، شاهد تلاقی خیر و شر هستیم. زینال (با بازی پژمان بازغی) قهرمانی که در روزهای اشغال خرمشهر اسیر شده ، پس از سالها به وطنش خرمشهر بازمیگردد ، اما در بدو ورود میفهمد که متهم به خیانت به مردمش شده است. این فیلم در سال 82 ساخته شد و در جشنواره فیلم فجر برنده سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی و بهترین بازیگر مکمل مرد (کامبیز دیرباز) شد.
«روز سوم» مقاومت
فیلم سینمایی «روز سوم»، ساخته محمد حسین لطیفی در سال 85 است که توانست سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی و فیلم را از جشنواره فیلم فجر دریافت کند . این فیلم سینمایی روایت آخرین روزهای مقاومت در بخش غربی خرمشهر در سال ۱۳۵۹ است . سمیره و رضا ، خواهر و برادری که همراه سایر مردم در حال مقاومت هستند. حلقه محاصره دشمن تنگ تر میشود و در نتیجه سمیره که پاهایش شکسته است و نمیتواند فرار کند در خانه باقی میماند ، رضا تصمیم میگیرد سمیره را در حیات خانه در یک موقعیت نسبتا خوب با کمی غذا خاک کند تا شبانه بیاید و وی را فراری دهد. در این بین خواستگار قبلی سمیره که به جمع نیروی نظامی عراق پیوسته و روزی همکار او در مدرسه خرمشهر نیز بوده است ، به عنوان یک فرمانده عراقی به این منطقه میآید و خانه رضا و سمیره را اشغال میکند و برای نگهبانی از آنجا نیز دو مامور قرار میدهد. در این بین رضا سعی بر نجات دادن سمیره میکند که در نهایت برادر کوچک رضا و دوستانش و خودش شهید میشوند و فقط سمیره از ماجرا جان سالم به در میبرد. این داستان برداشتی آزاد از یک ماجرای واقعی است که در آن همه نیروها زنده می مانند .
«سفر سرخ» و «بلمی به سوی ساحل»
در میان نمونه فیلمهای سینمایی با محوریت حوادث خرمشهر ، میتوان به اولین ساخته «حمید فرخنژاد» به نام «سفر سرخ» اشاره کرد. این فیلم سینمایی که در سال 79، ساخته شده، پس از یک توقیف ده ساله، در جشنواره فجر 89 مورد تحسین قرار گرفت، اما هنوز خبری از اکران آن نشده است. خود فرخنژاد در این باره میگوید: شاید یکی از دلایل این موضوع ، صحنههای تلخ و گزندهای باشد که در فیلم وجود دارد. چیزی که در «بلمی به سوی ساحل» ساخته زنده یاد ملاقلیپور هم دیده شده ، و مظلومیت خرمشهر را عیان کرد.
منبع: باشگاه خبرنگاران