به گزارش خبرنگار فرهنگ و هنر دفاعپرس، اثر تازه «داریوش یاری» به نام «در کنار پروانهها» مدتی است روی آنتن شبکه دوم سیماست. تهیه کنندگی این سریال تلویزیونی را «بهروز مفید» بر عهده دارد.
این دومین همکاری «بهروز مفید» در مقام تهیه کننده و «سامرند معروفی» در مقام بازیگر است. داستان این سریال درباره خانوادهای است که به دلیل کلاهبرداری ورشکسته شدهاند. علی محمد معروف به «سلطان» که مردی پیر و علیل است با دخترش ریحانه، داماد و پسرش رهی زندگی میکند.
آنها کارگاه تولیدی لوازم پلاستیکی دارند که شریکشان کلاهبرداری میکند و ریحانه و همسرش به دلیل بدهی چند میلیاردی به زندان میافتند. رهی برای خلاصی خواهر و شوهر خواهرش دست به هر کاری میزند. او یک بار با یک رهگذر تصادف میکند و فرد مصدوم پس از چند روز در کما سپری کردن، دچار سکته مغزی میشود. او در جریان یک تصادف با دختری جوان آشنا میشود که با عمهاش زندگی میکند. آنها قرار سرقت یک تابلوی قدیمی و قیمتی را با یکدیگر طراحی میکنند. رهی به علت بیماری قلبی زمینهای که دارد در هنگام فرار قلبش میگیرد و نهایتا سکته میکند به بیمارستان منتقل میشود.
داستان سریال «در کنار پروانهها» بسیار سیاه و فاقد هر گونه نقطه روشن است. اگر چه از این نوع خانوادهها مشکلات در جامعه کم نبوده و نیست اما هنوز کارگردان راه حلی برای مشکلات رهی نشان نداده است. رهی انسان مومن و معتقدی بوده که زیر بار مشکلات زندگی و بالاخص فقدان مادرش ایمانش کمرنگتر شده است. او گاهی خواب آیات نوربخش و امیدوارکننده قرآن (و عنده المفتاح الغیب) را میبیند. گویا نویسنده و کارگردان با آوردن این خواب دائمی برای رهی میخواستند راه نجات وی از مشکلات زندگی را نشان دهند. البته که اعتقاد و اعتماد به ذات اقدس الهی راه نجات عالم و عالمیان است اما بیننده در کنار مسائل معنوی به دنبال مسائل منطقیتر برای حل مشکلات شخصیت داستان و در مقیاس بزرگتر برای جامعه میشود.
به طور کلی سریال «در کنار پروانهها» درباره زندگی افراد متوسط رو به پایین جامعه است که با کار و تلاش و همت خود زندگی را سپری میکنند. سلطان نقاش و دیوار نویس است و رهی نیز با خواهر و شوهر خواهرش درکارگاه مشغول به کار است. ستاره امجد یک دختر یتیم است که در خانه عمهاش بزرگ شده است.
بعضی از تناقضات هم در سریال مشهود است. کسی که بوکسور است، یقینا باید از وضعیت جسمانی خوبی برخوردار باشد ولی رهی هم دچار عارضه قلبی است و در عین حال نیز بوکسور است که البته این پارادوکس برای مخاطب قابل درک نیست. شخصیت رهی با بازی خوب «سامرند معروفی» محوریت اصلی داستان است اما اسم برزو ارجمند که هنوز وارد داستان هم نشده قبل از وی در تیتراژ آمده است که به نوعی اجحاف در حق این بازیگر مستعد به حساب میآید. ضمن این که این بازیگر بیشتر به خاطر شهرت پدر و عمویش مورد توجه قرار گرفته و کمتر در جامعه هنری به عنوان شخصیتی مستقل شناخته میشود.
به لحاظ کلی این سریال بیشتر درباره زندگی افراد عادی و متوسط رو به پایین جامعه است و تنها راه نجات از مشکلات روزمره را صرفا پرداختن به مسائل عرفانی و مذهبی معرفی میکند که صد البته کاملا صحیح است اما نیازمند ارائه راهکار منطقی و قابل درک در جامعه امروزی است.
انتهای پیام/120