به گزارش گروه فرهنگ و هنر دفاعپرس، دبیرخانه جشنواره مردمی عمار طی فراخوانی در نظر دارد پس از برگزاری ۱۱ دوره جشنواره مردمی فیلم عمار، با هدف تأمل نظری بر مشاهدههای انباشت شده از طریق آثار این جشنواره و پشتیبانی فکری از آثار و اقدامهای درون جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی، نخستین دوره جشنواره علوم انسانی عمار را برگزار نماید. از کلیه پژوهشگران و علاقهمندان دعوت به عمل میآید در این رویداد شرکت نمایند.
براساس این گزارش، این جشنواره در چهار سرفصل «انسان انقلاب اسلامی»، «جامعه انقلاب اسلامی»، «جهان انقلاب اسلامی» و «آینده انقلاب اسلامی» برگزار میشود و فعالان و پژوهشگران علوم انسانی، تا اول بهمن ماه سال جاری فرصت دارند با مراجعه به سایت fanoos.ammarfilm.ir آثار خود را در قالبهای مقاله علمی، یادداشت، گفتار علمی، تقریر و حاشیهنویسی تحویل دبیرخانه جشنواره دهند.
آیین اختتامیه و تقدیر از برگزیدگان نخستین جشنواره علوم انسانی عمار، سه تا پنج اسفند ماه برگزار میشود. برای کسب اطلاعات بیشتر میتوانند به پایگاه اطلاعرسانی جشنواره به نشانی fanoos.ammarfilm.ir مراجعه کنند.
چرا جشنواره علوم انسانی عمار؟ «انسان ایرانی» و صورت اخیر و اتمّ آن، «انسان انقلاب اسلامی» همچنان در تفکر و آکادمی به رسمیت شناخته نمیشود. منورالفکران و روشنفکران این مرز و بوم همچنان تمایل دارند انسان ایرانی و مسئلهها و تجربههایش را زیر سایه انسان غربی درک کنند. جشنواره علوم انسانی عمار بیش از هر چیز فراخوانی است برای اندیشیدن به انسان. اندیشیدن به انسان متمایزی که ماهیت خود را برخاسته از ایران میبیند و وجود خود را مدیون انقلاب اسلامی مییابد.
ما بر این باوریم که تجربهها و مسئلههای این انسان و جامعهای که میسازد ارزش آن را دارد که بیش از وضع کنونی بدان پرداخته شود؛ بیشتر از آنچه اکنون نقل محافل فکری است و افزونتر از آنچه اکنون موضوع دانشکدههای علوم انسانی است. ایران بیش از یک فلات جغرافیایی یک امر فراگیر انسانی است. همچنان که انقلاب پیش از یک دگرگونی اجتماعی، یک دگرگونی فراگیر انسانی است. بر این باوریم که غفلت همهجانبه از این امر انسانیِ فراگیر جز با فراخوان و جشنواره و جنبشواره، جبران نمیشود. جشنواره علوم انسانی عمار میخواهد چنین فراخونی باشد. از سوی دیگر علوم اجتماعی و انسانی در ایران، طی هشت دهه عمر خود با وجود کوششهای اندیشورانش، همچنان نیازمند برقراری پیوند بیشتر با مسئلهها، تجربهها و و عینیتهای اجتماعی است. اتفاقی که نه فقط در وضع غالب علوم اجتماعی رخ نداده است؛ بلکه آن دسته از منتقدان علوم اجتماعی که در چارچوب علوم انسانی اسلامی و تعابیری مانند آن نیز فعالیت میکنند نیز نتوانستهاند از این بحران برکنار باشند.
اکنون سوژه علوم اجتماعی در ایران یا واجد ذهن اسیر است یا اسیر ذهن. یکی سرگرم نظریه است و دیگری دلمشغول نقد آن. مواجهه با تورم نظریه و فقدان مشاهده به مثابه ابرمسئله علوم اجتماعی ایرانی و اسلامی، اما یک مواجهه ساده نیست. فراخوان جشنواره علوم انسانی عمار امیدوار است با تمهیدِ جنبشی فراگیر، اگر بتواند بندهای اسارت پیشگفته را بگسلد و یا دستکم نسبت به آن خودآگاهی بیافریند. در شرایط کنونی در مواجهه با مسئله و تجربه انسان ایرانی، گویی خیال و هنر بر عقل و تفکر پیشی گرفته و جشنواره علوم انسانی عمار امیدوار است بتواند با ارائه هزاران ساعت، روایت و سکانس از آثار خلق شده در هنر و رسانه، بستری مشاهداتی برای تأملهای نظری بدیع در علوم اجتماعی ایرانی و اسلامی باشد. جشنواره علوم انسانی عمار میخواهد دعوتی باشد به یک واقعگرایی انقلابی. انقلاب اسلامی به انسان ایرانی امکان کنش اجتماعی و حضور تاریخی داده و جامعه ما مملو از انسانهایی است که در متن امر اجتماعی و زندگی خود، خالق امکانها و معانی بدیع اجتماعی هستند. نوعی ذهنزدگی یا عینیتگریزی مانع روایت این واقعیتها در آینه علوم انسانی است. جشنواره عمار علوم انسانی میخواهد روایتگر آنگونه از علوم انسانیای باشد که سوژه ایرانی را نادیده نمیگیرد و در نقل بنیادهای نظری و نقد کاستیهای عملی متوقف نمیماند.
جشنواره علوم انسانی عمار، امیدوار است علاوه بر دامنزدن به تکاپویی اجتماعی برای تولید فکر، دعوتی فراگیر برای توجه به تولید ذکر نیز باشد. دانش اگر بخواهد به وظایف خود از قبیل مسئولیت یادآوری روزهای حضور خداوند در جامعه و تاریخ (ذکرهم بایام الله)، مسئولیت اجتماعی حدیث نعمت (أمّا بنعمه ربّک فحدّث)، بیقراری بر شکم بارگی ستمگر و گرسنگی مظلومان و مستضعفان (أن لا یقارّوا على کظَّه ظالم، و لا سغب مظلوم)، عمل کند؛ نیازمند آن است که نهاد دانش در پیوند با نیروهای اجتماعی به مسئله اجتماعی بیاندیشد و جشنواره علوم انسانی عمار میخواهد چنین میدانی باشد.
سرفصلهای فراخوان
انسان انقلاب اسلامی: انقلاب اسلامی بیش و پیش از دگرگونی اجتماعی، یک دگرگونی ژرف انسانی است. این انقلاب انسانی است که انقلاب اسلامی را ممکن میکند. انقلاب انسانی پیش از خلق انقلاب اسلامی، مولد انسان انقلابی است. پیدایی سوژه جدید در دل تاریخی ناشدنی، که با گسستن مرزهای امتناع تاریخی، امکان کنشگری اجتماعی را بستر به وجود آمدن انسانی جدید میسازد. روایت این انسان و تجربههای آن، اگر چه کما بیش مغفول بوده، اما در آثاری چند بازتاب یافته است. مغفولتر از روایت، اما تأمل پیرامون انسان انقلاب اسلامی است. انسان انقلاب طی قریب به نیم قرن حیات اجتماعی خود، تجربههایی داشته؛ نهادهایی ساخته؛ کنشها و اقدامهای بدیعی را پیگرفته و پاسخهایی گاه ابتکاری و موفق را به مسئلههای اجتماعی داده است. با این همه کمتر روایت شده و بسیار کمتر موضوع بازاندیشی قرار گرفته است. جشنواره علوم انسانی عمار مایل است بستری باشد برای اندیشیدن به این انسان خاص؛ میخواهد فراخوانی باشد بر بازخوانی روحی که نیم قرن در کالبد ایرانیان حلول کرد و موجب پدیدار شدن رویدادها و نهادها و تجربههایی بدیع شد.
جامعه انقلاب اسلامی: عموم ایرانیانی که متأثر از ایده انقلاب اسلامی، نظم جدیدی برای زندگی خود طلب کردند در مقوله انسان انقلاب اسلامی جای میگیرند. اکنون ما با جامعهای مواجهیم تشکیل یافته از انسانهایی که در جستجوی معنویت، ازادی و عدالت هستند. آنگاه که به جمهوری اسلامی عشق میورزند یا آن را نقد میکنند، در مسیر این جستوجو قرار دارند. آنگاه که داشتههایی، چون تجربه جهاد سازندگی یا همبستگی در تشییع حاج قاسم سلیمانی را ارج مینهند و یا عقبماندگی در عدالت را نقد میکنند، در تکاپو برای پاسداشت دستاوردها و بازسازی کاستیهای جامعهای در خور دگرگونی و ایده انقلاب اسلامی هستند. هنر، آنگونه که پس از انقلاب اسلامی امکان و وجود یافت؛ سراسر حکایت مسئلهها و تجربههای جمعی ایرانیان بود؛ بنابراین در این محور، بررسی هنر انقلاب اسلامی نیز اهمیت خواهد داشت.
جهان انقلاب اسلامی: انسان انقلاب اسلامی در طلب جهانی، انسانی، دگرگونیِ انقلاب اسلامی را دنبال میکند. به همین دلیل اگر چه انسان انقلاب اسلامی عمیقاً ایرانی و حامل همه داشتهها و امکانهای ایران است، اما به شکلی توأمان موجودی عمیقاً جهانی و جهانوطنی نیز هست. از سوی دیگر دگرگونی انسانی و اسلامی در ایران همراهان در جهان دارد. انسانهایی که در جغرافیایی جز ایران زندگی میکنند، اما در ارزشهای انسانی با ایرانیان و انقلابشان همراه هستند.
آینده انقلاب اسلامی: یکی از مهمترین وجوه پژوهش پیرامون انقلاب اسلامی پرسش از آینده بود: ایرانیان چه رؤیایی در سر دارند؟ پرسش از رؤیایی ایرانی در بحبوحه نهضت، یک پرسش مهم است. پرسشی مهم که چهار دهه پس از تشکیل نظام، به یک ضرورت انکار ناپذیر تبدیل شده است. پرسش از رؤیایی ایرانی، مفصلبندی آن با امکانهای کنونی و در انداختن طرحی ممکن و مطلوب از آینده، کاری است که کمتر در ساحت عقلی و علمی دنبال شده، اما هنر انقلاب اسلامی کم و بیش تجسم و تخیل این آینده پرداخته است. جشنواره علوم انسانی عمار میخواهد دعوتی باشد به انتقال تجسم و تخیل آینده به ساحت اندیشه و علم انسانی.
نحوه مشارکت
آثار ارائه شده به این جشنواره میبایست واجد وجوهی از تأمل نظری بر روی یک پدیده، تجربه و مسئله عینی باشد. کلیه آثاری که روایتی مشاهداتی از انسان، جامعه، جهان و آینده انقلاب اسلامی به دست میدهند میتوانند دستمایه تأمل نظری پژوهشگران باشند. بخش قابل توجهی از آثاری با این ویژگی، در قالب فیلم مستند و دیگر قالبهای مرتبط، طی ده دوره جشنواره عمار به بخش رقابتی این جشنواره راه یافته و یا برگزیده شدهاند. با این حال چارچوب مشاهداتی آثار جشنواره علوم انسانی عمار محدود به آثار ارائه شده به جشنواره فیلم عمار نیست. همچنان که به غیر از قالب مستند، روایتهایی که در چارچوب عکس، هنرهای تجسمی، ادبیات، درام و دیگر قالبهای هنری انجام شده نیز میتواند دستمایه آثار نظریای باشد که به جشنواره علوم انسانی عمار ارائه میشود. تاریخ مردمی و روایت اجتماعی و فرهنگی از تجربه تاریخی معاصر نیز، گونهای دیگر از روایت است که میتواند زمینههای لازم برای تأمل پیرامون انسان، جامعه، جهان و آینده انقلاب اسلامی را به دست بدهد. ما میخواهیم اندیشوران علوم انسانی را دعوت کنیم تا دیدنِ چند مستند پرتره درباره انسان انقلاب اسلامی را دستمایهی مشاهداتی برای تأمل نظری پیرامون انسان انقلاب قرار بدهند. با تأمل بر چند اثر درباره جهادسازندگی، نهضت سوادآموزی، در جشنواره علوم انسانی عمار، درباره نهادسازی انقلاب اسلامی و الگوی مدنی کنش انسان انقلابی حرف بزنند و یا در حاشیه مشاهده مستند یا هر اثر مشاهداتی دیگر از مسائل زیست محیطی، کارگری و زنان و اعتراضات اجتماعی حرفهای نظری پیرامون این مسائل مطرح کنند.
قالبهای ارائه
۱. مقاله علمی
ارائه بحث در این قالب از الگوهای مرسوم مقاله نویسی پیروی میکند. مهمترین مسئله در پژوهشهایی که در این چارچوب ارائه میشود، این است که مقالات حاوی تأملاتی نظری پیرامون مشاهداتی در محورهای مشخص شده باشد.
۲. یادداشت
حجم یادداشت کمتر از مقالات است و نیازی نیست از کلیه موارد مندرج در شیوهنامه تدوین مقالات پیروی کند. برای تدوین یادداشت مبنا قراردادن یک روایت عینی و سپس صورتبندی آن روایت در چارچوب یک تأمل نظری کفایت میکند.
۳. گفتار علمی
سنت شفاهی همواره در تاریخ علم اهمیت به سزایی داشته است. تفکر با گفتگوها و گفتارهای شفاهی آغاز شده و حتی مهمترین متون فلسفه کلاسیک، همچون آثار فارابی، صورت مکتوب گفتگوهای شفاهی نمادین بوده است. این در حالی است که امروزه و به طور ویژه در علوم اجتماعی ایرانی، سنت شفاهی تحت تفوق تام آثار مکتوب قرار دارد؛ اگر نگوییم امر شفاهی به محاق امر مکتوب رفته و به کلی از میان برداشته شده است.
در طول تاریخ مدرن و هماکنون، هم در علوم اجتماعی قارهای و هم در علوم اجتماعی تحلیلی، سنت شفاهی به دو شکل متفاوت، نقشی تأثیرگذاری در ایجاد متون علمی داشته است. فارغ از علوم اجتماعی معاصر، در علوم اجتماعی مسلمین در دوره کلاسیک و در سنت معارفی و تاریخی خودمان نیز نقش سنت شفاهی محوری بوده است. در مواردی این سنت شفاهی بوده که متون اصلی را شکل میداده و متونی که تحت عنوان امالی مطرح شدهاند، جملگی از این جملهاند.
ما در جشنواره علوم انسانی عمار در پی توجه به اهمیت سنت شفاهی هستیم. این سنت بیشتر از این جهت برای ما اهمیت دارد که به مراتب بیشتر از سنت مکتوب، امکان «گفتگو» و تعامل با مخاطبان را فراهم میکند. به ویژه آنکه بر این باوریم بخش مهمی از چشمانداز و آینده علوم اجتماعی ایرانی، همچون بخش مهمی از گذشته آن، در محیط غیر رسمی، در حوزه عمومی و خارج از متنهای بسته و تخصصی آکادمیک تکیون و تکون مییابد. به همین دلیل ما در جشنواره علوم انسانی عمار، این امکان را فراهم میآوریم تا اندیشوران بتوانند تأملات خود را در قالب گفتارهایی بیست دقیقهای ارائه بدهند.
۴. تقریر
علوم اجتماعی ایرانی، چه در وجه آکادمیک خود و چه در میان منتقدان آن و معتقدان به علوم اجتماعی اسلامی، با وجود فاصله از مشاهدهی عینیت اجتماعی، حامل ایدههای بسیاری است که یا در تعامل با برخی تجربههای وجودی اندیشوران شکل گرفته و یا امکانهای قابل توجه، اما رهاشده و معطل ماندهای برای کشف مشاهداتی انسان و جامعه به دست میدهد. تقریر شامل یادداشتهایی است که میتواند مشاهداتی را بر اساس ایدههای برآمده از علوم اجتماعی و تفکر اجتماعی ایرانی شرح دهد.
۵. حاشیهنویسی
پیش از این و طی سدههای متمادی، سنت نوشتن حاشیه، برای فرار از نادیده انگاشتن امکانهای حداقلی تولید دانش فعال بوده است. اکنون بسیاری از تأملات نظریِ مبتنی بر مشاهده وجود دارد، که برای تکامل، نیازمند حاشیهنویسی است. موضوع این بخش نگارش یادداشتهایی در حاشیه تأملات نظریِ مبتنی بر مشاهداتی است که در محورهای این فراخوان شرح داده شده است.
فیلم: ammaryar.ir/ensani/
کتاب: vaketab.ir/ensani/
جهت کسب اطلاعات بیشتر به سایت ammarfilm.ir مراجعه نمایید. همچنین جهت ارسال آثار به آدرس fanoos.ammarfilm.ir مراجعه کنید.
مهلت ارسال آثار: اول بهمن ۱۴۰۰
همایش اختتامیه و تقدیر از برگزیدگان: سوم الی پنجم اسفند ماه
انتهای پیام/ 112