به گزارش گروه حماسه و جهاد دفاعپرس، «احمد کشوری» تیر سال ۱۳۳۲ در شهرستان «فیروزکوه» در خانوادهای مذهبی دیده به جهان گشود. خانواده «کشوری» اهل «بروجرد» بودند؛ اما بهدلیل اینکه پدرش «غلامحسین» ژاندارم بود، به اقتضای شغل او دائماً از شهری به شهر دیگر نقل مکان میکردند.
دوره کودکی «احمد» با انتقال خانوادهاش به شهر «کیاکلاء» مازندران مصادف شد لذا بافت سنتی شهر و مردم خونگرم آن چنان خانواده «کشوری» را مجذوب کرد که آنها برای همیشه در این شهر شمالی ماندگار شدند، تا جایی که امروزه نام شهید «احمد کشوری» و «کیاکلاء» آنچنان به هم گره خورده است که کسی از مردم این دیار باور ندارد این شهید والامقام اهل شهر بروجرد باشد.
«احمد» دوره تحصیل خود از اول ابتدایی تا سوم متوسطه را در «کیاکلاء» طی کرد و سه سال آخر متوسطه را در دبیرستان قناد شهرستان «بابل» بهعنوان شاگرد ممتاز به پایان رساند. وی همچنین ضمن تحصیل، به فعالیتهای هنری از قبیل نقاشی، خطاطی، صنایع دستی علاقه زیادی نشان میداد و مادرش در این راه مشوق او بود. او یکبار در مسابقه طراحی در سطح کشور مقام نخست را کسب و در سال آخر دبیرستان بههمراه ۲ تن از دوستانش، فعالیت مذهبی خود را آغاز کرد.
«احمد» با صدایی خوش در مراسم و مجالس مذهبی مرثیهخوانی میکرد و با جدیت بسیار مدیریت مراسمها را برعهده میگرفت. وی پس از اخذ دیپلم در سال ۱۳۵۳، در آموزشگاه خلبانی هوانیروز ثبتنام کرد و دوره خلبانی بالگرد کبری را در اصفهان به مدت یکسال و نیم با موفقیت سپری کرد. سپس به مدت ششماه دوره پیاده نظام را در شیراز طی کرد و به اصفهان بازگشت.
«احمد کشوری» سال ۱۳۵۵ ازدواج کرد و گرایش همسرش به امور مذهبی، فعالیتهای او را در این خصوص شدت بخشید. وی سال ۱۳۵۵ به کرمانشاه منتقل شد و در پایگاه کرمانشاه با همکاری سرهنگ خلبان «علی سعدی» به فعالیتهای سیاسی و مذهبی پرداخت.
او در طول اقامتش در کرمانشاه، در راه شناخت دین اسلام از حجتالاسلام «سید موسی موسوی» و برادرش دکتر «سید رضا موسوی» بهرهمند شد و بهطور جدی به مطالعه و تحقیق در ادیان پرداخت؛ زیرا معتقد بود که مسلمانی نباید شناسنامهای باشد. وی سپس به تهران انتقال یافت و با جدیت بیشتری به فعالیت خود ادامه داد و در پایگاههای ارتش به پخش اعلامیه حضرت امام خمینی (ره) پرداخت و در این راستا چندینبار توسط نیروهای امنیتی مورد بازجویی قرار گرفت.
«احمد کشوری» یکماه قبل از ورود امام خمینی (ره) به ایران، از طرح کودتای ارتش مبنی بر محاصره فرودگاه مطلع شد و خبر را با حجتالاسلام موسوی در میان گذاشت و پیشنهاد کرد که قبل از اقدام ارتش، مراکز مهم ارتش را با بالگرد بمباران کند اما موضوع به اطلاع آیتالله پسندیده رسید و پس از مشورت وی با امام خمینی (ره)، این طرح منتفی شد.
«احمد کشوری» پس از پیروزی انقلاب اسلامی از ۲۸ اسفند سال ۱۳۵۷ زمان شروع درگیری مسلحانه در کردستان، بهعنوان خلبانی ورزیده وارد میدان شد و مأموریتهای بسیاری را با موفقیت به انجام رساند. سرلشکر شهید «فلاحی» در اینباره گفته است: «روزی برای مأموریت سختی در کردستان داوطلب خواستم. هنوز سخنانم تمام نشده بود که از صف جوانی بیرون آمد، دیدم «کشوری» است. دائماً خطرناکترین مأموریتها را انجام میداد و برای او نوع و زمان مأموریت تفاوت نمیکرد. مرتب ذکر میگفت و اعتقاد داشت: «تنها راه سعادت و موفقیت را در شهادت در راه حق مییابم». در همین ایام در کردستان اعلامیهای از سوی حزب کومله برای ترور «احمد کشوری» و تعدادی دیگر از نیروهای «هوانیروز» صادر شده بود. سازمان چریکهای فدایی خلق و حزب دمکرات نیز حکم ترور را تأیید کرده بودند اما او مصمم در مبارزه با دشمن از هیچ تهدیدی واهمه نداشت».
«احمد کشوری» سوم خرداد سال ۱۳۵۹ پس از آنکه در یک عملیات ضربتی چادر مهمات و دو تانک دشمن را در منطقه سقز منهدم کرد، بالگرد وی مورد اصابت قرار گرفت و بازویش زخمی شد و چند ترکش نیز به گردن و سینه وی اصابت کرد. با وجود آنکه حالش بسیار وخیم بود؛ اما با تلاش و شهامت بسیار مانع از سقوط بالگرد شد و آن را در پایگاه سقز به زمین نشاند و از آنجا نیز بلافاصله برای مداوا به کرمانشاه و تهران منتقل شد.
«احمد کشوری» پس از چند عمل جراحی بهبودی نسبی یافت اما ترکش داخل سینه وی خارج نشده بود که جنگ تحمیلی عراق علیه ایران آغاز شد و او برای انجام مأموریتهای حساس به منطقه «ایلام» اعزام شد و در آنجا فرماندهی عملیات هوانیروز را برعهده گرفت و همواره برای انسجام هرچه بیشتر سپاه و ارتش تلاش میکرد. حجتالاسلام «معادیخواه» معتقد است: «هماهنگی بین سپاه و ارتش در غرب کشور مرهون شهید کشوری بود. کشوری در این منطقه خاطرات بسیاری از خود به یادگار گذاشت. ماجرای محاصره «پاوه» توسط نیروهای بعثی به حدی بود که اسارت نیروهای شهید چمران مسلم شده بود. اما حملات شجاعانه هوایی «کشوری»، محاصره چندروزه پاوه را شکست».
«احمد کشوری» ۲۰ روز قبل از شهادتش به تهران مراجعت کرد و همسر و دو فرزندش «مریم» (سه ساله) و «علی» (سه ماهه) را با خود به ایلام برد. همسرش در اینباره گفته است که «دلم میخواهد این چند روز آخر عمر کنارم باشید».
خلبان «احمد کشوری» سرانجام در روز شنبه ۱۵ آذر سال ۱۳۵۹ پس از سه روز عملیات در منطقه ایلام با ۲ فروند «میگ» عراقی درگیر شد و بالگرد او با اصابت موشک سقوط کرد و وی به شهادت رسید.
انتهای پیام/