پیام تسلیت رئیس بنیاد روایت فتح در پی درگذشت «جهانگیر خسروشاهی»

سید محمد نادری درگذشت هنرمند و نویسنده انقلاب اسلامی جهانگیر خسروشاهی را تسلیت گفت.
کد خبر: ۵۰۴۰۹۷
تاریخ انتشار: ۱۳ بهمن ۱۴۰۰ - ۱۸:۵۵ - 02February 2022

به گزارش گروه فرهنگ و هنر دفاع‌پرس، سید محمد نادری رئیس بنیاد فرهنگی روایت فتح طی پیامی درگذشت جهانگیر خسروشاهی از هنرمندان و پژوهشگران حوزه فرهنگ و هنر انقلاب اسلامی را تسلیت گفت.

در پیام سید محمد نادری آمده است:

انا لله و انا الیه راجعون

ضایعه درگذشت برادر فرهیخته و ارزشمند جناب آقای جهانگیر خسروشاهی یکی از یاران و همراهان سید شهیدان اهل‌قلم آقا سید مرتضی آوینی بی‌شک خسران جبران‌ناپذیری بر پیکره سترگ و تنومند جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی است، هنرمندی که با تمام وجود زندگی خود را وقف آرمان‌های انقلاب اسلامی کرد و طی شش دهه عمر بابرکت خود خدمات بی‌مثال و فراوانی را در حوزه فرهنگ و هنر به یادگار گذاشت. بی‌تردید تاریخ پرافتخار بنیاد فرهنگی روایت فتح مشحون از ستارگان و فرهیختگانی است که هریک در ادوار پرفرازونشیب این سنگر دیرپای جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی، خدمات ماندگار و تکرارناشدنی را به یادگار گذاشتند که مرحوم جهانگیر خسروشاهی یکی از آن ستارگان درخشان به شمار می‌آید.

این‌جانب ضمن عرض تسلیت به خانواده ایشان و نیز خانواده بزرگ روایت فتح، دوستان و علاقه‌مندان آن مرحوم برای ایشان آرامش ابدی و تنعم از خوان باکرامت اهل‌بیت علیهم‌السلام را از خداوند منان مسئلت می‌کنم.

سید محمد نادری
رئیس بنیاد فرهنگی روایت فتح

مرحوم جهانگیر خسروشاهی در سال ۱۳۷۷ به‌عنوان داور جشنواره فیلم دفاع مقدس و در سال‌های ۱۳۷۷، ۱۳۷۹، ۱۳۸۳ به‌عنوان داور جشنواره انتخاب کتاب دفاع مقدس حضور داشت و سال ۱۳۸۳ نیز داوری انتخاب کتاب دفاع مقدس دفتر ادبیات داستانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را عهده‌دار بود.

او آثار زیادی ازجمله داستان کوتاه، رمان و زندگینامه داستانی و مقاله به چاپ رساند و کتاب‌های خلفه‌های وحشی (۱۳۷۰)، باغ باور (۱۳۷۳)،‌بیرون قلعه امن نیست (۱۳۷۶)، خیابان رؤیت (۱۳۷۹) و به‌کلی سری (۱۳۸۱) را به‌عنوان مجموع داستان در کارنامه خود ثبت کرد. از دیگر کتاب‌های او می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

«زخمدار» (۱۳۷۴)، «رؤیای داغ» (۱۳۸۳)، داستان‌های بلند «نفر پانزدهم» (۱۳۶۱) و «صخره‌ها و پروانه‌ها» (۱۳۶۹)، زندگی‌نامه‌های داستانی «همیشه باهم» (بی‌تا)، «دوشنبه‌ای که می‌آید» (۱۳۶۷) و «غروب آبی رود» (۱۳۷۹)، داستان نوجوان «پدربزرگ برکه و درخت گردو» (۱۳۷۹) و نثر ادبی «از کوچه‌های بی‌خبری» (۱۳۸۱).

انتهای پیام/ 121

نظر شما
پربیننده ها