گروه بینالملل دفاعپرس ـ خسرو هداوندخانی؛ در چند روز گذشته شاهد سفر رئیس جمهور ایران به کشور قطر بنا به دعوت رسمی امیر قطر بودیم. در حالی که این اتفاق بعد از حدود ۱۰ سال رقم خورد.
کشور قطر یکی از معدود کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس است که در چند سال گذشته همواره در جهت نزدیکی و هم سوئی با سیاستهای خارجی و منطقهای جمهوری اسلامی حرکت کرده است.
در سال ۱۳۹۶ با توجه به حمایتهای قطر از جمهوری اسلامی و همچنین جانبداری از حماس و حزب الله لبنان در معارضه با رژیم اشغالگر قدس و طرفداری و حمایت از جنبش اخوان المسلمین مصر، به یکباره شاهد عکسالعمل شدید کشورهای عربی منطقه همچون امارات، بحرین، مصر با محوریت عربستان علیه قطر بودیم که به دلیل سیاستهای خارجی فوقالذکر، کلیه مراودات دیپلماتیک و اقتصادی خود را با این کشور قطع کرده و برای از سرگیری روابط خود با این کشور پیششرطهایی را مطرح کردند که مهمترین آنها قطع روابط با ایران و همچنین عدم حمایت از جنبشهای آزادیخش اسلامی در منطقه غرب آسیا بود.
کشور قطر که حاضر به قبول شروط ظالمانه و نابجای متحدین قدیمی و سنتی خود نبود، بهترین راه را برای برونرفت از این وضعیت پیش آمده، خروج از انزوا و خنثی سازی اثرات این تحریمها علیه خود، در تقویت و توسعه روابط سیاسی و اقتصادی با کشورهای قدرتمند منطقه از جمله ایران و ترکیه جستجو میکرد.
در همین راستا و بلافاصله بعد از بروز این اتفاق، شاهد افزایش دیدارها و تعاملات سران این کشور با مقامات ترکیه و انعقاد قراردادهای نظامی - امنیتی با مقامات این کشور و حتی سفر اردوغان به قطر بودیم.
در ارتباط با جمهوری اسلامی هم، قطر از همان آغازین روزهای تیرگی روابط خود با همسایگان عربیاش تلاش زیادی کرد تا از ظرفیت جمهوری اسلامی و موقعیت ممتاز کشورمان برای مقابله با زیادهخواهیهای عربستان و متحدینش استفاده کند که استفاده از قلمرو هوایی و آسمان ایران بجای این کشورها برای فعال نگاه داشتن خطوط هوایی خود، یک نمونه از این همکاریها در بعد اقتصادی بود.
از طرف دیگر آمریکا و متحدین آن که از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی به منظور مهار انقلاب و در دست داشتن نبض سیاسی، ایدئولوژیک و اقتصادی منطقه غرب آسیا، همواره در جهت اجرا و تداوم سیاست شیعههراسی و ایرانهراسی حرکت کردهاند، تلاش زیادی صرف کردند تا همواره شکاف عمیقی از حیث ایدئولوژیکی و سیاسی بین ایران و دیگر کشورهای منطقه و خاصه کشورهای عربی حوزه خلیج فارس ایجاد کنند.
متاسفانه به دلیل ساختارهای ضعیف سیاسی، مردمی و نظامی و در واقع عدم پشتوانه و قدرت ملی کشورهای عرب منطقه، این کشورها عمدتا در این سالها تداوم حیات خود را در دامن آمریکا و متحدینش دنبال کرده اند.
در این بین اتخاذ رویکرد مستقل و آزادیخواهانه توسط کشور قطر، فرصت مناسبی را برای جمهوری اسلامی ایجاد کرده است که با حمایتهای معقول و منطقی از این کشور و افزایش تعاملات و همکاریهای فی مابین در همه زمینههای سیاسی، اقتصادی، نظامی، فرهنگی و ... در جهت مهار و نخنما کردن سیاست ایرانهراسی و شیعههراسی آمریکاییها نزد کشورهای عربی خلیج فارس، اقدام کند. سیاستی که به نظر میرسد در دوران حکمرانی دولت گذشته کمتر به عنوان یک استراتژی مهم منطقهای مورد توجه دولتمردان ایران قرار گرفته است.
همانگونه که آمریکا تلاش میکند تا بحث عادیسازی روابط اسرائیل با کشورهای اسلامی منطقه را به عنوان یک استراتژی امنیتی مهم در جهت مهار و کمرنگ کردن نقش و قدرتمحور مقاومت دنبال کند که متاسفانه در این زمینه نیز تاحدودی موفق بوده، ایران نیز میتواند سیاست راهبردی هدایت و همسویی کشورهای عربی منطقه را با محور مقاومت دنبال کند.
سفر اخیر رئیس جمهور به کشور قطر که در بالاترین سطح دیپلماتیک انجام شد؛ نشان داد که جمهوری اسلامی در جهت حمایت و پشتیبانی از کشورهای همسو با خود از حیث سیاسی و ایدئولوژیک مصمم است و آرمانهای انقلابی، آزادیخواهانه و ضد استکباری خود را فدای برخی از ملاحظات و مصلحتها نخواهد کرد.
انتهای پیام/ 112