گروه بین الملل دفاعپرس- روزبه قمصری؛ پیروزی انقلاب اسلامی در ایران و تشکیل حکومت جمهوری اسلامی که ایران را از ژاندرمی آمریکا در خاورمیانه به کشوری آزاد و مستقل تبدیل کرد هیچگاه برای آمریکا و غرب خوشآیند نبود و این کشور استعمارگر از همان ساعات اولیه پیروزی انقلاب تا همین امروز سعی کرده تا با وضع تحریمهای گوناگون تا آنجایی که میتواند به انقلاب اسلامی در ایران ضربه زده و به آن آسیب وارد کند.
البته اگر یک بررسی در تاریخ تقابلهای دشمنان اسلام و انقلاب با جمهوری اسلامی ایران داشته باشیم متوجه میشویم که دنیای غرب و در راس آن آمریکا همواره سعی کردند تا با استفاده از ابزار و سلاح تحریم به اهداف و خواستههای خود در کنترل و ضربه زدن به انقلاب اسلامی در ایران دست پیدا کنند.
نکته دیگر اینکه در این میان نباید از خرابکاریهای رژیم صهیونیستی بهعنوان بازوی اجرایی آمریکا در خاورمیانه غافل شویم. اگر بخواهیم خیلی دقیقتر برنامهها و اقدامات این رژیم اشغالگر را مورد کنکاش و برسی قرار بدهیم میبینیم که اسرائیل همواره نقش، سیاستها و برنامههای مخربی در ارتباط با ایران داشته و دارد و طبیعی است که ایران هم دست روی دست نگذاشته و در مقاطعی با رعایت مصلحت پاسخ خرابکاریها و شرارتهای این رژیم نامشروع را بدهد.
یکی از این اقدامات و پاسخهای ایران موشک باران مراکز جاسوسی رژیم صهیونیستی در «اربیل» عراق بود. از آنجایی هم که این مراکز عملکرد و فعالیتهای مخربی را در خاک «عراق» علیه کشور ما پیگیری و دنبال میکردند حق طبیعی و مشروع «ایران» بود که در دفاع از خود به این مراکز حمله کرده و آنها را از بین ببرد. اما در این نقطه است که دوباره «آمریکا» ظاهر میشود و به بهانه واهی موشک باران خاک «عراق» برنامه و صنعت موشکی ایران را تحریم کند.
البته مبنای حقوقی این اقدام، فرمان اجرایی ۱۳۳۸۲ مصوب سال ۲۰۰۵ با هدف «توقیف اموال و ممنوعیت معاملات اشاعهدهندگان تسلیحات کشتار جمعی» است. سپاه پاسداران انقلاب اسلامی طبق همین قانون «کاتسا» تحت این فرمان اجرایی تحریم شده است. در ادامه نیز به روش نقطهزنی، هر فرد و نهاد مرتبط با این فرد و شرکتها در لیست تحریمهای اداره کنترل داراییهای خارجی وزارت خزانهداری آمریکا (SDN) قرار خواهند گرفت.
ضمن اینکه یکی دیگر از اهداف آمریکا از اِعمال این تحریمها بر برنامه و صنعت موشکی ایران را میتوان خروج از انفعال در برابر حملات موشکی ایران به اربیل و یمن به آرامکو دانست. اقداماتی که خشم متحدان منطقهای کاخ سفید را برانگیخت. آمریکا با تحریم برنامه موشکی این پیام را به ایران ارسال میکند که نسبت به رفتارهای کشور ما بیتفاوت نیست و از این طریق از افزایش نارضایتی صهیونیستها نسبت به احیای احتمالی برجام نیز بکاهد.
نکته مهم دیگری که در این میان باید مورد توجه و دقت قرار بگیرد این است که تداوم تحریمها علیه برنامه موشکی ایران یعنی توافق «طولانیتر و قویتر» با ایران که به معنای تعمیم محدودیتهای برجام به برنامههای موشکی و منطقهای است. بر این اساس اینگونه میتوان نتیجه گرفت که برنامه موشکهای بالستیک از مهمترین اهداف تحریمهای یکجانبه آمریکا علیه ایران خواهد بود.
ماجرا زمانی جالبتر میشود که بدانید سیاستگذاران کاخ سفید هم به خوبی میدانند اِعمال این تحریمها، به هیچ عنوان موجب توقف پیشرفتهای برنامه موشکی ایران نخواهد شد. البته آمریکا با اشراف به این موضع نهایت سعی و تلاش خود را میکند که از این مسیر حداقل سرعت پیشرفت ایران در صنعت و برنامه موشکی خود را کند کند.
از طرف دیگر باید به این مهم نیز توجه کنیم که آمریکا ضمن نمایش تعهد خود به مقابله با برنامه موشکی ایران در داخل و خارج، قصد دارد چین و روسیه را نیز از همکاری بیشتر با ایران در حوزه نظامی و تسلیحاتی، منصرف کند. زیرا در بیانیه نیز به ارتباط این شرکتها با چین برای تهیه قطعات اشاره شده است.
در پایان باید گفت صنعت و برنامه موشکی ایران از سابقهای بیش از ۴۰ ساله برخوردار است و دانش و صنعتی را که ایران با خون دل و با قیمت جاری شدن خون پاک فرماندهان موشکی خود در طول این سالها به دست آورده را به هیچ عنوان از دست نخواهد داد. ضمن اینکه از آنجایی که این دانش در کشور و در میان جوانان و دانشمندان کشور بومی شده قابل تحریم نیز نیست.
انتهای پیام/ ۱۳۴