به گزارش خبرنگار دفاعپرس از ساری، یادنامه سردار شهید «پرویز ذبیحی» در قالب مجموعه کتابهای «سربندهای بیسر» با پژوهش و تألیف «مهری ذبیحی اترگله» از سوی ادارهکل حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس مازندران در سال ۵۰۰ نسخه پالتویی در سال ۱۳۹۹ به چاپ رسید.
در این کتاب عناوین «تولد، کودکی»، «نوجوانی و جوانی»، «کسب علم و خدمت نظام وظیفه عمومی»، «آغاز زندگی مشترک»، «فضایل اخلاقی»، «فضایل رفتاری»، «فضایل اعتقادی»، «خلوص و بندگی»، «فعالیتهای قبل از انقلاب»، «توانمندی و کارآمدی»، «عزم راسخ»، «حضور در عملیاتها و مجروحیت»، «لحظات ناب عروج»، «حسرت وداع به روایت خانواده»، «یادگاران شهید»، «دیدار برادر شهید با تابوتهای زائر»، «تشییع پیکر به روایت خانواده»، «برگی از وصیتنامه شهید» و «شریک زیباترین روز» را میخوانیم.
در بخشی از کتاب آمده است:
در روزی بارانی مسیری را میرفتم، متوجه دست اندازهای خیابان نشدم، به همین خاطر داخل یکی از چالهها افتادم و تمام بدنم درد گرفت، حتی نمیتوانستم کمترین تکانی به خود بدهم. ناگهان دیدم موتورسواری شیک که عینک آفتابی زیبایی هم به چشم داشت، کنارم ایستاد. یک لحظه از حضورش ترسیدم و با عصبانیت گفتم: از من چه میخواهی، موتورسوار که لبخندی از سر مهر و دلسوزی به چهره داشت، گفت: حاج آقا مرا نمیشناسی؟ منم نادر پسر مشهدی برارگل ذبیحی.
با تعجب و حالا دیگر با خوشحالی، گفتم: نادر جان تویی پسرم! ماشاالله چقدر بزرگ شدی؟ خیلی وقت هست که ندیدمت. لباسم بسیار کثیف و گلآلود بود. در حالیکه لباسی بسیار تمیز و مرتب و شیک بر تن داشت، مرا سوار بر موتور خود کرد و با فروتنی و مهربانانه به منزل رساند و به خانوادهام رساند و به خانوادهام سپرد که حتما به من رسیدگی کنند تا آسیب جدی ندیده باشم.
انتهای پیام/