بریده کتاب؛

کوشش خستگی‌ناپذیر، درس بزرگ معلم شهید «اسماعیلی»

«آتش‌ور» از همرزمان سردار شهید «داود اسماعیلی»، در کتاب «سروقامتان عاشورایی» خاطره‌ای از کار و تلاش بی‌وقفه این شهید والامقام روایت کرده است.  
کد خبر: ۵۴۹۴۸۲
تاریخ انتشار: ۲۰ مهر ۱۴۰۱ - ۰۱:۲۹ - 12October 2022

به گزارش خبرنگار دفاع‌پرس از تبریز، دفاع مقدس مدرسه‌ای عظیم برای آموختن درس عشق، ایثار، فداکاری و کوشش برای دفاع از میهن اسلامی است که شهدا و مجاهدان فی سیبل‌الله آموزگاران آن هستند. سردار شهید «داود اسماعیلی» یکی از آموزگاران این مکتب است که بیش از هر چیز، با کار، تلاش و کوشش بی‌وقفه شناخته شده است. وی معلم مدارس محروم زادگاهش، شهرستان هشترود بود اما با آغاز تهاجم عراق به کشورمان، لباس بسیجی پوشید و راه جبهه و جهاد را در پیش گرفت و علی‌رغم آنکه برادرش «طاهر» در 23 فروردین 1366 به شهادت رسید، مبارزه را ترک نکرد.

«داود» در لشکر 31 عاشورا وظایف مختلفی را عهده‌دار که آخرین آن، معاونت گردان زرهی بود. وی پس از مجاهدت‌های فراوان، 24 اسفند 1366 در «ماووت» عراق بر اثر اصابت ترکش به سر، به مقام رفیع شهادت نائل آمد و پیکر مطهرش در گلزار شهدای هشترود به خاک سپرده شد.

«میرمحمد آتش‌ور» از همرزمان این شهید والامقام، در کتاب «سروقامتان عاشورایی» نمونه‌ای از شوق و علاقه وی به کار و تلاش مداوم در جبهه‌ها را، این‌گونه روایت کرده است:

باران به‌شدت می‌بارید؛ چادر بچه‌ها پر از آب بود و سیل، اطراف سنگرها را گرفته بود. هنوز چند روزی به عملیات مانده بود. خستگی از سر و صورت «داود» می‌بارید، طوری که نای حرف زدن نداشت. او ۱۸ ساعت بود که با کار و تلاش شبانه‌روزی سعی در حفظ یک تانک غنیمتی داشت. چشمانش سرخ بود. اگر کار مجالش می‌داد همان جا روی خاک باران‌خورده می‌خوابید و دنبال جایی برای استراحت نمی‌گشت.

فرمانده گردان وارد چادر که شد، رو به چند نفر از بچه‌ها که دراز کشیده و مشغول استراحت بودند، گفت: یک جیپ پر از مهمات زیر باران مانده، بلند شوید جیپ را بیاوریم تا مهمات خیس نشود. با سرمای هوا و شدت باران دست و دل بچه‌ها به کار نمی‌رفت، می‌گفتند اگر ما بیاییم سیل ما را هم با خودش می‌برد. فرمانده بدون آنکه حرفی بزند از چادر خارج شد و «داود» هم بدون معطلی از سنگر بیرون زد و با وجود تاریکی هوا بعد از چند ساعت کار طاقت فرسا، به هر زحمتی که بود توانست با کمک بولدزر جیپ را از داخل گل و لای بیرون بکشد و به جایی که فرمانده می‌خواست بیاورد.

انتهای پیام/

نظر شما
پربیننده ها