به گزارش گروه سایر رسانههای دفاعپرس، شهید رضا کوهی فردویی در تاریخ سوم اردیبهشت ماه ۱۳۴۰ در شهر مقدس قم دیده به جهان گشود. وی پس از اخذ لیسانس به جبهه اعزام شد و پس از چندی مجاهدت در چهاردهم اسفند ماه ۱۳۶۴، منطقه عملیاتی فاو، عملیات والفجر ۸ به شهادت رسید.
وصیتنامه شهید رضا کوهی فردویی
«بسم رب الشهداء و الصدیقین»
وَ لَئِنْ قُتِلْتُمْ فِی سَبِیلِ اَللّٰهِ أَوْ مُتُّمْ لَمَغْفِرَةٌ مِنَ اَللّٰهِ وَ رَحْمَةٌ خَیْرٌ مِمّٰا یَجْمَعُونَ / اگر در راه خداى خویش کشته شوید یا بمیرید در آن روز رستاخیز به آمرزش و رحمت خدا نایل گردید و آن شهادت بهتر از هر چیز است که حیات دنیا براى خود فراهم سازد.
حمد و ستایش خدایى را که لیاقت قدم نهادن به جبهه نور علیه ظلمت را نصیبم کرد و آن جبهههایى که پر از عشق و امید است. این سعادت نصیبم شد تا ادامه دهنده راه اباعبدالله الحسین «ع» باشم و تا آخرین نفس و قطرات خون خود از اسلام و قرآن دفاع کنم و سرباز با وفاى امام امت باشم.
خدایا من بنده خوبى براى تو نبودهام ولى تو خداى مهربانى براى بندگان خود هستى که ۱۲۴ هزار پیامبر براى راهنمایى ما فرستادى ولى نافرمانى کردیم.
اى خداى بزرگ از تو میخواهم که توفیق شفاعت و خودسازى و توبه را به ما عطا بفرمایى اگر انسان تو را شناخت و مهر تو در دل جاى گیرد و عاشق شود دیگر جاى دنیا و دوستى با کسى در آن جاى نمىگیرد و انسان هنگامى که از هستى خود گذشت و در جهاد فى سبیل الله هجرت نمود گناهان او همانند برگ درخت ریخته میشود، زیرا مسیر جهاد و شهادت همان راه انبیا و اولیا است.
خدا را شاکر و سپاسگزارم که توفیق نصیبم شد تا خداوند این قدمهاى ناقابل من گناهکار را مورد عفو خود قرار دهد خداوندا از تو میخواهم مرا مورد عنایت خاص قرار دهى و از تو آمرزش مىخواهم و به تو پناه آوردهام و گداى در خانهات هستم. با این قطرات ریز اشکها و قطرات خونم مرا در صراط مستقیم قرار ده.
خداوندا از تو میخواهم که شهادت را نصیبم کنی. معبودا از تو میخواهم که مرا در صحراى محشر در صف شهدا قرار دهى.
خداوندا از تو میخواهم طول عمر امام عزیزمان خمینى بتشکن نایب امام زمان (عج) را به بلندى آفتاب برسان و سایه پربرکت این خورشید درخشان و فروزان را از سر ملتهاى مسلمان و مظلوم به خصوص ملت شهیدپرور ایران کم نگردان و تمام توجهشان را به این نعمت الهى بکشان.
مادر مهربان و باوفا و برادران و خواهران مجاهد اکنون از کربلاى حسین «ع» و از دشتهاى خونین گرم خوزستان که با خون هزاران شهید گمنام رنگین شده است سلام بلند و بىپایان به حضورتان ارسال میدارم.
هم اکنون خداوند متعال بر ما منت گذاشته و توفیق اطاعت از رهنمودهاى امام عزیز راهنمایى کرده و توفیق شرکت در رکاب رسول اکرم «ص» و ستیز با دشمنان خدا به من تقدیم شد.
اگر توفیق یافتم و به لقاءالله پیوستم و به معشوق خود مهمان شدم از شما عزیزان میخواهم که برایم گریه نکنید و براى امام حسین «ع» و یتیمان اباعبدالله گریه و زارى کنید.
شما با شهادت من خدا را شکرگزار باشید و از یاد خدا غافل نشوید هر که از مرگ و قضا و قدر الهى فرار کند مرگ به سراغ او مىآید، انا لله و انا الیه راجعون. بازگشت همه به سوى او است چه بهتر خداوند مرگ ما را مرگ با عزت قرار دهد.
مادر باوفا اگر شهادت در راه خدا نصیبم شد و به فیض شهات رسیدم صبور و استوار و ثابت قدم باشىد و مرا دعا کنید و در مصیبتها خدا را یاد کنید.
در آخر از تمام فامیلها و دوستان میخواهم مرا ببخشید و حلال کنید و براى این حقیر طلب مغفرت کنید. به امید پیروزى لشگریان اسلام بر کفر جهانى در سراسر گیتى. خدایا خدایا تا انقلاب مهدى خمینى را نگهدار.
مادر عزیزم از شما تقاضا دارم که وصیتهاى شخصى من را اطاعت کنید، مدت یک ماه روزه برایم بگیرید و حساب سال خودم را کردهام، شش هزار تومان خمس به گردنم است و به آقاى رمضانى بزرگ بپردازید.»
منبع: فارس
انتهای پیام/ ۹۱۱