وی افزود: با توجه به حوادث و مسائلی که برای ائمه در طول 250 سال حضور آنها پیش آمده به روشنی برای ما مشخص است که اگر همان شرایط پیش بیآید، تکلیف ما چگونه است و چه عملکردی باید از خود بروز دهیم که هم خیر ما و هم رضای خداوند در آن باشد.
این استاد دانشگاه در همین زمینه افزود: برداشت و میزان درک درست ما از سیره ائمه به سطح سواد، معلومات ما از تاریخ و سیره اهل بیت(ع)، نوع نگاه ما نسبت به حوادث و باور به ارزشها برمیگردد، اگر مطالعه درست و نگاه صحیحی به مسائل داشته باشیم و از طرف دیگر به ارزشهایی که اسلام و شیعه برای ما مشخص کرده است، باور داشته باشیم به بیراهه نمیرویم.
رجبی دوانی با اشاره به مشکلاتی که ممکن است در این زمینه برای برخی ایجاد شود، خاطرنشان کرد: نمیتوان گفت برخی از دستاندرکاران و سیاسیون ما که در جایگاه مدیریتی کشور قرار دارند به خصوص اگر در کسوت روحانیت باشند، سواد درستی نسبت به سیره و تاریخ اهل بیت ندارند. بلکه نوع نگاه آنها در زمینه دچار خطا است و نگاه آنها با آن اصولی که برای ما تعریف شده است، سازگار نیست و نسبت به ارزشهایی که برای ما مشخص شده است، باور درستی ندارند.
**نمیشود پذیرفت کسی به اهل بیت ارادت داشته و نفهمد امامحسین دنبال مذاکره به معنای امروز نبود
وی تاکید کرد: نمیتوان پذیرفت کسی نسبت به اهل بیت ارادت داشته باشد، تاریخ و سیره آنها را خوانده باشد ولی نفهمد که حضرت امام حسن مجتبی (ع) دنبال سازش و مذاکره کردن برای دادن امتیاز به دشمن و حفظ موقعیت خود نبوده و یا امام حسین (ع) در پی مذاکره با دستگاه جبار یزیدی (لعنهمالله) و اینکه امتیازی به آنها بدهد و امتیازی بگیرد، به اصطلاح امروز یک بازی برد- برد با آنها داشته باشد،اصلاً نبوده است.
این پژوهشگر تاریخ تصریح کرد: اگرچنین نگاهی به عملکرد امام مجتبی(ع) در پذیرش صلح نسبت به جبار زمان معاویه (لعنهم الله) داشته باشیم و یا این نگاه که قصد امام حسین از مذاکره با عمرسعد برای رسیدن به یک تفاهم و تعامل بوده به نظر من خیانت به اهل بیت(ع) و عدم باور نسبت به ارزشهایی است که برای ما تبیین کردند.
وی تاکید کرد: چه کسی است اگر اندک مطالعهای درباره امام مجتبی داشته باشد، این مسئله را به خوبی متوجه نشود. امام مجتبی(ع) خطاب به مردان بیبصیرت دنیازده فراری از سعادت فرمود:"پیامبر خدا فرمود خلافت من بر بنیامیه حرام است اگر معاویه را بر منبر من دیدید او را پایین بیاورید و بکشید و به صراحت میفرماید اگر شما مرگ با عزت میخواهید بروید و با معاویه مبارزه کنید و با او بجنگید" این معصوم وقتی تزلزل مردم بیبصیرت و دنیادوست را مشاهده کرد میفرماید:"اگر دنیا را ترجیح میدهید و آن را میخواهید، رضای خدا و مرگ با عزت را نمیخواهید با معاویه کنار بیایید"
رجبی دوانی با بیان اینکه این کنار آمدن به چه قیمتی است، تصریح کرد: در این دوران جامعه به قدری منحط شد که فرزند رسول خدا را نمیخواهد و کسی را که باید نابود و اعدام میشد را ترجیح میدهد، امام حسن مجتبی میفرماید اگر شما خودتان باطل را برمیگزیند، من هم داعیهای ندارم، کنار میآیم وحاکمیت به دست معاویه میافتد، مردم هم عموما فریاد میآورند، دنیا و باقی ماندن در دنیا را ترجیح میدهند.
**موقعیت نظام اسلامی قابل مشابهتسازی با دوره امام حسن نیست
این استاد دانشگاه با اشاره به شرایط دوران امام حسن(ع) و موقعیت نظام اسلامی گفت:کجا موقیعت نظام اسلامی ما قابل مشابهتسازی با دوره امام حسن مجتبی است که برخی از مقامات اجرایی رده اول کشور میخواهند آن را به جامعه القا کنند؟ آیا مردم ما دنیا را به داشتن نظام ولایت ترجیح میدهند؟ و به خاطر دو روز زندگی مرفه در دنیا حاضرند ارزشهای خود را فدا کنند؟
وی تصریح کرد: اگر چنین بود در طول سالهای گذشته این همه رشادتها، پاسداریها و از خود گذشتنها و خون دادنها نبود؛ آیا رهبری نظام ما مانند امام حسن(ع) اینگونه تنها مانده است که نه تنها مردم بلکه فرماندهان نظامی به او پشت کنند و با آمریکا و صهیونیسم برای فروپاشی نظام همکاری کنند؟ هیچگاه اینچنین نبوده و نیست.
این استاد دانشگاه با اشاره به شهادت سردار همدانی یادآور شد: این مرد بزرگ الهی در حالیکه سالها پیش باید بازنشسته میشد، به دفاع از اسلام پرداخت. چه چیزی او را نه تنها در دفاع از نظام حق و ولایت بلکه او را در راه دفاع از ارزشهای انقلاب و حرم اهل بیت(ع) به سوریه کشاند و در آنجا به مقام شرف شهید نائل آمد.
رجبی دوانی تاکید کرد: امثال همدانیها در سپاه و ارتش فراوان داریم؛ این مغالطه است که بخواهیم کشوری به این سربلندی با چنین مردمان با ایمان و با ارادهای در راه ولایت را با مردم بیبصیرت، خائن و خود فروخته زمان امام حسن(ع) مقایسه کنیم و بگوییم چون امام حسن (ع) با دشمن صلح کرد و امتیاز داد ما هم اینگونه باید عمل کنیم. اینکه آن حضرت آبروی خودش را داد آبرو دادن از خون دادن سختتر است و ما باید این کار را کنیم.
وی افزود: به نظر بنده این گونه تحلیلها نه تنها مغالطه بلکه خیانت به سیره پاک اهل بیت(س) است، از کلام رهبر انقلاب کاملا مشخص بود از این گونه تحلیلها، برداشتهای غلط و توجیه ناثواب چنان به خشم آمدند که فرمودند: آیا تاریخ را اینگونه میفهمید.
این پژوهشگر تاریخ با اشاره به تحلیلهای مطرح شده درباره قیام امام حسین(ع) و مذاکره او با عمر سعد گفت: اگر هدف امام حسین(ع) اینگونه بود که برخی میگویند، ایشان چگونه سختیهای فراوان را به جان میخرد و با خاندان، زنان، کودکان و عزیران خویش رنج این سفر سخت را تحمل میکند و در برابر وضع موجود که اساس اسلام را با خطر نابودی مواجه کرده بود میایستند.
** مذاکره امام حسین با عمر سعد برای هدایت او بود نه بده-بستان
وی در همین زمینه یادآور شد: اگر بنای امام حسین(ع) بر مذاکره، تفاهم و دادن امتیاز بود میتوانست همین کار را در مدینه انجام دهد، کافی بود امام حسین به دلیل عدم همراهی مردم و زیر بار بیعت رفتن همگانی با یزید در خفا با حاکم مدینه از سوی یزیدی بیعت کند و هیچ یک از این حوادث هم پیش نیاید، وقتی امام حسین (ع) تمام این سختیها و مصیبتها را با جان میخرد معلوم است که تکلیف بزرگی دارد که در راه آن تکلیف، دادن جان عزیزان و به اسارت رفتن زنان و فرزندانش هزینهای است که باید پرداخت کند.
رجبی دوانی با اشاره به اینکه بر اساس تاریخ امام حسین(ع) با عمر سعد فرمانده نظامی اعزامی حاکمیت یزیدی در حادثه کربلا مذاکره میکند و حتی بنا بر برخی نقلها بیش از یکبار این مذاکره اتفاق افتاده است، گفت: اگر به متنی که در تاریخ باقی مانده است و به سخنان امام حسین(ع) در روز عاشورا توجه کینم میبینیم، هرگز بحث تعامل، تفاهم و کنار آمدن با یک چنین طاغوتی و عوامل آن مطرح نیست، بلکه تمام هم و غم امام برای انجام تکلیف خود، مبارزه با وضع موجود است اگر چه به قیمت شهادتش بیانجامد.
این استاد دانشگاه با اشاره به دلایل مذاکره امام حسین (ع) با عمر سعد تصریح کرد: امام حسین با عمر سعد مذاکره میکند تا به او نهیب بزند نه آنکه چیزی بدهد و چیزی بستاند. چون امام، هادی و هدایتگر جامعه است و به سعادت امت میاندیشد، امامت، امت به وظیفه خود میاندیشد به همین دلیل به نجات عمر بن سعد میاندیشد؛ همانطور که به سعادت زهیر بن قین میاندیشد و با او مذاکره میکند، زهیر یک عثمانی مسلک است، نسبت به اهل بیت بیمعرفت است و اعتقادی ندارد.
وی گفت: پیوستن یک نفر به امام در نتیجه کار او تغییری ایجاد نمیکند اما امام میتواند یک نفر را از جهنم نجات دهد و به اوج سعادت رهنمون شود لذا با زهیر و عبدالله عمر بن خطاب، عبیدالله حر جوفی صحبت میکند و راه سعادت را به آنها نشان میدهد تا از بدبختیها نجات پیدا کنند.
این پژوهشگر تاریخ با بیان اینکه هدف امام حسین از مذاکره با عمر سعد برای نجات او از بدبختی است، اضافه کرد: امام از او میخواهد برای رسیدن به سعادت این لشگر انبوه را رها کند و به او بپیوندد نه اینکه بگوید بیا با یکدیگر تعامل داشته باشم و به تعبیر رهبری چیزی "گیر" من و چیزی "گیر" تو بیاید، بلکه تو به جبهه حق بپیوند که پایان این کار شهادت و رستگار است لذا منظور امام حسین (ع) این است نه اینکه مذاکرهای بشود و بازی برد-برد به اصلاح امروز بین آنها ایجاد شود.
منبع: تسنیم