به گزارش خبرنگار دفاعپرس از همدان، طلبه شهید «سید مصطفی الحسینی» در ۱۵ فروردین سال ۱۳۳۳ در همدان متولد شد. از همان دوران نوجوانی به فعالیتهای مذهبی روی آورد تا جایی که در سن ۱۶ سالگی به کمک مردم محل خود پایههای ساخت مسجد اعظم همدان را بنیان نهاد.
او پیش از انقلاب در دوران دبیرستان سه مرتبه خودش را با سختی به خرمشهر رساند و از آن طریق به شهر نجف و ملاقات با امام خمینی (ره) رفت و با اعلامیه، نوار و رساله امام (ره) به همدان برگشت.
شهید «الحسینی» نام مستعار «عبدالله کلامی» را برگزید
بر اثر فشارهای ساواک باعث شد به زندگی مخفی روی آورد و در گام اول نام «عبدالله کلامی» را برای خود انتخاب کرد و با هجرت از همدان در بسیاری از شهرهای ایران زندگی کرد، اما بعد از اینکه تهدیدات ساواک جدیتر شد و فشارهای زیادی به خانواده او وارد کردند، مجبور به خروج از کشور با گذرنامه جعلی به مقصد کویت شد.
بعد از مدتی به کشور الجزایر رفت و به دلیل اینکه امکان فعالیت برای او در این کشور وجود نداشت مجبور شد به لیبی و بعد به مصر برود و در آنجا آموزشهای نظامی را فرا گرفت.
حضور شهید الحسینی در کشور لبنان
الحسینی در کشور لبنان با انقلابیون بزرگی چون شهید «مصطفی چمران»، امام «موسی صدر» و شهید «محمد منتظری» آشنا شد و بسیار تحت تأثیر این شخصیتها قرار گرفت و آنچنان فعالیت موثری داشت که آشنایی او با فنون رزمی باعث شد تا به عنوان مربی رزمندگان لبنانی و فلسطینی با صهیونستها وارد مبارزه شود. بنا بر اطلاعات ثبت شده مدتی بعد به کشور کوبا رفت و در یک کشور کمونیستی موفق به تشکیل انجمن اسلامی شد که جرأت بسیار بالایی را طلب میکرد.
فعالیتهای مصطفی قبل از پیروزی انقلاب به اینجا ختم نشد و در افغانستان در کنار «احمد شاه مسعود» مدتها به ارشاد نیروهای جهادی و تبلیغ در عرصه بیداری پرداخت. وی درتمام این سالها با نام مستعار برادر «عبدالله کلامی» شناخته میشد.
اولویت شهید «الحسینی» آگاهیبخشیدن به مردم دنیا بود
دلیل این سفرهای متعدد و ماندگار نشدن سید مصطفی در یک کشور آن بود که برای وی مبارزه در درجه دوم اهمیت قرار داشت و وی بیدار کردن و آگاهیبخشیدن به مردم دنیا را مهمتر میدانست.
بههمین دلیل زمانی که احساس میکرد وظیفه خود را در میان ملتی به پایانرسانده؛ رهسپار دیار دیگری میشد تا ادای دین کند.
حال دیگر انقلاب اسلامی به پیروزی رسیده بود و مصطفی به کشور خود بازگشت، شورای انقلاب او و چند تن از دوستانش را مسئول تشکیل سپاه همدان کرد و بعد از آن هم مسئول آموزش فنون نظامی به پرسنل سپاه تهران شد.
پنج ماه بعد از پیروزی انقلاب اسلامی از ایران خارج شد و پس از سپری شدن ماموریتش در راه باز گشت به همدان شبانه تصمیم گرفت تا با سفر به قم و تهران، اسناد مهمی را به مسئولان برساند. اما در ۱۲ دی ماه سال ۱۳۵۸ گروهی از منافقین در یک سانحه تصادف ساختگی در ۲۵ سالگی او را به شهادت رساندند، البته مادر شهید نحوه شهادت ایشان را اصابت با گلوله عنوان کرده چرا که اثرات آن بر بدنش موجود بوده. پس از شهادت نیز پیکر پاک شهید «مصطفی الحسینی» در باغ بهشت همدان به خاک سپرده شد.
نامه شهید الحسیی در سال ۵۷ قبل از پیروزی انقلاب در پاکستان:
«حضور محترم خانواده گرامی پس از تقدیم سلام، سلامتی، اخلاص، آگاهی و هوشیاری شما را از درگاه خداوند مستضعفان خواهان و خواستارم و اگر از حالات اینجانب خواسته باشید بحمدالله به خیر و سلامت هستم و به دعاگویی شما مشغول هستم. من الان در پاکستان هستم.
به خدا قسم راهی را که انتخاب کردهام به جز راه الله نیست و از روی اشتیاق به بهشت و یا ترس از دوزخ نیست. فقط به خاطر خدا واسلام عزیز است و برای اینکه شاید توانسته باشم رضای حق تعالی را به جای آورم از تمامی جان و مال وعزیز ترین کسانم گذشتم.
و اما ای برادران و خواهران در زمانی به سر میبریم که از هر سو کفار و منافقین برای نابودی اسلام عزیز دست به دست هم داده و از هرگونه جنایتی دریغی ندارند و این وظیفه سنگین بر دوش ماست و اگر خدای ناکرده کمی غفلت کنیم به اسلام عزیز ضربه خواهند زند. پس دست به دست هم دهیم و با پیروی از خط ولایت فقیه، اسلام عزیز را یاری کنیم.
بار پروردگارا انقلاب ما را به انقلاب امام مهدی( عج) متصل گردان. مهدی از تمام بلیات حفظ بفرما. خداوندا تو رابه عظمتت قسم میدهم خمینی را تا انقلاب حضرت مهدی (عج) حفظ بفرما
خداوندا تمام آنهایی که برای اسلام زحمت میکشند از تمام گزند های روزگار حفظ فرما. خداوندا تمام شهدای ما را با شهدای صدر اسلام محشور بفرما. آمین یارب العالمین والسلام علی من اتبع الهدی»
زندگینامه و خاطرات شهید «الحسینی» در کتابی با عنوان «سفیر بیداری» توسط گروه فرهنگی شهید «ابراهیم هادی» تالیف شده است.
انتهای پیام/