به گزارش خبرنگار حماسه و جهاد دفاعپرس، «عابدین پوررمضان» از اسرای دوران دفاع مقدس خاطرهای از روزهای اسارت را روایت کرده است که در ادامه آن را میخوانید.
شرایط و محدودیتهای اسارت باعث شده بود که ما به خواب، حدس و گمان بیشتر بها بدهیم. انسان میل به آزادی دارد و وقتی مانع سر راه آزادی اوست به مسائلی از قبیل خواب و اخبار ضعیف خیلی اهمیت میدهد. بیرون که خبری نبود، همش سیم خاردار و نظم سخت نظامی بود. حالا همش هم خواب الکی نبود، گاهی هم انگار واقعا خوابهای صادقه هم میدیدیم؛ البته به خیال خودمان، الله اعلم. برای همین من اعتقاد دارم که اسرا در اسارت از طریق توفیق اجباری به درک و ادراک بیشتری از ظرایف پیرامون خود رسیدند.
خواب دیدن نشانههای مرگ عدنان خیرالله
«عدنان خیرالله» شخصیت دوم رژیم بعث عراق بود. روز مرگ عدنان خیرالله، جناب حاج آقا خطیبی برایم میگفت: درست یک سال قبل، آقای عباس چنانی، خوابی دیدند؛ آمده بود از من خواست که تعبیرش کنم.
(مرحوم) عباس چنانی گفت: جناب خطیبی! من دیشب خواب دیدم که «عدنان خیرالله» زیر یک درخت نشسته، لباس سفید بر تن دارد و مشغول تلاوت قرآن بود! بفرمایید تعبیرش چیه؟ گفت: عباس آقا! این را برای کسی صحبت نکن و منتظر بمان! حالا امروز به عباس گفتم: آن خوابی که پارسال دیدی، دیشب تعبیر شد و اتفاق افتاد. آن درخت نشانی سال بود! لباس سفید هم کفنش بود و تلاوت قرآنش الآن داره از تلویزیون عراق پخش میشه و سه روز عزای عمومی اعلام شد و این سه روزه تلویزیون عراق فقط تلاوت قرآن پخش کرده است!
علت مشغله ذهنی ما اسرا به افراد بعثی، اهمیت آنها در دستگاه صدام بود. چه بسا فکر میکردیم که اگر مثلا عدنان خیرالله بمیرد، صدام صدمه زیادی میخورد و شاید در آزادی ما تاثیر داشته باشد که البته نداشت. ولی از جهت ظلم زیادی که آن رژیم سفاک بر ما تحمیل میکرد از بین رفتن هرکدام از افراد بعثی باعث خوشحالی ما میشد.
انتهای پیام/ 141