گروه سایر رسانههای دفاعپرس - سعید آجورلو؛ جنگ غزه تبدیل به یک چالش بزرگ برای حکومت آمریکا و به صورت ویژه دولت جو بایدن شده است. دولت بایدن به صورت کلی دولتی متوسط، محافظه کار و بدون جمع بندی و تصمیم نهایی است؛ دقیقا بر عکس دولتهای اوباما و ترامپ که هر دو توان جمع بندی و اعمال تصمیم داشتند. دولت بایدن از این نظر عقبتر از این دولتها قرار دارد. از دلایل اصلی چنین شرایطی اولا ضعف استیت آمریکا نسبت به سالهای گذشته و در عین حال ظهور قدرتهای جدید جهانی و منطقهای است. دولت بایدن عملا امکان تداوم سیاستهای گذشته در افغانستان را نداشت و این کشور را به کسانی سپرد که روزگاری به بهانه نابودی آنها به خاورمیانه لشکرکشی کرد. خروج دولت بایدن از افغانستان یک علامت بزرگ حاکی از تضعیف این دولت است که موجب شده از توانایی اش برای ادامه هژمونی خود در جهان کاسته شود. درباره پرونده هستهای ایران هم ماجرا از جنس تعیین تکلیف نکردن است. دولت بایدن اقتدار لازم برای ایستادن مقابل جمهوری خواهان را ندارد و به همین دلیل این پرونده همچنان مفتوح است. در چنین شرایطی جنگ غزه یک گرفتاری بزرگ برای چنین دولت ضعیفی است. از سوی دست راستیها موظف به حمایت از امنیت و منافع رژیم اشغالگر است و از منظر چپگرایان باید بتواند از ادامه جنگ جلوگیری کند. از سوی دیگر روابط نامساعد دموکراتها با نتانیاهو بر این پیچیدگی افزوده است. دولت بایدن، اما نه توانایی داشت که از گسترش ایده مقاومت و بزرگ شدن آنها جلوگیری کند و نه اکنون قادر است که زمینه یک آتش بس را فراهم کند و در چنین شرایطی است که ترامپ میتواند دولت بایدن را متهم به بی کفایتی کند و در نظرسنجیها از او پیشی بگیرد.
دولت بایدن به عنوان نمادی از استیت آمریکا در خاورمیانه دچار مشکلات فراوانی است که به تنهایی قادر به حل آن نیست. به همین دلیل ادبیات تهدید و امنیتی سازی ایران به چالش خورده و آمریکا در چالش بزرگی گرفتار شده است.
رژیم اشغالگر تبدیل به دردسری بزرگی برای بایدن شده و عملا میتواند در نهایت به سقوط دولت دموکرات هم بینجامد. آمریکا با تمام توان از این رژیم حمایت میکند، اما توان این دولت محدودتر از قبل و معادلات جهان پیچیدهتر از گذشته شده است.
منبع: فارس
انتهای پیام/ ۱۳۴