به گزارش گروه جامعه دفاعپرس؛ چندین بار از برنامه خارجشده است، چرخی زده است و دوباره به سروقت همان صفحه مجازی آمده است! وقتی با پست و محتوای جدیدی مواجه نمیشود به سراغ پیشنهادهای خود اینستاگرام میرود و این روند روزهاست که در حال تکرار است. میل به دیدن و دیده شدن آنقدر زیاد شده است که دیگر در پنهانترین پستوهای زندگی هم واردشده است، مرز بین واقعیت و نمایش برای مخاطبها قابل ارزیابی نیست و این محوری است که طی مدت اخیر نظر جامعه شناسان و اساتید ارتباطات را به خود جلب است. آیا ما با جامعه و نسلی جدید مواجه هستیم که در واقعیت برای صفحات مجازی زیست میکند؟ حد این نمایش و حضور مجازی کجاست؟ و آیا پدیده «اعتیاد مجازی» پدیدهای واقعی و رو به گسترش است؟ در پرونده حاضر سعی داریم به ابعاد این موضوعات بپردازیم. به همین جهت به سراغ دکتر احسان شاه قاسمی، استاد ارتباطات دانشگاه تهران رفتیم.
عمده پژوهشهای او در حوزههایی مانند نقد فرهنگی، مطالعات شهرت، فلسفه رسانه و ارتباطات میان فرهنگی بوده است.
یک سؤالی که شاید لازم باشد بر آن تمرکز کنیم اینکه اینستاگرام چگونه و تا چه اندازه توانسته بر سبک زندگی ایرانیان مؤثر باشد. نظر شما دراینباره چیست؟ آیا تأثیرپذیری ایرانیان از این شبکه اجتماعی همانند سایر جوامع بوده است؟
شاه قاسمی: بله حتماً تأثیر گذاشته و اتفاقاً به نظر بنده تاثیرات بسیار عمیقی هم گذاشته است. به این صورت که اگر همین امروز اینستاگرام به کل حذف شود لااقل در چند ده سال آینده این تأثیرات باقی خواهد بود. ما بر اساس آمارهای رسمی منتشر شده حدود ۲۵ میلیون نفر کاربر اینستاگرام در ایران داریم هر چند این آمارها خیلی نمیتوانند دقیق باشند، ولی آنچنان این تأثیر از جهت مختلف بر ما عمیق بوده که ترجیحات باقی افراد را نیز تحت تأثیر قرار داده است.
بخشی از تأثیرات اینستاگرام به صورت محتوایی و بخش از آن به صورت ناخودآگاه است و اتفاقاً تأثیر بخش محتوایی بسیار کمتر از بخش ناخودآگاه بوده است. بنده یکی از مخالفین فیلترینگ تلگرام بوده و هستم. به خاطر اینکه تلگرام رسانهای متن بنیاد است؛ با اینکه کاربران میتوانند تصویر و ویدیو هم در آن بارگذاری و منتشر کنند، اما بیشتر بر پایه متن استوار است. متن و گفتههای زبانی یک چیزی نیست که شما بلافاصله آن را مصرف کنید و بر مبنای قرارداد در جوامع مختلف فرق میکند. درنتیجه وقتی شما یک متنی را میخوانید باید آن را در ذهن خود به مفاهیم تجزیه کنید تا بتوانید آن را ذخیره کنید.
اما اینستاگرام برخلاف تلگرام یک رسانه تصویر بنیاد است و تصویر برخلاف متن به صورت مستقیم مصرف میشود. بازیهای کامپیوتری موفقترین رسانههای بین المللی هستند. چون نیاز به زبان و تفسیر جداگانه ندارند.
ماهیت «تصویر بنیاد» اینستاگرام ذهن را تنبل میکند، فضا را مبتذل میکند، مصرف گرایی را تشویق میکند و چون بستری برای بحث کردنهای سیاسی نیست، به نظر میرسد برخی از مسئولین این عقیده را داشته باشند که این شبکه اجتماعی دردسری برای آنها ایجاد نمیکند و مانعی بر سر راه آن ایجاد نمیکند درحالیکه تلگرام اگر به شاخه و برگهای درخت حمله میکرد، اینستاگرام به ریشهها حمله میکند.
شما نسل جدیدی تربیت کردید که نهایت افتخارشان پرستش سلبریتی هاست. اما کدام سلبریتی ها؟ فیروز نادری، دانشمند بازنشسته ناسا یا دنیا جهان بخت و ندا یاسی؟ مبتذل ترین، بی محتواترین و کودنترین افراد به نام استعداد در کشور ما پرستیده میشوند.
در کشور ما مشکلات به شکل مضاعف تری به چشم میآیند و وجود دارند. به خاطر اینکه ما دارای یک فرهنگی هستیم که در آن یکسری از ارزشها برای ما مهم است. بسیاری از کشورها اصولا درباره مدیریت فرهنگی خیلی مطالبی منتشر نمیکنند و یک جمله کلیدی دارند، اینکه «فرهنگ میخواهد آزاد باشد»، اما در کشور ما این ادعا وجود دارد که میخواهیم فرهنگ عمومی را ارتقا دهیم و چون این کار را به صورت بدی انجام دادهایم، دقیقا نتیجه عکس گرفتیم. مثلا به زور میخواهیم به بچه نمازخواندن یاد دهیم و او نمازگریز میشود درصورتی که آن فرد غربی درست است که نماز نمیخواند، اما به نماز خواندن شما احترام میگذارد. در لندن تعداد زنان روبنده دار که راحت در شهر تردد میکنند و کسی به آنها تعرض نمیکند، خیلی بیشتر از شهر قم است.
متاسفانه میزان مصرف و تاثیرپذیری کاربران ایرانی از شبکههای اجتماعی به خصوص اینستاگرام بسیار بیشتر از اروپاییها و آمریکایی هاست.
در حال حاضر مواجهه حاکمیت با شبکههای اجتماعی چگونه است؟ البته اشاره کوتاهی در صحبتهایتان داشتید. بهعنوان مثال در حال حاضر بسیاری از وزرا و مسئولان دولتی و حاکمیت، در توییتری که فیلتر است، فعالیت زیادی دارند و گاها بسیاری از صحبتها و نکات خود را در آنجا مطرح میکنند، اما حضور بسیار ضعیفتری در اینستاگرام دارند.
شاه قاسمی: حاکمیت با شبکههای اجتماعی برخورد بسیار ضعیفی داشته است. به عقیده من هیچ اشکالی ندارد که ما بعد از بحثی کارشناسی به این نتیجه برسیم که اینستاگرام باید فیلتر شود. تمام عرض من این است که اگر ما قصد فیلتر کردن تلگرام را داریم، باید بر اساس یک سند پژوهش شده، بگوییم که در فردای بعد از فیلتر چه اتفاقی خواهد افتاد.
برخیها به دلیل محتوای ضعیف سریالهای شبکه نمایش خانگی، به شدت با آنها مخالفاند و آنها را مناسب تماشای خانوادگی نمیدانند در صورتی که من با ماهیت و بودن شبکههای نمایش خانگی بهشدت موافق ام، چون در صورت حذف آنها، همان خانواده باید بین دیدن سریالهای تلویزیون و شبکههای ماهوارهای یکی را انتخاب کند. چون حق انتخاب او زیاد نیست. هر محدودیتی که میخواهیم ایجاد کنیم، آن گروه محدودکننده باید توضیح دهند که از فردای محدودیت، چه اتفاقی در جامعه میافتد.
یعنی به فکر جایگزینی برای آن نبودیم؟
شاه قاسمی: علاوه بر این، به فکر اینکه چه اتفاقی بعد از این خواهد افتاد هم نبودیم. فقط به این فکر میکردیم که این شبکه اجتماعی نباید باشد. باید افرادی که این فضا را میشناسند، در این فضا کار کردند و از آن اطلاع دارند، دور هم جمع شوند، تصمیم بگیرند و برای آن سند تهیه کنند؛ در آن سند پیش بینیهای خودشان را اعلام کنند تا اگر فردا اتفاقهای دیگری افتاد، پاسخگو باشند. از آن طرف شما پیام رسانهای داخلی را پیشنهاد میکنید که هیچ کدام نه قابلیت برابری با تلگرام را دارند و نه حتی دولت حمایتی از آنها میکنید. بالاخره گروههایی از جامعه از این شبکههای اجتماعی داخلی استقبال کردند، ولی دولت فقط شعار حمایت از آنها را میداد و البته کاربران نیز با مشکلات زیادی از طرف آنها روبرو شدند. از بارگذاریهای ساده عکس و فیلم که با مشکل مواجه میشد تا عدم اطمینانی که به آنها بود.
وقتی شما یک شبکه اجتماعی داخلی راه اندازی کردید، باید به کاربران خود این اطمینان را بدهید که اگر هر بحث سیاسی و... داشتید کسی شما را تهدید نمیکند.
متأسفانه این بیاعتمادی در بین کاربران شبکههای اجتماعی وجود دارد و بسیاری عنوان میکنند که حاضراند در شبکههای اجتماعی مثل تلگرام و توییتر حضور داشته باشند با فرض اینکه مدیران آن شبکهها به اطلاعاتشان دسترسی خواهند داشت، اما حاضر نیستند از شبکههای داخلی استفاده کنند.
شاه قاسمی: مردم که جای خود، اکثر مسئولین هم از شبکههای اجتماعی خارجی استفاده میکنند. حتی خود آن فردی که در فیلترینگ دخالت دارد، از واتساپ استفاده میکند تا اطلاعاتش محفوظ بماند. ما در جهان و دنیای جدیدی زندگی میکنیم و باید بپذیریم که روشهای پیشین دیگر جوابگو نیستند. چه اتفاقی افتاده و چه بیاعتمادی ایجاد شده که مردم کشورتان حاضرند دادهها و اطلاعات خود را در اختیار کشورهای بیگانه قرار دهند، اما در اختیار شما نگذارند. درحالیکه همان مردم نمیدانند که جمهوری اسلامی اگر بخواهد میتواند به هرجای تلگرام سرک بکشد و به اطلاعات شما دسترسی داشته باشد. با این وجود مردم تلگرام، واتساپ و شبکههای اجتماعی خارجی را به داخلیها ترجیح میدهند. متأسفانه در ایران برخلاف سایر کشورها خبری از اعتمادسازی نیست. شما اگر بتوانید اعتماد کاربران خود را جلب کنید، نه تنها اینها را جذب خود خواهید کرد، بلکه میتوانید کاربران خارجی را نیز جذب کنید. وقتی شما اطلاعات را بدون تبلیغات، با امنیت بالا و بدون نقض حریم خصوصی جابجا کنید، مطمئن باشید که شما مشتریهایی در جاهای دیگر پیدا خواهید کرد.
چگونه میتوان در عین نگهداشتن فضای شبکههای اجتماعی نظیر اینستاگرام از کارکردهای نامطلوب آنها کاست؟
شاه قاسمی: من بهشخصه فردی هستم که در شبکههای اجتماعی فعالیت دارم. به نظرتان مصرف روزانه اینستاگرام من چقدر است؟ ۱۴ دقیقه. خود اینستاگرام بر اساس زمانی که در این پلتفرم صرف میکنید، به شما در قالب یک نمودار تذکر میدهد که مصرف شما چقدر باید باشد. باید من از اینستاگرام استفاده کنم نه اینستاگرام از من، اما اکثر کاربران کاری به این مسائل ندارند. قطعاً با آموزش میشود یک کارهایی کرد، اما ماهیت این شبکه جذاب و سرگرمکننده است و به واقع کار زیادی از شما بر نمیآید تا بتوانید جلوی آن را بگیرید.
اگر قبول داشته باشیم که زنان خانه دار و جوانان از گروههای جدی هدف اینستاگرام برای تغییر سبک زندگی هستند، این چقدر میتواند آسیب زا باشد و این وسط ما چقدر توانستهایم الگوهای جایگزین سبک زندگی برای آنها در جامعه معرفی کنیم؟
شاه قاسمی: اینستاگرام قطعا به لحاظ ایجاد مصرف گرایی در جامعه به شدت آسیب زا بوده است و حتی به شما نشان میدهد که شما با هر شرایطی میتوانید مصرف گرا باشید. مثلا شما میتوانید بسیار پیر و فرسوده شده باشید، اما هنوز از پوشیدن لباسهای برند و مارک دار لذت ببرید و یا حتی یک خانم چادری باشید، اما از پوشیدن لباسهای مارک دار در زیر چادر استفاده کنید و لذت ببرید حتی اگر هیچ کس آن لباسهای شما را نبیند! ذات و سرشت این رسانه به دلیل تصویر بنیاد بودنش، ترویج مصرف گرایی است. اگر شما قصد داشته باشید تا در اینستاگرام علیه مصرف گرایی مطالبی بارگذاری کنید، مثل این است که بخواهید برای تعداد زیادی پورن استار درباره حجاب و عفاف صحبت کنید! اصلا فضا برای این کار مناسب نیست. خود من علیه مصرف گرایی، علیه سلبریتیسم مطالب زیادی در اینستاگرام منتشر کردم، اما معتقدم که خیلی تاثیرگذار نیست، ولی من اینها را منتشر میکنم تا دانشجوی من با موضع رسمی من آشنا شود. هیچ وقت مطالب جدی و تاثیرگذار جایی در این فضا ندارند، چون مخاطب اینستاگرام اصلا به دنبال این چیزها نمیگردد.
پس چگونه میتوانیم کارکردهای نامطلوب اینستاگرم را کاهش دهیم؟ با این دست فرمان که جامعه را از دست داده ایم.
شاه قاسمی: جامعه که همین حالا هم از دست رفته است! ۱۴ میلیون از هم وطنان شما دنبال کننده دنیا جهان بخت است. تتلو ۴ میلیون دنبال کننده دارد. در آمارها گفته میشود که ما ۴ میلیون معتاد داریم. البته که به عقیده من و بر اساس اطلاعاتی که دارم بیش از ۱۵ میلیون نفر در ایران مواد مخدر مصرف میکنند. جامعه شما همین الان هم از دست رفته است و این جامعهای است که هر لحظه در آستانه انفجار است.
خب چگونه میشود جلوی آن را گرفت؟
شاه قاسمی: نمیشود جلوی آن را گرفت؛ این آینده شماست. فقط میتوانیم تلاش کنیم تا سرعت آن را کمتر کنیم. اینکه فکر کنیم میتوانیم جلوی این ابتذال را بگیریم و یا روشی هست که میشود جلوی شهرت را گرفت، همچین چیزی وجود ندارد و این اصلا مشکل ما هم نیست. ۱۸۰ میلیون آمریکایی دنبال کننده کیم کارداشیان هستند درصورتی که هیچ استعداد خاصی ندارد. دنیا دارد به این سمت میرود و شاید تنها راه آن آموزش دادن باشد. مثلا من به دخترم گفته ام که تا سن ۱۸ سالگی برای او گوشی موبایل نمیخرم. چون برده سلبریتیها خواهد شد.
به نظرتان موفق خواهید شد و تا چه سنی میتوانید این کار را ادامه دهید؟
شاه قاسمی: بعید میدانم موفق نشوم. چون پای این عقیده ام محکم ایستاده ام. میدانم که در گوشیها چه اتفاقی در حال رخ دادن است. وقتی پژوهشهای این حوزه را میخوانید مو به تنتان سیخ میشود. آمارهایی از دختران ۱۰ تا ۱۲ سالهای که در این سن چندین بار رابطه جنسی را تجربه کرده اند! به عقیده من دردسر خریدن گوشی بسیار بیشتر از نخریدن آن است و ارزش این را دارد که شما برای آن تلاش کنید.
شما در دنیایی به سر میبرید که فرزند شما هر آنچه را که در خانه منع شده، میتواند در بیرون از خانه به راحتی به دست آورد.
شاه قاسمی: به چه شکلی میخواهد به دست آورد؟ اولا من گوشی خودم را در منزل در اختیار فرزندم میگذارم و او میتواند از گوشی پدر و مادر استفاده کند. گوشی یک دستگاه است و دسترسی به آن در بیرون از خانه به همین راحتی نیست و تجربه ثابت کرده اکثر بچههایی که منع خرید گوشی در خانه میشوند، به دنبال خرید پنهانی گوشی در بیرون از خانه نیستند.
اگر بعد از ۱۸ سالگی به یکدفعه این همه محدودیت به یک انفجار و سرکشی تبدیل شود، چکار باید کرد؟
شاه قاسمی: ببنید این بچهها عملا از دسترسی به گوشی منع نشدند، فقط گوشی شخصی ندارند و در گوشی والدین خود به اندازه کافی با این فضا آشنا شدهاند. علاوه بر اینکه در سن ۱۸ سالگی شما به سن مسئولیت پذیری رسیده اید و نمیشود که بعد از آن گوشی نداشته باشید. بگذارید به گونه دیگر عرض کنم؛ به عقیده من حتی اگر این فرضیه برای بچهها محدودیت هم داشته باشد، به نظر من باید انجام شود. چون واقعا جنایتهایی که در این گوشیها علیه بچههای ما اتفاق میافتد، شگفت انگیز است و من براساس پژوهش به شما عرض میکنم که اکثر بچههایی که تا ۱۸ سالگی گوشی ندارند، آدمهای «گوشی باز»ی نمیشوند و دیگر برای آنها خیلی داشتن گوشی در اولویت نیست، چون عمیقا با لذتهای جهان بدون گوشی آشنا هستند و آن را تجربه کردهاند. شما به عنوان والدین باید با بچههای خود مدام صحبت کنید و آنها بسیاری از مطالب را از شما میپذیرند. ولی بچهای که گوشی دارد، عملا ارتباطش با پدر و مادر قطع شده است.
و متاسفانه کرونا این اوضاع را بدتر کرده و گوشیها خیلی سهلتر در اختیار بچهها قرار گرفته است.
شاه قاسمی: بله کرونا ضربات بسیار سختی وارد کرد و ما موارد بسیار وحشتناکی در روستاها داشتیم که اتفاقات عجیب و غریبی در این خصوص افتاده است. عملا دو نفر که گوشی دارند ارتباطشان با همدیگر شبانه روزی میشود و عملا پسران و دختران نوجوان از دسترس خانواده هایشان خارج میشوند. الان اکثر دانشجویان من که با آنها صحبت میکنم، ارتباطشان با خانواده در این حد است که فقط یک غذایی آنجا میخورند و پولی از والدین دریافت میکنند و اصطلاحا والدین در زندگی مجازی آنها همه بلاک هستند.
به نظر شما سیر استفاده از اینستاگرام در جامعه ایرانی و در بین اقشار مختلف چه تغییراتی داشته است و آیا میتوان گفت که از هیجان استفاده از این بستر بهتدریج کاسته شده است؟
شاه قاسمی: به عقیده من این هیجان و میزان استفاده کمتر که نشده، بیشتر هم شده است و اول فیلترینگ تلگرام و بعد آمدن کرونا به این سیر افزایشی کمک کرده است. اگر در دو سه ماه گذشته کاهش پیدا کرده، بنده اطلاعی ندارم و همین دو دلیل باعث افزایش مخاطبان این شبکه اجتماعی شده است. در خانه نشینی زمان کرونا، ما نیاز به سرگرمی داشتیم و اینستاگرام نیز که مادر سرگرمی هاست و اگر اشتباه نکنم آمار نیز همین را تایید میکند که در دو سال گذشته استفاده از اینستاگرام بیشتر شده است.
اگر اینستاگرام وجود نداشت جامعه ایرانی چه وضعیتی داشت و آیا میتوان بخشی از تغییرات جامعه را به اینستاگرام ارتباط داد یا خیر؟
شاه قاسمی: نه من نمیخواهم از یک تغییر بزرگ به وسیله اینستاگرام صحبت کنم، ولی قطعا برخی از ترجیحات به صورت گسترده در جامعه تغییر پیدا کرده است. فلسفه یک رسانه، در جامعه کاربرانی که در آنجا زندگی میکنند جاری و ساری میشود و فارغ از محتوا به جامعه شکل میدهد.
ریموند ویلیامز و مارشال مک لوهان به عنوان نظریه پردازان بزرگ رسانه در دو سر این طیف قرار دارند. ویلیامز معتقد است که «کاربرد رسانه اثرات آن را تعیین میکند» چیزی که در جامعه خودمان هم از آن زیاد میشنویم که از رسانه استفاده بد میشود. از آن طرف مک لوهان میگوید که «محتوای رسانه اهمیتی ندارد و اثر رسانه با سرشت آن معلوم میشود» البته مک لوهان اندکی نگاههای افراطی در رسانه دارد. مثلا میگوید که «صاحبان تلویزیون، میدانند که خیلی مهم نیست که چه چیزی میسازند، مهم این است که آن برنامه پخش شود.» البته که هم محتوا و هم ساختار اهمیت دارند، اما مهمتر از آن این است که شما آن محتوا را از طریق چه ساختاری منتقل کنید.
مهمترین اقشار استفادهکننده از اینستاگرام چه کسانی هستند؟ (نوجوانان، زنان خانه دار، مردان جوان) اصلا همچین تفکیکی به لحاظ آماری وجود دارد؟ و برای چه کار ویژههایی از این پلتفرم اجتماعی استفاده میکنند؟
شاه قاسمی: من همچین آمار تفکیک شدهای ندیده ام، ولی به نظرم و بر اساس مشاهداتی که داشتم، زنان و نوجوانان بیشترین قشر استفاده کنندگان اینستاگرام هستند. خب به نظرتان از چه محتوایی استفاده میکنند؟ بیایید همین الان اکسپلور اینستاگرام من را مشاهده کنید. البته من فقط این کار را برای دانشجویان خودم و همچین موضوعاتی انجام میدهم.
البته میدانید که اکسپلور اینستاگرام بر اساس جستجوی آن کاربر با موضوعات خاص، مدام بر اساس همان جستجوها به او پیشنهاد دیدن صفحات مشابه را میدهد.
شاه قاسمی: خب بیایید همین الان امتحان کنیم. من روزانه حدود ۱۰ تا ۱۵ دقیقه به اینستاگرام مراجعه میکنم و نهایتا به کامنتهای دانشجویانم پاسخ میدهم و یا پستهای همکارانم را میبینم و لایک میکنم. ببینیم اکسپلور اینستاگرام من چه صفحاتی را نشان میدهد و آخرین بار به نظرم ۵ ماه گذشته من اکسپلور را چک کردم و آن هم سر کلاس درس بوده است. (با نشان دادن صفحات نیمه پورن) قطعا من چنین صفحاتی را دنبال نمیکنم و با وجود اینکه آنها کاملا صفحات پورن نیستند، ولی همه به یک سبک زندگی خاصی اشاره دارند. ببینید کدام یک از این صفحات علمی و یا آموزشی است؟ کدام یک از این صفحات انتقادی و یا جامعه شناسی است؟ قطعا هیچ کدام! تصور من این است که دنبال کنندگان صفحه من حتما این صفحات را دنبال میکنند، میبینند و اینستاگرام نیز به من آنها را پیشنهاد میکند.
شما ممکن است به من بگویید از اینستاگرام میشود به همان اندازه درخصوص مسائل آموزشی استفاده کرد که ندا یاسی و تتلو در لایو از آن استفاده میکنند! اما در عمل همین اکسپلور به شما نشان میدهد که هم وطنان شما بیشتر به کدام جنبه از اینستاگرام علاقه نشان میدهند. اکثر کاربران اینستاگرام صرفا برای سرگرمی از آن استفاده میکنند و حتی جنس این سرگرمی به گونهای است که افراد مذهبی هم میتوانند از آن استفاده کنند.
آن فرضیه شما برای اینکه این مسیر جامعه و این قطار به سمت سراشیبی در حال حرکت است، قابل تامل است. به نظر شما نقش دانشگاه و به خصوص دانشکدههای علوم اجتماعی و ارتباطات در کم کردن سرعت این قطار چه میتواند باشد؟
شاه قاسمی: البته که ما در حال تلاش کردنیم، اما این جریان، یک اتفاق جهانی است. رئیس جمهور آمریکا یک سلبریتی بود و برای بار دوم با تقلب نگذاشتند که انتخاب شود. رئیس جمهور اکراین هم یک سلبریتی است. مقامهای قدرت در جامعه خودمان اکثرا کارهای نمایشی و اینستاگرامی انجام میدهند. مثلا طرف میخواد رئیس جمهور بشود و اعلام میکند که نصف کابینه من را زنان تشکیل خواهند داد. شایسته سالاری در کار نیست و صرفا بازی با اعداد است. اینستاگرام جامعه جهانی را به جامعه نمایشی تبدیل کرده است. افراد در اینجا باید دائما در حال نمایش دادن باشند و بنابراین شما با همه افراد جامعه درگیر هستید و اگر شما نخواهید در این مسیر خود را به نمایش بگذارید عملا حذف خواهید شد و تنها راه بقای شما ادامه همین مسیر نمایش است. به همین دلیل است که این فرهنگ علیرغم ابتذال، به راه خود ادامه میدهد.
فضای جالبی است؛ آن مداح معروفی که همه میشناسند، در این فضا حضور فعال دارد، خطیب شما صفحه دارد؛ آن پورن استار هم در این فضای اینستاگرام حضور دارد و همه با هر فعالیتی حضور فعال دارند و هیچ کدام نمیخواهد تا این حضور را از دست بدهند.
شاه قاسمی: اتفاقا یکی از دانشجویان من درباره روحانی سلبریتیها در حال پژوهش است. اکثر اینها از داخل خانه خودشان فیلم میگذارند. پیشتر خانه روحانیها یک حریم خصوصی به شمار میآمد، اما وقتی شما میخواهید در اینستاگرام فعال باشید باید این ظواهر را رعایت کنید و اصطلاحا اینستاگرامی باشید. حالا شما یک امر مقدس دارید و آن هم تعداد فالوورهای بیشتر است. چون بر اساس تعداد بالای همین دنبال کنندگان با شما صحبت میکنند و شما را جدی میگیرند و همه اینها یک آرمان دارند که چشمهای بیشتری به سمت آنها باشد.
من در این باره چندین کتاب و مقاله نوشتم. مقالهای در خصوص بچه پولدارهای تهران که در یکی از ژورنالهای مطرح جامعه شناسی به چاپ رسید. منتها بیش از این از من استاد دانشگاه بر نمیآید؛ حتی درسی به عنوان مطالعات شهرت هواداران از سال ۹۹ وارد دانشگاه تهران کردم. ولی توان من هم همین است؛ چون چشم و گوش جامعه به جای دهان من استاد، به دهان سلبریتیها دوخته شده است.
از جنبه روانشناسی نیز بودن در اینستاگرام باعث خشم میشود. چون بسیاری از کاربران با دیدن بسیاری از تصاویر، ویدیوها و لذتهایی که متعلق به آنها نیست، این احساس را میکنند که همه این لذتها باید در اختیار آنها باشد، ولی حالا نیست و به نحوی از آنها دزدیده شده و حق آنها در جامعه خورده شده است. به همین خاطر یکی از مضرات بودن در اینستاگرام این است که شما دائما خشمگین هستید و متاسفانه این خشم به جامعه نیز تسری پیدا میکند. همین صفحه بچه پولدارهای تهران که عرض کردم، ۵۰۰ هزار دنبال کننده (فالوور) دارد و جالب است که آنها خودشان علنا ادعا میکنند که ما هیچ استعدادی نداریم و فقط پولدار هستیم.
و حاکمیت هم صرفاً به خاطر اینکه آنها وارد مسائل سیاسی نشدهاند، همه درها را به روی آنها باز گذاشته است...
شاه قاسمی: بله و متأسفانه به نظر میرسد تا زمانی که شما وارد دنیای سیاست نشدهاید، این آزادی را دارید که هر کاری دلتان بخواهد، انجام دهید. شما فقط کافی است یک سطحی را رعایت کنید و دیگر به شما کاری ندارند. بسیاری از این کاربران بعضی پستهایشان رسماً زندانی دارد! ولی قانونگذار صرفاً با دادن یک بار تذکر کاری به آنها ندارد.
انتهای پیام/ 231