«سعید عاکف» نویسنده مطرح ادبیات دفاع مقدس که با کتاب «خاکهای نرم کوشک» روایت زندگی شهید عبدالحسین برونسی درخشش پیدا کرده است، در گفتوگو با خبرنگار فرهنگ دفاعپرس، با اشاره به وضعیت ادبیات دفاع مقدس اظهار داشت: بهاعتقاد بنده بحث نویسندگی خیلی لوث شده است؛نویسندگی در حوزه دفاع مقدس دارای قواعد مهم و مباحثی است که حتماً باید ملاحظه شوند درحالی که چیزی که امروز شاهدیم، اُفت شدید کیفیت است که در اصطلاح عامیانه «بنداز برویی» گفته میشود.
این نویسنده نسبت به چاپ کتابهای متعدد بیکیفیت انتقاد کرد و گفت: هیچ سیاست خاصی پشت سر چاپ این کتابها وجود ندارد که بالاخره هدف نویسنده از نگارش و چاپ کتاب چه چیزی است و قرار است چه چیزی به مخاطب بفهماند.
وی در پاسخ به اینکه آیا نسبت به نگارش کتاب دفاع مقدس دلسرد شده است، عنوان کرد: نه. بحث امروز ما دلسردی نیست؛ برادر بزرگتر بنده که بخاطر یک عمل جراحی اشتباه که روی ایشان صورت گرفته بود فوت کردند، کتابفروش بودند. ایشان کتابی از شهید «مجید قربانزاده» در کتابفروشیشان میفروخت که من به ایشان گفتم حمیدآقا، این کتاب را از قفسه بردارید. ایشان پرسیدند برای چی، و من گفتم بخاطر عکسهای خالکوبی بدن شهید که صلاح نیست، چون تاجایی که من میفهمم روح شهید به این کار راضی نیست. برادر من بدون اینکه مقاومت کند، کتابها را جمع کرد. مدتی بعد مادر شهید در جلسهای میگفت، در خواب پسرم را دیدم که خیلی از کتابی که درباره ایشان نوشته شده بود ابراز نارضایتی میکرد.
عاکف تصریح کرد: بعضی از ناشران دفاع مقدس عکس پیکر شهدا را چاپ میکنند؛ من به این شیوه اعتراض دارم و بارها به آنها تذکر دادهام که این کار را نکنید، چون این هتک شهید است و شما دشمن را شاد میکنید. متاسفانه این ناشران خیلی هم در مباحث معرفتی و دینی بیسواد هستند. گاها به این عزیزان اعتراض کردهام و به من پاسخ دادند که میخواهیم مردم بفهمند که شهید چه بوده و چه شده است. من تاکید کردم که این نوع کار اولا وهن شهید است؛ در ادامه این مسیر شاهد تولید ادبیاتی هستیم که مسائل خصوصی شهید است، فکر میکنم طرح روابط خانوادگی شهدا و دیگر مسائل در کتاب و ادبیات کار درستی نیست و نباید به آن پرداخت.
این نویسنده با بیان اینکه برخی از نویسندگان مطرح و مهم دفاع مقدس گوشهگیر شدهاند و دستگاههای فرهنگی برخورد درستی با آنها ندارند، تصریح کرد: ادبیات دفاع مقدس با ادبیات جنگ در آمریکا و فرانسه فرق دارد. شهدا در نزد ما حرمت دارند؛ در آموزههای دینی ما حرمت مومن از حرمت کعبه بالاتر است و ما باید جایگاه شهید که دستمایه ادبیات قرار میگیرد را ویژه بدانیم. خیلی اتفاقات از این دست در ادبیات دفاع مقدس وجود دارد که متاسفانه برخی سواد آن را ندارد و بسیاری در این زمینه فقط مشغول کاسبی هستند و من این رویه را اصلا قبول ندارم و بههیچ عنوان حاضر نیستم یک کلمه سواستفاده از نام شهدا داشته باشم.
وی عنوان کرد: من شخصا بارها برای نوشتن مطلبی درباره شهدا شبها نماز شب میخوانم و توسل میکنم و با گریه از خدا طلب مغفرفت میکنم که اگر چیزی درباره یک شهید را نتوانستهام بهخوبی بنویسم، خدا گذشت کند چراکه معتقدم نوشتن درباره شهدا به این سادگی نیست که ما فکر میکنیم.
عاکف درباره حضور در نمایشگاه کتاب تهران گفت: حقیقتا شخصا سالها پیش بخاطر خلاهایی که در حوزه ادبیات دفاع مقدس وجود داشت به نمایشگاه کتاب تهران میآمدم و شرکت پیدا میکردم. انتشاراتی مثل سوره مهر ۳۰ سال پیش در حوزه دفاع مقدس کتابهای بسیار کمی داشت و اصلا کمترین فروش را داشتند و تمام اینها بهنوعی مدیون انتشارات ملک اعظم و کتاب خاکهای نرم کوشک هستند؛ من این را با اعتقاد بیان میکنم، چون این کتاب بهنوعی این راه را هموار کرد ولی متاسفانه از طرفی خیلیها درباره این کتابها بیمهری میکنند و گاها گفته میشود این کتابها دیگر چاپ نمیشود!
این نویسنده شرایط فعالیت ناشران خصوصی را سخت دانست و تاکید کرد: هزینه حضور یک ناشر در نمایشگاه کتاب خیلی سرسامآور شده است؛ یک ناشر برای حضور در نمایشگاه کتاب تهران حداقل باید 50 میلیون تومان هزینه کند و این ناشر باید چقدر فروش داشته باشد تا بتواند چنین هزینههایی را جبران کند. کرایه غرفه و کارگر و هزینههای رفت و آمد برای ناشران شهرستانی شرایطی را بهوجود میآورد که اگر در نمایشگاه حضور نداشته باشد، بهتر است. این وضعیت در شرایطی است که کمترین کمکها به ناشرین صورت میگیرد. دستگاههای فرهنگی زیادی در تهران وجود دارند که دارای ظرفیتهای اسکان هستند اما باوجود این شرایط و امکانات یک ناشر شهرستانی باید کرایه هتل پرداخت کند و کسی احساس وظیفه نمیکند که امکاناتی در اختیار ناشران قرار دهد.
وی درباره اینکه آیا شرایط برای نوشتن نویسندگان محیاست، عنوان کرد: متاسفانه قدرشناسی از نویسندگان پیشکسوت صورت نمیگیرد؛ بنده شخصا با اینکه بهلحاظ فکری با رضا امیرخانی اختلاف سلیفه زیادی دارم اما هرگاه ایشان را میبینم به ایشان احترام میگذارم و رابطه دوستانه حسنهای بین ما وجود دارد اما متاسفانه قدر این ظرفیت و استعدادها دانسته نشده و چنین استعدادها و افرادی را بخاطر کوچکترین انتقادها کنار میگذاریم و همین بزرگترین ضربه و خسارت فرهنگی به حوزه ادبیات و کتاب است.
ولی منصوریان
انتهای پیام/ 121