در گفت‌وگوی دفاع‌پرس با صادق اشک تلخ مطرح شد؛

تزویر آمریکا در تشکیل و تجهیز داعش

رزمنده مدافع حرم گفت: هر بلادی آزاد می‌شد و ما وارد آن می‌شدیم، از پیرمردها و پیرزن‌هایی که قادر به فرار نبودند سوال می‌پرسیدیم که داعشی‌ها کجا هستند؟ فکر می‌کردند که ما هم داعشی هستیم! در پاسخ به زبان عربی می‌گفتند: نگویید داعش! زمانی که مطمئن می‌شدند ما داعشی نیستم، می‌گفتند اگر کسی به آن‌ها داعشی می‌گفت زبانش را با قیچی در ملاءعام قطع می‌کردند.
کد خبر: ۶۸۰۸۶۴
تاریخ انتشار: ۰۶ مرداد ۱۴۰۳ - ۱۱:۲۸ - 27July 2024

به گزارش خبرنگار دفاع‌پرس از کرمانشاه، «صادق اشک تلخ» یکی از رزمندگان مدافع حرم است که از ابتدای ورود داعش به عراق و سوریه در کنار دیگر رزمندگان در خط مقدم مقابله با داعشی‌های تکفیری حاضر شد و صحنه‌های مهمی را با چشم خود نظاره‌گر بود. بخش اول گفت‌وگوی دفاع‌پرس با صادق اشک تلخ را در ادامه می‌خوانید:

دفاع‌پرس: اولین حضور شما برای مقابله با داعش کدام کشور بود چه شد وارد این عرصه شدید؟ 

 اولین حضور من در جبهه مقاومت بعد از انفجاری بود که در سامرا رخ داد و حرم مطهر امامین عسکرین (ع) منهدم شد. در آن زمان شرایط به گونه‌ای بود که از طرف ستاد بازسازی عتبات عالیات از ما خواسته شد که با یک جمعی در آنجا حضور پیدا کنیم.

وقتی در سامرا حضور پیدا کردیم غیر از قسمتی از حرم که ویران و تخریب شده بود تقریبا شهر دست تکفیری‌ها بود، به‌گونه‌ای که هر شب با خمپاره صحن حرمین عسکرین را مورد حمله قرار می‌دادند.

تزویر آمریکا در تشکیل و تجهیز داعش

پس از گذشت چندین ماه به ما اعلام شد داعشی‌ها تا مسافت حدود ۴۰ کیلومتری کربلا رسیده‌اند و بلافاصله پس از هماهنگی‌های صورت گرفته ما را به کربلا منتقل کردند.

در کربلا جلساتی را با عتبه مقدسه داشتیم و در آنجا اعلام شد تیپی از خدام عتبه مقدسه را سازماندهی کنیم؛ عتبه مقدسه حدود ۹ هزار و ۶۰۰ نیرو داشت که با تلاش‌های صورت گرفته تیپ حضرت علی‌اکبر (ع) عتبه مقدسه بنیان‌گذاری شد.

پادگانی تاسیس شد و در ورزشگاهی که وجود داشت تمرینات نظامی صورت می‌گرفت و تاکتیک‌‌ها به نیروهای حاضر آموزش داده می‌شد. پس از سازماندهی با اجرای عملیات‌های مختلف تقریبا تهدید جدی تکفیری‌های داعش از کربلا دفع شد و عملیات‌ها به سمت دریاچه سرسار و منطقه تکریت که زادگاه صدام بود ادامه پیدا کرد به گونه‌ای که داعشی‌ها به آن سوی دریاچه سرسار عقب نشینی کردند.

پس از گذشت چندین ماه شرایط اطراف حرمین مقدس آقا سید الشهدا و حرمین عسکرین ثبات ایجاد شد و داعشی‌های تکفیری به دشت الانبارعقب نشینی کردند و تهدیدات هجومی ‌آن‌ها سلب شد.

دفاع‌پرس: چه شد که شما به سوریه اعزام شدید؟ 

اوایل سال ۱۳۹۴ بود که اعلام شد برگردید و قرار است تیپی برای حضور در سوریه سازماندهی شود. اولین تیپ با حضور بسیجیان و داوطلبین سازماندهی شد؛ در مرحله اول و به همت سپاه نبی اکرم (ص) حدود ۸۰۰ نفر پس از آموزش‌های تاکتیکی در سطوح مختلف اوایل سال ۱۳۹۵ به پادگان شهید پازوکی منتقل شدیم؛ در این پادگان یک تیپ فاطمیون که از ۵۰۰ نفر تشکیل شده بود برای آموزش و اقدامات دیگر در اختیار گروهی که بودیم قرار دادند.

پس از یک هفته که در پادگان پازوکی مستقر بودیم زمینه های اعزام به شهریه محیا و اعزام انجام شد؛ پس از رسیدن به سوریه در یک فرصت بسیار محدود از دمشق با هواپیمای c130 ما را به حلب منتقل کردند؛ نکته مهم در حلب این بود، با توجه به اینکه باند فرودگاه در تیررس دشمن بود حتما باید پرواز در شب انجام می‌گرفت و بچه‌های سپاه، چپ و راست باند فرودگاه با چراغ قوه‌هایی به هواپیما اشاره می‌دادند تا مسیر باند را اشتباه نرویم و هواپیما بتواند در باند فرود بیاید. 

پس از ورود به حلب در کوتاه‌ترین زمان کادر فرماندهی در منطقه‌ای در جنوب جلب به نام قراصی مستقر شد. در این منطقه پیشروی تکفیری‌ها در حال انجام شدن بود. پس از توجیه نسبت به منطقه با شروع طلوع آفتاب خط پدافندی آن منطقه به تیپ ما سپرده شد و این سرآغازی از حضور ما در آن منطقه بود. 

حضور من در سوریه از این زمان شروع شد و تا پس از شهادت حاج قاسم سلیمانی هم ادامه داشت. پس از شهادت سردار سلیمانی عملیاتی در منطقه سراقب حدفاصل بین منطقه عمومی حلب و حماه انجام شد تا دشمن تصور غلطی نداشته باشد که پس از شهادت حاج قاسم اخلالی در روند جبهه مقاومت به وجود آمده است.  

دفاع‌پرس: کجا حاج قاسم سلیمانی را دیدید و نظر مردم جنگ‌زده سوریه در مورد رزمندگان جبهه مقاومت چه بود؟ 

رهبر معظم انقلاب اسلامی در معرفی حاج قاسم سلیمانی فرمودند: «ایشان یکی از تربیت‌یافتگان مکتب امام راحل بود». باید ببینیم کسی که تربیت یافته مکتب اسلام است چگونه در جبهه مقاومت عمل می‌کند و آن‌هایی که تربیت یافته اسلام آمریکایی‌ هستند که داعشی‌ها بودند چگونه عمل کردند.

به عنوان یک شاهد عینی که صحنه‌های مختلفی را دیده باید بگویم شرق سوریه که منتهی به صحرای عراق و الانبار که بیش از ۱۴ هزار کیلومتر مربع بود کلا در اختیار داعش بود؛ آن روز که اولین عملیات‌ها انجام شد و از منطقه حمص به سمت تدمر رفتیم و وقتی تدمر آزاد شد و ما وارد این شهر شدیم من با چشم خودم دیدم که شهر به ویرانه تبدیل شده است و داعشی‌ها قبرستانی که حتی یک شیعه هم آنجا دفن نشده است را ویران کرده‌اند.

همه سنگ قبر که آیات قرآن و آیت‌الکرسی داشتند را با پُتک در هم شکسته بودند؛ داعشی‌ها حتی نسبت به ساحت مقدس آیات الهی و قرآن متعرض بودند و جسارت می‌کردند.

پس از عملیات سنگین در صحرای عراق به بوکمال رسیدیم. پس از پیروزی بر داعش توانستیم با نیروهای حشدالشعبی که شهر قائم را به تصرف خود در آورده بودند ادغام شویم. در جلسه‌ای که با فرماندهان و به خصوص حاج قاسم سلیمانی برگزار شد بحث شد که با توجه به متواری شدن داعشی‌ها در نخلستان‌های و باغ‌های بوکمال، تبیین و تعیین خطوط عملیاتی یگان‌ها برای پاکسازی آن‌ها خیلی اهمیت دارد که بچه‌ها به‌اشتباه با یکدیگر درگیر نشوند.

دقیق به خاطر دارم حاج قاسم در آن جلسه اعلام کرد اولویت ما مردم یاری است و دستور دادند یک قرارگاه مردم‌یاری تاسیس شود. شهید سلیمانی در این جلسه فرمود این مردم نان، آب، آرد نیاز دارند و باید به زنان و بچه‌ها رسیدگی شود. 

برای بوکمال یک شهردار از بچه‌های سپاه انتخاب شد تا‌ زباله های ساختمانی جمع‌آوری شود و شهر را برای زندگی مردم آماده کنند؛ این نگاه شخصی است که تربیت یافته اسلام ناب محمدی است. 

وقتی با مردم در بوکمال صحبت می‌کردیم می‌گفتند داعشی‌ها در میدان مرکزی بوکمال که به میدان ساعت معروف است‌ همه را جمع کردند و زنان و بچه‌ها را از مردان جدا کردند و سلاح انداختند جلوی مردم. مفتی داعشی میکروفن در دست گرفت و خطاب به مردان گفت انتخاب کنید یا سلاح بردارید جهاد کنید برای دولت به اسلامی یا اموالتان مصادره و زنانتان را به کنیزی می‌بریم. همه گریه می‌کردند و بسیاری ناچار شدند برای حفظ نوامیسشان سلاح بردارند؛ این دو نوع برخورد با مردم بوکمال بود. 

سردار سلیمانی همواره تاکید داشت که ما از هرگونه عملی که موجب شائبه شود که ما می‌خواهیم نسبت به حضورمان در ایمان منطقه ترویج فکری مکتب خودمان را داشته باشیم‌ به عنوان شیعه به شدت امتناع کنیم. آن تعبیری که حضرت آقا فرمود حس نوع دوستی، برادر دوستی و بشر دوستی در بوکمال به خوبی نمایان شد.

عمل ما موید کار و صداقت ماست. در طول مدتی که در عملیات صحرا حضور داشتیم و بعد از اینکه عشیره‌ها به ما پیوستند چنین تعاریفی از بچه‌های جبهه مقاومت می‌کردند. به رغم‌ تمام تبلیغات برای آن‌ها اثبات شد که رزمندگان مقاومت فقط برای کمک آمدند و این همه از برکاتی حضور افرادی همچون شهید سلیمانی بود که در منطقه به‌وجود آورد.

دفاع‌پرس: قطعا در تمام سال‌هایی که در جبهه مقاومت فعالیت کردید صحنه های دلخراشی از جنایات داعش را مشاهده کردید در این خصوص بفرماید؟ 

در خصوص جنایاتی که تکفیری‌ها به خصوص داعش در منطقه داشت به چند نمونه اشاره می‌کنم. وقتی وارد صحرای سوریه شدیم و از منطقه تدمر به سمت بوکمال حرکت کردیم، عشیره‌های بسیاری در آنجا به شکل چادرنشینی زندگی می‌کردند و از طریق دامداری اموراتشان را پشت سر می‌گذاشتند. 

وقتی تسلط بر صحرا توسط نیروهای مقاومت ایجاد شد ما هر چه از این‌ها لبنیات برای نیروها تهیه می‌کردیم مشروط بر این بود که باید پول دریافت کنند. هر چه گذشت و این عشیره‌ها به ما نزدیک‌تر شدند اصرار می‌کردند که پول دریافت نمی‌کنند و دلیلشان این بود که وقتی داعش بر صحرا حاکم شد بر روی هر احکامی که می‌خواستند دست می‌گذاشتند بدون یک ریال دینار و تعرض زیادی به اموال آن‌ها می‌کردند. 

در محور منطقه‌ای شارع‌ور و صدالور که رزمندگان دفاع وطنی، محلی و نیروهای سوری داعشی‌ها یک تهاجم به یکی از پایگاه‌های سوری داشت که پایگاه سقوط کرد و همه نیروها به شهادت رسیدند؛ جنایت داعشی‌ها در این حمله به قدری شدید بود که بازگو کردن آن سخت است؛ داعشی‌ها سر رزمندگان سوری، دفاع وطنی و دفاع محلی را بعد از شهادت می‌بریدند و با خود می بردند. 

بر پیکر بعضی از شهدا مواد آتش‌زا می‌ریختند و بدن آن را به آتش می‌کشیدند هدف آن‌های ایجاد رعب و وحشت بود و در عین حال اوج شقاوت و سنگ دلی خودشان را نشان می‌دادند. 

هر بلادی آزاد می‌شد و ما وارد آن می‌شدیم با پیرمرد و پیرزن‌هایی که قادر به فرار نبودند صحبت می‌کردیم که داعشی‌ها کجا هستند؟ فکر می‌کردند که ما هم داعشی هستیم در پاسخ به زبان عربی می‌گفتند نگویید داعش. زمانی که مطمن شدند ما داعشی نیستم می‌گفتند اگر کسی به آن‌ها داعشی می‌گفت زبانش را با قیچی در ملاعام قطع می‌کردند. 

آمریکا که یکی از حامیان اصلی داعش بوده هدفش این بود با به کارگیری داعشی‌ها تمدن ناب اسلام را که در اقصی نقاط جهان تسری پیدا کرده است، با نشان دادن یک چهره بسیار سخیف و خشن به نام دین و اسلام جلوی گسترش تمدن اسلام ناب محمدی را بگیرند و مانع گرایش جوانان به اسلام شوند.

دفاع‌پرس: خیلی بر این باور بودند که داعش توسط آمریکا هدایت و حمایت می‌شد آیا در صحنه نبرد هم این موضوع مشخص بود؟

در بسیاری از عملیات‌هایی که داعشی‌ها انجام دادند، ما معمولا وقتی در منطقه حضور پیدا می‌کردیم من می‌دیدم پوکه‌های m16 مسلسل‌های آمریکایی که ممنوع بود در منطقه و در پایگاه‌هایی که سقوط می‌کرد به فراوانی نمایان بود. این مساله نماینگر این بود که سیستم لجستیکی و پشتیبانی سلاح و تجهیزات داعشی‌ها بدون استثناء با آمریکایی‌ها است و طبیعتا سیستم‌های موشکی که داعشی‌ها علیه ما داشتند هم آمریکایی بود.

آموزش و تجهیز داعشی‌ها توسط آمریکا انجام می‌شد. من به عنوان عضو کوچک جبهه مقاومت در دفاع از پایگاه‌هایی که مورد حمله داعش قرار می‌گرفت حضور داشتم.‌ به عنوان مثال در یک پایگاه هفت تا هشت بار با داعشی‌ها درگیری داشتیم. در این مدت زمان والله یک تکبیر در مقابل ما نمی‌گفتند اما در فضای مجازی برای اقناع فضای عمومی به ویژه مسلمانان با صداگذاری تکبیر و الله اکبر در صدد انحراف افکار عمومی بودند و این را القا می‌کردند که ما در عملیات‌هایی که داریم با توکل به خدا حضور پیدا می‌‌کنیم در صورتی در عمل اصلا چنین نبود.

در بسیاری از عملیات‌هایی که علیه پایگاه‌های داعشی‌ها صورت گرفت نیز حضور داشتم یک تکبیر در دفاع از مواضع خود نمی‌گفتند اما هنگام ارائه در فضای مجازی دوباره این را القا می‌‌کردند که جمعی هستند که معتقد به مبانی دینی هستند اما در صحنه عمل اصلا اینگونه نبود. اقدامات رسانه‌ای داعش ‌توسط آمریکایی‌ها هدایت و ادبیات آن‌ها توسط آمریکایی‌ها نوشته می‌شد و برای اغوا افکار عمومی انجام می‌شد.

انتهای پیام/ 241

نظر شما
پربیننده ها