گروه سیاسی دفاعپرس-پوریا کریمپور: کودتای ۲۸ مرداد یکی از تلخترین وقایع تاریخ معاصر است. این واقعه سرنوشت و حقوق اساسی نسلهای مختلفی از مردم ایران را طی هفت دهه به شدت تحت تاثیر قرار داده است. در همین زمینه با مهندس عباس سلیمی نمین مدیر دفتر مطالعات و تدوین تاریخ ایران به گفتگو پرداختهایم که مشروح آن را در ادامه میخوانید.
دفاعپرس: آقای مهندس شما متولد سال ۱۳۳۳ هستید یعنی یک سال بعد از کودتای ۲۸ مرداد سال ۱۳۳۲ متولد شدهاید. به نظر شما کودتای ۲۸ مرداد سال ۱۳۳۲ چه تأثیری بر سرنوشت اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و صنعتی ملت ایران داشت؟
سلیمی نمین: ملت ایران در تاریخ معاصر گامهای بلندی در جهت توسعه سیاسی اقتصادی و اجتماعی برداشته است. اما به دلیل موقعیت ویژه ایران در جهان، قدرتهای مسلط بر جهان به گونهای عمل کردهاند که اگر ایران یک گام به جلو برداشته، آنها ملت ایران را دو گام به عقب راندهاند. ملت ایران در جریان نهضت مشروطه یک گام بلند در راستای توسعه سیاسی خود برداشت، ولی همانطور که در تاریخ ثبت شده است با یک کودتا نگلیسیها توانستند دو گام ملت ایران را به عقب برگردانند. اینکه چرا چنین واقعه تلخی رقم خورد خودش به خودی خود یک بحث مفصل است. در خصوص کودتای ۲۸ مرداد سال ۱۳۳۲ هم باید عرض کنیم یکی از وقایع بسیار تلخ در تاریخ ایران تلقی میشود. ملتی که با فقر و مشکلات عدیده مالی و کمبود زیرساختها مواجه بود یعنی از کمترین امکانات هم برخوردار نبود اموال و ثروتهای خدادادیش غارت توسط مستکبرانی همچون بریتانیا و ایالات متحده میشد.
در سالهای منتهی به کودتا ملت ایران ابتداییترین نیازهای یک زندگی ساده را نداشت
۷۰ درصد از جمعیت ایران در آن زمان از هیچ موهبت خدادادی اعم از آب آشامیدنی تحصیل درمان و نظافت شخصی برخوردار نبودند. در واقع ملت ایران ابتداییترین نیازها برای زندگی روزمره خود را نداشت و این منحصر به روستاها نبود بلکه در همه مناطق مشاهده میشد. روستاها و مردم روستایی ارتباطاتشان عمدتاً با شهرها قطع بود و یا اگر جاده خاکی هم وجود داشت، در اولین ریزش نزولات آسمانی این جاده مسدود میشد. ملتی که در چنین شرایط سختی زندگی میکرد، بعد از اطلاعاتی که کسب کرد مبنی بر اینکه انگلیسیها در دوران خفقان رضاخانی نفت را غارت میکنند و سهم ایران را پرداخت نمیکنند، مصمم شد سهم خود را از استعمارگران پس بگیرد. بعد از شهریور سال ۱۳۲۰ یک تنفس کوتاه مدت برای مردم ایران به وجود آمد و بعد از خفقان رضاخان مردم ایران تا حدودی به برخی از اطلاعات دسترسی پیدا کردند. یعنی با حضور نیروهای اتحاد جماهیر شوروی، آمریکاییها و انگلیسیها یک زمینه و فضای تنفسی برای مردم ایران شکل گرفت و مردم ایران به اطلاعاتی دست پیدا کردند که بیانگر اوج فقرشان بود. این در حالی بود که همزمان استعمارگران انگلیسی مهمترین ثروت خدادادی این مردم یعنی نفت ملی را غارت میکردند.
عوامل انگلیسی با تمام توان علیه نهضت ملی شدن صنعت نفت تبلیغ میکردند
بعد از این به مرور این مطالبه شکل گرفت که چرا ثروت اصلی این مملکت توسط انگلیسیها غارت میشود و مردم ایران در بدترین شرایط زندگی کنند؟ این مطالبه به مرور گسترش پیدا کرد و تبدیل به یک نهضت ملی شد. بعد از شروع این نهضت تبلیغات شدیدی علیه ملت ایران آغاز شد مبنی بر اینکه ملت ایران قادر به اداره صنعت نفت و فروش نفت نیست. افرادی مانند رزم آرا در مجلس و دیگر پیروان خط انگلیس در ایران از تمام توان خود برای مقابله با این نهضت بهره بردند. رزم آرا مطرح میکرد ما تحت هیچ شرایطی نمیتوانیم این صنعت پیشرفته را اداره کنیم و باید سلطه انگلیسیها را بپذیریم، زیرا فقط انگلیسیها قادر به اداره صنعت نفت و فروش نفت هستند؛ بنابراین همین درصد بسیار ناچیزی که دولت انگلیس برای ملت ایران در نظر میگیرد، باید برای ما راضی کننده باشد. این در حالی بود که این درصد بسیار ناچیز و تحقیر کننده بود و گاهاً پرداخت میشد و نه در همه مواقع که ما باید سهم خود را دریافت میکردیم.
هر زمان که پشت گوشتان را دیدید، به این دفاتر دسترسی پیدا میکنید
در واقع دولت انگلیس از سهم ایران به عنوان یک ابزار استفاده میکرد و هر زمان که بنا داشت نظری را در ایران اعمال کند پرداخت سهم ایران را منوط به جرای آن نظر توسط حکومت ایران میکرد. در ضمن ما هیچ تسلط و اشرافی بر استخراج نفت، میزان استخراج نفت و محاسبات استخراج و فروش نفت نداشتیم. هیچ کس در ایران بر دفاتر تجاری شرکت نفت ایران و انگلیس دسترسی نداشت و هیچ اطلاعاتی را نمیتوانست از آن کسب کند. به ظاهر ما در این شرکت سهامی داشتیم اما هیچگاه اجازه نظارت بر این دفاتر را نداشتیم یکی از موضوعاتی که از حیث حقوقی میتواند به طور جد مورد پیگیری قرار بگیرد، همین مسئله است. حتی افرادی مثل عباس میلانی که تمام تلاششان تبرئه حکومت پهلوی است اذعان دارند که ما به هیچ وجه دسترسی به دفاتر تجاری شرکت انگلیس و آمریکا نداشتیم؛ و این فقط توسط میلانی بیان نشده است. افرادی مانند ابوالحسن ابتهاج هم بر این موضوع تاکید داشتند. ابتهاج یک مقام مالی است که خطاب به رئیس این شرکت بیان میکند، مگر ما به عنوان دولت ایران در این شرکت سهم نداریم؟ پس چرا دفاتر تجاری این شرکت در اختیار ما قرار نمیگیرد؟ که فریزر پاسخ میدهد شما هر زمان که پشت گوشتان را دیدید. به این دفاتر دسترسی پیدا خواهید کرد.
ملت ایران به خوبی توانست صنعت نفت را اداره کند
همه منابع تاریخی و همه طرفها و جریانات سیاسی متفقالقولند که انگلیسیها تحت هیچ شرایطی اجازه دسترسی طرف ایرانی به دفاتر تجاری شرکت نفت انگلیس و ایران را نمیدادند. فاجعه آمیزتر فضاسازی و جوسازی شدیدی بود که طرفداران دولت انگلیس انجام میدادند مبنی بر اینکه ملت ایران لیاقت و توانایی اداره صنعت نفت را ندارد، اما ملت ایران به خوبی توانست نفت را اداره کند، چه در زمینه استخراج و چه در زمینه صادرات.
انتقال نفت ایران به عراق و صادرات آن از مبدأ بندر عراق
یکی از موضوعاتی که بسیار حائز اهمیت است و ما باید آن را مستند کنیم موضوعی است که دکتر مصدق در کتاب خاطرات خود مطرح میکند. او عنوان میکند که فرمانده نیروی دریایی ارتش یعنی دریادار شاهین که توسط خود دکتر مصدق منصوب شده بود گزارش داده که انگلیسیها آشکارا نفت ایران را سرقت میکنند، آنها لولههای نفتی دیگری را به صورت پنهان ایجاد کرده و از آن نفت بارگیری میکنند تا به سمت کشور عراق ببرند و از آن مبدا صادرات خود را انجام دهند. یعنی نفت ایران با لولههایی که زیر خاک قرار داده شده بود به عراق میرفت و از بندر عراق صادر میشد. این یک دزدی آشکار است که دکتر مصدق آن را در کتاب خاطرات خود مطرح میکند و مقامات انگلیسی این مسئله را رد نکردهاند. ما قطعاً باید کارهای پژوهشی دقیقتری در این زمینه انجام دهیم. البته متاسفانه ما زمان را داریم از دست میدهیم، زیرا خیلی از شاهدان عینی در حال فوت هستند یا تاکنون فوت شدهاند. انگلیسیها علاوه بر غارت نفت ایران به صورت رسمی، تمام کشتیهای جنگی و غیرجنگی خود را به صورت رایگان با نفت ایران سوخت رسانی میکردند. از این گونه موارد در تاریخ روابط بین ایران و انگلیس فراوان است و یکی از دلایل بسیار محکم و مستندی است که نشان میدهد چرا ملت ایران علیه این استعمار قیام کرد. یعنی در فهم و درک قیام ملت ایران اگر ما این نوع مصادیق را برای مردم دنیا تبیین کنیم آنها نیز به خوبی ملت ایران را درک میکنند ملت ایران هیچ راه دیگری جزء پیگیری نهضت ملی شدن نفت نداشت.
انگلیسیها از توسعه و پیشرفت ایران واهمه داشتند
ملت ایران به دلیل نبود شرایط درمانی و نظافت دچار بیماریهای واگیردار و سخت میشد و نمیتوانست خود را درمان کند. همچنین ملت ایران از حیث زیرساختی در وضع بسیار بدی قرار داشت. استعمار انگلیس به نحوی بود که این ملت بزرگ بسیار نحیف و ضعیف شده بود. این یکی از اهداف انگلیس بود، زیرا انگلیسیها میدانستند که ملت ایران سلطه را بر نمیتابند و بر همه امور خود باید تسلط داشته باشد. اینکه ملت ایران ملتی با درک و فهم است و میتواند همه امور خود را اداره کند، یکی از موضوعاتی بود که همواره انگلیس نسبت به آن نگرانیهایی داشت؛ بنابراین، ملت ایران را در منتهاالیه جنایات و محرومیت از حقوق خود قرار داد تا این ملت بزرگ همواره ضعیف و نحیف باقی بماند و مبادا به فکر پیشرفت و توسعه خود باشد. معتقدم برای همه این جنایات و محرومیتهایی که استعمارگران برای ملت ایران به وجود آورده بودند باید مستندها، فیلمها و سریالها ساخت و کتب مختلف تدوین و تالیف کرد تا بتوانیم حقیقت را نه تنها برای افکار عمومی مردم ایران بلکه برای افکار عمومی همه دنیا را روشن کنیم.
مردم تهران در دهههای نخستین قرن چهاردهم آب شرب خود را از جویها تأمین میکرد
ملت ایران نفت داشت و یکی از بزرگترین دارندگان نفت جهان بود، اما در ۶ ماه از سال که فصول سرد سال بود حتی امکان شستشوی عادی خود را نداشت. بخشهایی در ایران بود که در فصل زمستان مردم به هیچ وجه نمیتوانستند به رودخانه بروند و خود را بشویند. اما در تابستانها در رودخانهها و در برکهها خود را میشستند. اگر یک فرد در شش ماه سال نتواند خود را بشوید طبیعی است که با انواع بیماریها و به ویژه بیماریهای پوستی مواجه خواهد شد. ضمن اینکه آب آشامیدنی مردم ایران بسیار کثیف بود و مردم ناچار به استفاده از آن بودند. این مسئله نه تنها در روستاها صدق میکرد بلکه در شهرها و حتی در تهران نیز صادق بود. آقای شریف امامی که بزرگترین فراماسونر دوران پهلوی تلقی میشود ۱۰ سال بعد از دوران رضاخان مسئول امور آب کشور میشود. او میگوید در شهرهای بزرگ در فصل زمستان مردم آب را به سمت چالههایی هدایت میکردند تا بتوانند در دیگر ایام سال از آن آب استفاده کنند، مشخص است که انواع و اقسام کرمها و آلودگیها در این آب وجود داشته باشد، اما مردم ناچار به استفاده از آن بودند. بارزترین مصداق محرومیت و فقر مردم ایران مربوط به مردم تهران است که افکار عمومی مردم جهان میتواند با آن آشنا شود. ملت ایران در جریان نهضت ملی شدن صنعت نفت در تهران به عنوان پایتخت آب شرب خود را از جوبهای آب تامین میکرد. مردم تهران شبها آب مورد نیاز خود را از جوبها اخذ میکردند و در آب انبارهای خود قرار میدادند.
اولین آب لولهکشی را دکتر مصدق در تهران ایجاد کرد
بسیاری از حیوانات در این جوبها تردد میکردند، و این جوبها تنها منبع تامین آب مردم تهران برای شرب و برای استفاده از شست و شو بود. هیچکس امروز نمیتواند این سند را نفی کند که آقای دکتر مصدق در تهران برای اولین بار آن هم در شرایط نهضت ملی نفت آب لوله کشی را برای مردم تاسیس کرد. آقای دکتر مصدق با لوله کشی آب به چهارراهها و خیابانها توانست تا حدودی حقارت و خفت مردم ایران در آن دوران را کاهش دهد. مردم از آن موقع به بعد برای تامین آب خود به خیابانها و چهارراهها میرفتند و آب شرب را کمی بهداشتیتر تهیه میکردند، دکتر مصدق این طرح را در دورانی اجرا میکرد که ما تحریم بودیم و استعمار انگلیس اجازه نمیداد که نفت ما صادر شود و نفت ما را در دریاها ضبط و توقیف میکرد. دکتر مصدق از کمترین بودجه و امکانات برخوردار بود، اما توانست در تهران حقارت مردم را در تامین آب خود کمی کاهش دهد. وضعیت در آن دوران به نحوی بود که ۷۰ درصد مردم ایران به هیچ وجه هیچ بودجهای برایشان اختصاص داده نمیشد تا منجر به افزایش سطح رفاهشان شود. از بودجه عمومی کشور حتی یک ریال برای یک فرد روستایی در نظر گرفته نمیشد. مردم برای استحمام خود در برخی مناطق آب را در دیگهایی قرار میدادند و زیر آن را با هیزم پر میکردند و بعد با آتش زدن هیزمها آب را در دیگ داغ میکردند و آن را به داخل خزینه ها میریختند و همه مردم وارد خزینه میشدند و خود را شستوشو میدادند. خزینهها بسیار کثیف و غیربهداشتی بود، زیرا آب روانی نبود و همه آلودگیهای پوستی و بدنی افراد وارد آب خزینهها میشد.
مدعیان خدمات رضاخان به ایران مطالعه بیشتری درمورد وضعیت مردم در دوران پهلوی داشته باشند
وقتی بعد از ۱۰ سال از پایان حکومت رضاخان مردم ایران وضعیت آب شربشان در تهران به عنوان پایتخت تا این حد وخیم است، مردم ما میتوانند تصور کنند که در بهبهان، اصفهان، شیراز، مشهد و بسیاری از مناطق دیگر چه وضعیت اسفباری وجود داشت. کسانی که تصور میکنند رضاخان خدمات زیادی کرده خوب است این قسمت از تاریخ را مطالعه کنند.
نسل امروزی اطلاع چندانی از خیانتهای رضاخان در حق مردم ایران ندارد
در چنین شرایطی وقتی مردم ایران با اطلاعاتی در خصوص غارت ثروت خود مواجه شدند بسیار محکم و مقتدر از نهضت ملی شدن صنعت نفت دفاع کردند. کسانی که صنعت نفت را سرکوب کردند توسط مردم بیشتر مورد محکومیت قرار خواهند گرفت. امروز نه تنها ملتهای جهان بلکه نسل امروزی ملت ایران اطلاع چندانی از خیانت رضاخان مبنی بر تقدیم ثروتهای این سرزمین به انگلیسیها ندارند. ما در ترسیم شرایط ملت ایران برای جهانیان و برای نسل امروزی مردم ایران کوتاهی کرده.
انگلیس به شدت ملت ما را سرکوب کرد
کودتای ۲۸ مرداد سال ۱۳۳۲ یکی از مصادیق بارز نقض حاکمیت ملی است. ملت ایران در شرایط اسفباری تصمیم گرفت به فقر و فلاکت خود پایان دهد. ملت ایران بدواً با مطالبات حداقلی وارد عرصه احقاق حقوق خود شد. ملت ایران حتی ادعا نمیکرد که میخواهد به طور کلی از زیر سلطه غرب خارج شود، به تعبیر بهتر میتوانیم بگوییم ملت ایران در زمینه استقلال مطالبات حداقلی را مطرح میکرد. بسیاری از کشورهایی که به دنبال این بودند که از دامان غرب خارج شوند از کانال مارکسیستها و سوسیالیستها استفاده میکردند، اما ملت ایران هیچگاه هیچ تمایلی به اتحادیه جماهیر شوروی نشان نمیداد و زیر بار سلطه چپ نمیرفت. هیچ رفرنس تاریخی وجود ندارد که عنوان کند دولت دکتر مصدق گرایش به کمونیسم و مارکسیسم داشته است، خوب است بدانید کمونیستها و مارکسیستها دولت دکتر مصدق را یک دولت غربگرا میدانستند و حاضر نبودند به هیچ وجه با وی همکاری داشته باشد. از حیث تبیین و اغناء افکار عمومی جهان در خصوص مطالبه ملت ایران در جریان نهضت ملی نفت ضرورت دارد عنوان کنیم که ملت ایران صرفاً به دنبال بهرهبرداری و انتفاع عادلانهتر از ثروت خود بود. حتی باید عنوان کنیم که دکتر مصدق موضع بسیار نرمی نسبت به آمریکا دارد، البته آمریکا هم در ابتدای نهضت ماهیت پلید واقعیت خود را نشان نداده بود؛ بنابراین ملت ایران در جریان نهضت ملی شدن صنعت نفت اولاً یک مطالبه حداقلی داشت ثانیاً هیچ گرایشی نسبت به همسایه شمالی خود یعنی اتحادیه جماهیر شوروی نشان نداده بود. در چنین شرایطی که ملت ایران یکی گام بزرگ در زمینه توسعه اقتصادی برمیدارد پاسخ انگلیسیها به ملت ایران بعد از همه اخلالگریها، تحریمها، فضاسازیها و اختلاف افکنیها سرکوب سنگین ملت ایران آن هم با مشت آهنین است.
لایههای پنهان کودتای ۲۸ مرداد باید تبیین شود
کودتای ۲۸ مرداد عقبههای پنهانی دارد. در ظاهر یک سری الوات و فواحش که پولهای ناچیزی گرفته بودند در کودتا نقش داشتند. شعبان بیمخها و آژدان قیزی به عنوان رئیس فواحش تهران کسانی بودند که در ظاهر در کودتا نقش داشتند. اما وطن فروشی این افراد هزینه کمتری نسبت به کسانی داشت که در لایههای پنهان کودتا نقش داشتند. در لایههای پنهان ایالات متحده ارتباطات بسیار گستردهای با برخی از سطوح عالی رتبه ارتش ما گرفت که در کودتا نقش اساسی را داشتند. این نوع کنشها در کودتا بسیار حائز اهمیت است و باید تبیین بیشتری بشود.
دفاعپرس: نقش جریان فراماسونری در کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ چه بود؟
سلیمی نمین: نیروهای سازمان یافته توسط غرب و به خصوص انگلیسیها هم در ارتباط با کودتای دوران مشروطه و هم در ارتباط با کودتای ۱۳۳۲ نقش اساسی داشتند. افرادی مانند تقی زاده نقش بسیار مهمی در به هم ریختگی جامعه و تنش اجتماعی داشتند. این افراد ماسون در فراهم کردن زمینه کودتا بسیار تلاش کردند. افرادی مانند تقی زاده که یکی از محورهای اصلی جریان فراماسونری در ایران بود با رفتارها و گفتارهای به ظاهر انقلابی، اما در باطن ضد انقلابی زمینه کودتا و تنش اجتماعی و به هم ریختگی جامعه ایران را فراهم آوردند. انقلاب مشروطیت عموماً با شاکله سنتی و در بین قشر مذهبی به وجود آمد. به این معنا که ملت ایران در حرم حضرت عبدالعظیم حسنی و حرم حضرت معصومه سلام الله علیه در قم در ابتدا تحسین کردند. بنابراین مشروطیت غالباً با شاکله سنتی شکل گرفت. افراد اثرگذار در قشر مذهبی بسیار میتوانستند در آن جامعه پیام رسان و آگاهی بخش باشند، زیرا بسیار مورد احترام مردم بودند و مباحثی که مطرح میکردند به سرعت در بین مردم پخش میشد.
فراماسونها در جریان انقلاب مشروطه شعارهای تند سر میدادند
به رغم اینکه پادشاه وقت، پذیرش مشروطه و کاهش اختیارات را امری بسیار ناگوار و سخت میدانست، اما در نهایت مشروطه را با تلاش همه انقلابیون پذیرفت، در واقع شاه وقت مطلقالعنان بودن خود را در عرصه سیاسی با پذیرش انقلاب مشروطیت محدود به قانون کرد. شاه در شرایطی این انقلاب را پذیرفت که اولاً انقلابیون حرکت خود را با محوریت مذهبیها و افراد سرشناس در بین قشر مذهبی پیش بردند. ثانیاً انقلابیون مباحث مختلف و خواستههای منطقی مطرح کرده بودند و شاه هم به این فهم رسیده بود که با پذیرش آن خواستههای منطقی هم سعادت مردم و هم سعادت خودش تامین میشود. اما جریان ماسون بسیار تندروی میکرد و خود را انقلابیتر از همه نشان میداد. این جریان بعد از امضای مشروطه و موافقت شاه با مشروطه دست به اقدامات تروریستی زدند که این اقدامات تروریستی شاه را بسیار نگران کرده بود، زیرا شاه در شرایطی قرار داشت که قدرت مطلق را در اختیار داشت، اما بعد از اقدامات تروریستی خود را ضعیف و حکومتش را متزلزل میدید. شاه ابتدا به این فهم رسیده بود که انقلابیون قصد ندارند حکومتش را سرنگون کنند، اما با این اقدامات نظرش کاملاً تغییر کرد. شعار محدود شدن اختیارات شاه نسبت به شعار سرنگونی حکومت شاه شعاری منعطفتر بود و افرادی که شعار سرنگونی میدادند انقلابیتر ظاهر میشدند، اما این شعارها و این رفتارهای توأم با تندروی که توسط جریان فراماسونری انجام میشد با هدف تنش اجتماعی و کودتا دنبال میشد. مصالح ملت ایران در آن زمان سرنگونی حکومت وقت نبود بلکه مشروط و محدود کردن اختیارات شاه بود، اما افرادی که به ظاهر خود را انقلابیتر از دیگران میدیدند با اهداف شوم هدف اصلی و مصالح را از بین بردند.
جریان فراماسونری همواره شرایط جامعه را ملتهب کرده است
جریان فراماسونر و غربگرا فضا را بسیار حاد کرد در حالی که شعار شیخ فضل الله نوری سرنگونی حکومت شاه نبود. در شرایطی که بیگانگان کاملاً بر کشور ما مسلط بودند فراماسونرهای غربگرا خطی را دنبال کردند که در کشور تنش اجتماعی و تقابل میان شاه و انقلابیون رقم خورد. پیش از انقلاب مشروطه روسها و انگلیسیها ایران را به دو نیمه برای خود تقسیم کرده بودند. با فهم این موضوع در مییابیم که موضع شیخ فضل الله مبنی بر عدم سرنگونی حکومت وقت، موضعی حکیمانه و مدبرانه بود.
تندروها ضد انقلاب هستند
در واقع شیخ فضل الله نوری به دنبال آن بود که بدون درگیری با شاه تغییراتی به نفع زندگی مردم به وجود بیاورد، اما این مسئله به هیچ وجه باب میل استعمارگران و سلطهگران نبود. اینکه غربگراها و جریان فراماسونری تلاش میکردند تا نیروهای مردمی و انقلابی با شاه وارد درگیری و نزاع شوند برای شاه این انگیزه را به وجود میآورد تا انقلاب مشروطیت را از بین ببرد. امروز که تاریخ را مرور میکنیم به این فهم میرسیم که انقلابی کسی است که با تدبیر رفتاری را انجام میدهد و در عرصه سیاسی و اجتماعی کنشگری میکند. اما ضد انقلاب واقعی کسی است که شعارهای تند میدهد تا تنش اجتماعی به وجود بیاورد و زمینه را برای سوءاستفاده قدرتهای خارجی فراهم آورد.
نفوذیها با سر دادن شعارهای بسیار تند زمینه کودتای ۲۸ مرداد را فراهم آوردند
در خصوص کودتای ۲۸ مرداد سال ۱۳۳۲ نیز همین مسئله صادق است. یعنی عوامل فراماسونر و غربگرا در جریان نهضت ملی شدن صنعت نفت هم به اختلاف افکنی و تنش اجتماعی دامن میزدند. افراد نفوذی با سرد دادن شعارهای بسیار تند زمینه را برای کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ فراهم آوردند. این نقشی که فراماسونرهای غربگرا ایفا کردند هم در انقلاب مشروطیت مشاهده میشود و هم در کودتای ۲۸ مرداد سال ۱۳۳۲. ما امروز هم با این مسئله در انقلاب اسلامی مواجه هستیم که برخی بر هم ریختن نظم جامعه را از طریق شعارهای انقلابی تند دنبال میکنند و نه شعارهای ضد انقلابی. نفوذیها و فراماسونرها شعارهای ضد انقلابی نمیدهند، زیرا در این صورت کسی اعتنایی به آنها نمیکند. بلکه این افراد نفوذی شعارهای انقلابی تندی که بر هم زننده نظم عمومی است، سر میدهند. این نتیجه بهترین فرصت را برای سو استفاده بیگانگان فراهم میآورد. فراماسونرها به طور کلی خیلی حساب شده و دقیق در پازل انگلیسیها در جریان انقلاب مشروطه و در جریان نهضت ملی شدن صنعت نفت عمل کردند.
حضور جریان نفوذ در برخی رسانههای کشور
دفاعپرس: دولت ایالات متحده آمریکا به موجب قانون شفافیت اطلاعات موظف است هر سال اطلاعاتی را که از طبقه بندی خارج شده، برای مشاهده عموم در دسترس قرار دهد، البته پیش از انتشار اطلاعات دستگاههای امنیتی باید مجوز این کار را بدهند، ما وقتی به اسناد کودتای ۲۸ مرداد برمیخوریم، درمییابیم که اسامی برخی اشخاص اعلام نمیشود. علت این امر چیست؟
سلیمی نمین: ویلبر میگوید برخی از صاحبان رسانه که با ما در کودتاها همکاری میکردیم، نمیتوانیم اسامیشان را فاش کنیم. زیرا، برخی از اعضای خانواده این افراد و به نوعی فرزندان و نوادگان این افراد کماکان در ایران کار رسانهای انجام میدهند؛ بنابراین مشخص شدن اسامی این افراد موجب میشود که نوادگان و فرزندانشان که امروز در ایران در حوزه رسانه اشتغال دارند با مخاطراتی مواجه شوند. دستگاههای امنیتی غربی دقت بسیار بالایی در آزادسازی اسناد کودتاها دارند و اینگونه نیست که به گونهای عمل کنند که موجب هوشیاری مردمان و دستگاههای امنیتی کشور هدف شوند. مراکز اطلاعاتی غربی اگر ادلهای مطرح کنند که موجب به مخاطره افتادن عوامل خود در کشور هدف شود، نمیتوانند اسناد و اطلاعات لازم را منتشر کنند و از این حیث اختیارات و مجوز لازم را دارند. چنین شیوهای در گلچین کردن اسناد و مدارک برای نشر عمومی در بین دستگاههای امنیتی کشورهای غربی امری متداول است.
مدافعان انگلیس هم اذعان دارند همه اسناد کودتا ۲۸ مرداد منتشر نمیشود
افراد کاملاً مدافع انگلیس هم مانند آقای سیروس غنی اعتراف دارند که برخی از اسناد منتشر نشده است. وی میگوید روز کودتا سفیر هیچ ارتباطی با کشور انگلیس برقرار نکرده است که مضحک است. آیا این حرف قابل پذیرش است؟ انگلیسیها که چندین سال در ایران کار انجام دادهاند و با روسیه تزاری درگیری داشتند و در نهایت توانستند به طور کلی بر ایران غالب شوند، اما سفیرشان با دولت این کشور در خصوص مهمترین وقایع این کشور ارتباطی نداشته باشد؟ سلطه انگلیسیها به نحوی بود که نیروهایی که در اختیار روسها بود مانند قزاقها بعد از تغییرات در شوروی در اختیار انگلیسیها قرار گرفتند. انگلیسیها در جنوب، پلیس جنوب را داشتند و در شمال نیز ارتش قزاق را داشتند. آیا میشود کودتایی در حال شکل گیری باشد و قزاقها در مسیر حرکت به تهران باشند، اما دولت انگلیس که بر همه چیز غالب است هیچ ارتباطی با سفیر خود نداشته باشد؟ آقای غنی میگوید همه روزه ۶ گزارش به دولت انگلستان از سوی سفیر این کشور ارسال میشد، اما در روز کودتا هیچ گزارشی ارسال نشده است! آقای غنی ادامه میدهد که مشخص است که انگلیسیها همه اسناد و مدارک را منتشر نمیکنند.
هوشیاری سرویس اطلاعاتی انگلیس و آمریکا در انتشار اسناد
حتی طرفداران انگلیس و استبداد هم بر این مسئله اعتراف دارند که همه اسناد توسط استعمارگران منتشر نمیشود. زیرا انگلیسیها و آمریکاییها در این زمینه دقت بسیار زیادی دارند تا در آینده شما نتوانید این حکومتها و عوامل نفوذیشان را محاکمه کنید. آنها همه جوانب را در نظر میگیرند، زیرا میدانند که نقض حاکمیت هزینه دارد. اگر دولت هوشمندی در ایران وجود داشته باشد همه اسناد را جمع آوری میکند و اگر انگلیسیها اسناد روشنی منتشر کرده باشند از آن اسناد علیه خودشان استفاده میکند. انگلیسیها و آمریکاییها باید حساب همه جنایات و خساراتی را که به ایران و ملت ایران وارد آوردهاند، بپردازند. مصداقاً افرادی مانند شعبان جعفریها که مردم را کشتند به حساب انگلیسییها است. اگر سند محکمی که نامهنگاری و ارسال گزارشات سفارت انگلیس به دولت خود باشد به دست بیاوریم با ادله قویتری میتوانیم در دادگاهها علیه دولت انگلیس اقدام کنیم. این موضوع برای دولت آمریکا هم صادق است و دولت آمریکا نیز اگر اسناد خود را منتشر نکند باید سندی از آنها به دست آورد که محکمه پسند باشد.
برگزاری دادگاه کودتای ۲۸ مرداد بسیار دیرهنگام است
دفاعپرس: قرار است دادگاهی برای رسیدگی به مسئله کودتای ۲۸ مرداد برگزار شود، این دادگاه چه اثرگذاری میتواند بر فهم و درک مردم ایران و جهان داشته باشد؟
سلیمی نمین: برگزاری دادگاه کودتای ۲۸ مرداد بسیار دریرهنگام است، ما باید در سالهای ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی این دادگاه را برگزار میکردیم. زیرا بسیاری از کسانی که روایتشان میتوانست به عنوان یک سند ثبت شود از دسترس ما خارج شدهاند و هر چه ما دیرتر در این مسئله اقدام کنیم اسناد کمتری به دست میآوریم. کسانی که در آن زمان مسئولیت داشتند و در جریان امور بودند میتوانستند روایتهای خود را ثبت و در محاکم ارائه کنند، اینکه عدله ما شاهدانی باشند که در صحنه حاضر بودهاند میتواند اعتبار دادگاه و رأی صادره را افزایش دهد. ما تنها در این مسئله بلکه در بسیاری از مسائل دیگر دیر اقدام کرده ایم. مثلا در سال ۵۹ به سفارت ما در لندن حمله شد، سفارت ما به آتش کشیده شد و دو نفر از اعضای سفارتمان به شهادت رسیدند. این اقدام بسیار سنگین بود، چنین واقعهای حتما باید در محاکم رسیدگی میشد که متأسفانه این مهم رقم نخورد. مواردی اینچنینی زیادی داریم که از آنها غفلت کردهایم. غالبا مخاطب این مسائل دولت انگلیس است. اما کودتای ۲۸ مرداد مسئلهای است که همه افراد و جریانات بر آن اتفاق نظر دارند و پیکان اصلی اتهام را به سوی دولت انگلیس و آمریکا قرار میدهند. البته یکسری افرادی هستند که منافعشان در حمایت از دولت انگلیس است، بنابراین این واقع تلخ تاریخی را نفی میکنند.
برخی به دنبال تطهیر انگلیس در اذهان عمومی مردم ایران هستند
برخی به این دلیل عوامل انگلیسی را تطهیر میکنند که سابقه انگلیس در ایران از سیاهی پاک شود و انگلیس کمی نسبت به ایران سابقه بهتری پیدا کند و الا ارادتی به عوامل انگلیسی ندارند. بنابراین، مباحثی که در خصوص کودتای ۲۸ مرداد مطرح میکنند بر همین اساس است. جدای از اینکه باید به این افراد پاسخ دهیم و تبیین کنیم که چرا این افراد نقش انگلیسی را به فراموشی میسپارند، باید به این نکته تاکید کنیم که همه گرایشات و افراد صاحب نظر در نقش انگلیس در کودتای ۲۸ مرداد متفقالقول هستند. ما حتی اسنادی از آمریکاییها میتوانیم داشته باشیم که آمریکاییها هم با برخی از سیاستهای انگلیسیها مخالفت میکردند، این مسئله خودش یک بحث مستقل و مهم است، در واقع انگلیسیها مجبور شدند که سهمی برای آمریکاییها در نظر بگیرند تا موضع آمریکاییها نسبت به اهداف و اقدامات انگلیس تغییر پیدا کند؛ و الا دولت آمریکا تا پیش از کودتا مواضعی داشت که این مواضع سیاست انگلیسیها در ایران را زیر سوال میبرد.
نقش آمریکا در کودتای ۲۸ مرداد روشن است
دفاعپرس: آمریکاییها هم نقش پر رنگی در کودتای ۲۸ مرداد داشتند؟ در این زمینه توضیحات بیشتری بدهید.
سلیمی نمین: آمریکاییها در یک نقطه با انگلیسیها پیوند میخورند، این نقطه در جریان کودتا نبود بلکه قبل از کودتا این پیوند به وجود آمد. البته آمریکاییها مطرح میکنند که ما در روزهای منتهی به کودتا با انگلیسیها هم راستا شدیم، اما واقعیت این نیست و همراهی آمریکا با انگلیس به سالهای قبل از کودتا بر میگردد. اما به دلیل تمامیت خواهی انگلیسیها که در دوران رضا خان حاضر نبودند کمترین امتیازی در زمینه نفت به آمریکاییها بدهند تقابلی بین این دو کشور به وجود آمد. آمریکاییها سه بار اقدام کردند که سهمی برای خود در ایران به وجود بیاورند و قراردادی در زمینه نفت با ایران منعقد کنند، اما انگلیسیها به شدت مخالفت کردند و این اجازه را نداند.
به طور مثال امری که یکی از دیپلماتهای آمریکایی که به ایران آمده بود تا قراردادی در حوزه نفت منعقد کند، با برنامه ریزی رضاخان به قتل رسید و تمام پروژه همکاری نفتی ایران و آمریکا به فراموشی سپرده شد. همچنین علی اکبر داور نیز قراردادی با آمریکاییها منعقد کرد به تصور این که اگر این قرارداد منصفانهتر باشد و سهم ایران از استخراج و فروش نفت افزایش پیدا کند ایران میتواند از زیر سلطه انگلیسیها خارج شود و ایران من بعد میتواند از موضع بهتری با انگلیسیها وارد مذاکره شود. خب شاهد بودیم که داور هم کشته شد و پروژه قرارداد با امریکایی که منعقد شده بود و فقط نیاز به تصویب در مجلس داشت توسط رضاخان منتفی شد. هدف اصلی رضا خان از حذف داور باقی ماندن زیر سلطه انگلیس بود؛ بنابراین در دوران سطله مطلق انگلیسیها آمریکاییها چند با دست خود را به روی سفره نفت ایران دراز کردند، اما دستشان توسط رضاخان قطع شد. ما اکنون میتوانیم از اسناد آمریکاییها در دوران پیش از حضور جدی شان در ایران استفاده کنیم و در دادگاه علیه انگلیسیها بهره ببریم.
جنایات انگلیس باید برای مردم دنیا تبیین شود
دفاعپرس: با توجه به اینکه امروز جمهوری اسلامی ایران به قدری در زمینه توانمندیهای نظامی رشد کرده است که توقیف نفتکشهای خویش را با توقیف نفتکشهای دول متخاصم پاسخ میدهد، به نظر شما ضمانت اجرایی دادگاهی که قرار است در زمینه کودتای ۲۸ مرداد برگزار شود. چیست؟
سلیمی نمین: در زمینه کودتای ۲۸ مرداد حقوق مادی، حقوق معنوی، حقوق اجتماعی و حق پیشرفت و توسعه ما نقض شده است که هر کدام از این حقوق میتواند منشأ شکایتی باشد. ما بیشتر از اینکه به نتیجه مادی این دادگاهها بخواهیم بپردازیم، باید در زمینه روشنگری برای افکار عمومی مردم دنیا اقدامات شایستهای انجام دهیم. یعنی اگر ما بتوانیم افکار عمومی خود و جهان را اقناع کنیم، نوع مواجهه با بسیاری از منازعاتی که به وجود میآید متفاوت خواهد بود. اگر بتوانیم در زمینه به خوبی اقدام کنیم انگلیسیها در افکار عمومی مردم ایران و جهان موضع بسیار ضعیفی خواهند داشت. دولت انگلیس به این دلیل بی بی سی فارسی را راه اندازی میکند تا عقبهای برای خود در جامعه ما به وجود بیاورد و از آن برای آینده بهره ببرد.
انتهای پیام/۳۷۱