به گزارش گروه بینالملل دفاع پرس، رضا عابدی گناباد، پژوهشگر و کارشناس مسائل سیاسی در یادداشتی نوشت: «جیمز رُزنا» پژوهشگر روابط بینالملل در کتاب «مطالعه علمی سیاست خارجی» در تقسیم بندی 4 گانه خود از گروه واحدهای سیاسی نام میبرد که هم بر نظام بینالملل تأثیر میگذارند و هم به میزان قابل توجهی از نظام بینالملل متأثر میگردند. با مد نظر قرار دادن نگاه رُزنا کشور ایران در این گروه قرار میگیرد.
ایران یکی از مهمترین کشورهای جهان به لحاظ استراتژیکی و ژئوپلیتیکی است. ازنقاط قوت این کشور میتوان به همسایگیبا کشورهای متعدد در مرزهای خاکی و آبی خود اشاره داشت. این کشور، دومین دارنـده ذخـائر نفت خام در جهان پس از عربستان سعودی، و دومین دارنده ذخائر گاز جهان پس از روسیه است.
اگر نگاهی به موقعیت جغرافیایی ایران بیفکنیم، متوجه خواهیم شد که ایران، واسطهای مابین دو منطقه مـشحون از انـرژی در جهان یعنی خلیجفارس و دریـای خـزر است. علاوه بر این، پیشینه تاریخی، تمدنی و فرهنگی کهن ایران منجر به تقویت اثرگذاری بیشتر تحولات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی آن بر رویدادهای منطقه و نظام بینالملل شده است. در عمل واقعیت انقلاب اسلامی به مشکلهای گوناگون نظام منطقهای مجاور ایران و نیز کلیت نام بینالملل را تحت تأثیر قرار داده است.
سقوط شاه، پیروزی انقلاب اسلامی و تحولات انقلابی متعاقب آن توازن و قوا و معادلات سیاسی و نظامی منطقه را به هم زد. وقوع انقلاب اسلامی در آخرین سال دهه هفتاد قرن بیستم میلادی شاید آخرین و در عین حال در زمره نمونههای مهم کلاسیک انقلابها بود که تأثیرات آن خیلی زود و با سرعت غیرقابل پیش بینی از مرزهای ملی فراتر رفت و پیامدهای مهم منطقهای و بینالمللی به خود گرفت. در گسترده بینالمللی میتوان به دو گروه عمده را نسبت به موضع گیری شان در قبال انقلاب اسلامی از هم تفکیک کرد.
1- گروهی که جزء موافقان انقلاب اسلامی به شمار میروند و در کنار جمهوری اسلامی ماندند.
2- گروهی که با بی تفاوتی و یا مخالفت نظری و عملی شان به نحوی در مقابل انقلاب اسلامی ایستادند.(فراتی،1381:157).
در مجموع باید گفت که برخی از تأثیرات انقلاب اسلامی بر نظام بینالملل به این قرار می باشند:
1- احیای اسلام به عنوان یک مکتب جامع و جهانی (طرح اسلام سیاسی به عنوان گفتمان جدید)
2- ایجاد چالش برای نظامهای طراحی شده در غرب و نظامهای غربمحور
3- به چالش کشیدن گفتمان، سازمانها و نظامهای مارکسیستی
4- تغییر معیارهای قدرت در نظام بینالملل از معیارهای مادی چون وضعیت اقتصادی و نظامی به معیارهای مانند معنویت، اخلاق و عدالت در نظام بینالمللی
5- آغاز تهاجم جهان اسلام و پایان دوران انفعال و حالت تدافعی در برابر غرب
6- مطرح کردن ایده بازگشت به شکوه و عظمت تمدن اسلامی
7- مطرح کردن الگوی جمهوری اسلامی و مردمسالاری دینی ایران به عنوان یک الگو از نظام سیاسی اسلامی
8- مطرح شدن رهبران انقلاب اسلامی ایران به عنوان الگوهای جدید رهبری
9- طرح الهیات رهایی بخش در جوامع مذهبی غیر مسلمان
10- مخالفت با سکولاریسم و ملیگرایی به عنوان دو ارزش پذیرفته شده در نظام بینالملل
11- تغییر گفتمان منازعات جهانی، منازعات جهانی عموما بر پایه منازعه میان دولتها و تشکیل اتحادیهها و ائتلاف میان دولتهای متخاصم شکل میگرفت، به جریان میافتاد و خاتمه مییافت. اما انقلاب اسلامی نه تنها گفتمان این نوع منازعات را تغییر داد؛ بازیگران اصلی در مخاصمات بینالمللی را نیز از حوزه دولت ـ ملت خارج کرد. بر اساس گفتمان جدید منازعه اساسی میان دولتها با منافع و اهداف متفاوت نیست؛ بلکه میان صاحبان قدرت و زور با تودههای مردم است و جنگ واقـعی مـیان مستکبران با مستضعفان جهان میباشد. ایـن گفتمان مرزبندیهای جغرافیایی، نژادی، قومی و حتی مذهبی در تخاصمات بینالمللی را درهم ریخت و جنگ دولتها را به عنوان مستکبران با ملتها به عنوان مستضعفان مطرح کرد.
12- ایجاد فرهنگ و تفکر ظلمستیزى و نفى سلطهطلبى در جهان
13- تغییر نظام امنیتى و سیاسى خـاورمیانه
14- تقویت و احیای جریان اسلامگرایى در جهان و خاورمیانه
15- تضعیف جـایگاه هـژمونیک آمریکا در منطقه و در نظام بینالملل
16- ارائه الگـوى مردمسالارى دینى
17- تقویت مـبارزه بـا صهیونیسم در عرصه منطقهاى و جهانى
18- انقلاب اسلامی ایران (در سطح ساختاری) ساختار سیاسی نحوه توزیع قدرت و بازیگران روابط بینالملل را تحت تأثیر قرار داده و نظام دو قطبی را به چالش طلبیده و باعث تقویت و ظهور بازیگران جدید دولتی (جهان سوم) و غیر دولتی (جنبشها و ملتها) در صحنه ساختار بینالمللی شده و در (سطح کارکردی) مباحث اصلی عدالت، صلح و امنیت را تحت تأثیر قرار داده است.
19- پر رنگ شدن ایده استقلال و نـفى وابـستگى به قدرتهاىسلطهگر در نظام بینالملل
20- تقویت فرهنگ اصلاحطلبی در جنبشهای جدید اجتماعی
21- احیای نقش جنبشهای آزادیبخش