گروه فرهنگ دفاعپرس _ اکبر صفرزاده: در طول یک سال گذشته که از جنگ اسرائیل علیه غزه و لبنان میگذرد نام «بنیامین نتانیاهو» بیش از پیش در رسانههای دنیا تکرار شده است. در این بین بسیاری از رسانههای دنیا به جای استفاده از نام «بنیامین نتانیاهو» ترجیح دادند لقب او را ذکر کنند؛ «بی بی».
«بی بی» نام مستعار بنیامین نتانیاهو در دوران خدمت او در ارتش بوده است. «بنیامین نتانیاهو» در این رابطه میگوید که این اسم مستعار را برای جلوگیری از اشتباه گرفتن او با پسرعمویش Benjam B انتخاب کرده و گفته که پسرعمویش «بیبی» بزرگ بوده و او «بی بی» کوچک.
«بی بی» اصالتا اسمی ایرانی و به معنای زن کدبانو و مهربان و نیکوکاراست. اینکه «بنیامین نتانیاهو» برای چه اسم زن را برای خود برگزیده و یا اینکه برای چه اسم زن را برای او برگزیده اند؛ بماند، مساله مهمتر این است که قبل از اینکه او این نام را برای خود انتخاب کند یا این نام را برایش انتخاب کنند یا قبل از اینکه او یا پدربزرگش یا هفت پشت پدری و مادری اش به دنیا بیایند ایرانیها «بی بی» داشتند و از این اسم استفاده میکردند.
نظامی گنجوی در قرن ششم هجری و در داستان لیلی و مجنون اینگونه از کلمه «بی بی» استفاده میکند: با زنش گفت خواجه کی بی بی، دل بر این نه که در جهان کیبی.
در میان قصههای ایرانی شخصیتهای موسوم به «بیبی» غالباً شخصیتهایی پرقدرت هستند. در مناطق مختلفی از ایران، زیارتگاههای بسیاری وجود دارد که با عنوان بیبی شهره هستند. بیبی شهربانو در شهر ری تهران، معروفترین زیارتگاهها از این دست است.
از دیگر زیارتگاههایی که در ایران با عنوان بیبی شهره هستند، میتوان به مواردی همچون: بیبی بارگاه و بیبی حیات در رفسنجان، بیبی یان در قصرشیرین، بیبی حکیمه و بیبی دختران در کازرون، بیبی خاتون در بوشهر و بهبهان، بیبی دوست در زابل، بیبی کلا (قلعهٔ بیبی) در قائمشهر (شاهی)، بیبی حکیمه در جزیرهٔ خارک، بیبی نور و حور در گرگان، بیبی خاتون در نطنز، امامزاده بیبی دختران در لار، بیبی هور در جهرم، بیبی رقیه در آمل، بیبی حلیمه در گنبدکاووس و گورستانی در شیراز به نام بیبی دختران اشاره کرد.
اما این تنها عنوان بیبی نیست که این زیارتگاهها بدان موسوماند. بلکه در مواردی به قدمگاهها، مکانهای مقدس و حتی اشیاء همچون درخت و آتشدان نیز عنوان بیبی برای احترام به آنها داده شدهاست. همچون درختی که به بیبی فاطمه منسوب است و قدمگاهی که به بیبی زهرا یا قدمگاهی با عنوان پیر بیبی.
در میان عشایر ایران، بیبیها همیشه از تقدس ویژهای برخوردارند. در امثال و حکم عشایر سیرجان نیز واژهٔ بیبی، نشان از جایگاه والای او دارد. در میان عشایر بویراحمدی، سوگند به بیبی حکیمه (در اطراف دوگنبدان)، بیبی رشته (در نزدیکی چرام)، بیبی زبیده خاتون (در بهبهان)، و خواهران بیبی حکیمه، از سوگندهای رایج میان افراد است.
یکی از بهترین نمونههای تصویری سینمای ایران در مورد شخصیت «بی بی» سریال قصههای مجید است که در سال ۱۳۶۹ (سی و چهار سال پیش) تولید و در آن پروین دخت یزدانیان در قامت شخصیت «بی بی» به یکی از مطرحترین و تاثیرگذارترین بازیگرهای سینمای ایران تبدیل شد.
با اتکاء به سریال قصههای مجید و آن چیزی که در قالب شخصیت «بی بی» در برابر چشم جهانیان قرار گرفته میتوان ادعا کرد که بنیامین نتانیاهو با هر متر و ترازویی یا هر علم و دانشی اندازه گیری شود چیزی نزدیک به ۱۴۰۰ سال از پروین دخت یزدانیان قصههای مجید عقبتر است. او در برابر پروین دخت یزدانیان قصههای مجید یک انسان ماقبل تاریخ غارنشین به حساب میآید که هیچ بویی از انسانیت و تمدن نبرده است.
اگر بین «بی بی» قصههای مجید ایران و «بی بی» جنایتکار صهیونیسم یک انتخابات جهانی برگزار شود و از تمام مردم دنیا رای بگیرند حتما پیروز میدان پروین دخت یزدانیان خواهد بود؛ از الان تا ۲۰ قرن دیگر؛ شک نکنید.
پروین دخت یزدانیان فقط یکی از برگهای زرین افتخارات این مملکت است وگرنه ما در این مملکت حافظها داریم و سعدیها و مولاناها و فردوسی ها. یازده قرن از خلق شاهنامه توسط فردوسی میگذرد و هنوز هیچ کس درهیچ کجای دنیا نتوانسته مطابق با آن چیزی رو کند.
برای رسیدن به درکی بهتر و بالاتر از شخصیت پروین دخت یزدانیان در سریال قصههای مجید لازم است نکاتی که کیومرث پوراحمد و مهدی باقربیگی قبلا درباره ایشان گفته اند را یک بار دیگر مرور کنیم.
کیومرث پوراحمد درباره انتخاب مادرش برای ایفای نقش «بیبی» در «قصههای مجید» چنین میگوید: «داستان به این شکل بود که ما خانه و مهدی باقربیگی (مجید) را انتخاب کرده بودیم و فقط بازیگر نقش بیبی مانده بود. مادر من برای انتخاب نقش بیبی با همسایهها و خانمهای مُسن صحبت میکرد و ما از آنها تِست بازیگری میگرفتیم.
یادم میآید یک روز یکی از خواهرانم به من گفت تو سراغ خانمهای معمولی خانهدار میروی، مادر خودمان هم این خصوصیات را دارد چرا از او برای این نقش استفاده نمیکنی؟ اینها در حالی بود که مادر من عاشق سینما بود؛ هفتهای دو سه بار به سینما میرفت، همه سریالهای تلویزیون را میدید و در آشپزخانهاش یک رادیو داشت که دائم قصهها را گوش میکرد، کتاب زیاد میخواند و کتاب قصههای مجید را هم چندبار خوانده بود. یک دوربین وی اچ اس کوچک داشتیم مادرم را به خانهای که انتخاب کرده بودیم به همراه مجید بردیم و به او گفتم قصه خوابنما را بگوید و ما فیلمبرداری کردیم و متوجه شدم که مادرم برای این نقش بسیارخوب است و به این شکل بود که بیبی قصههای مجید انتخاب شد.»
مهدی باقربیگی بازیگر نقش مجید در مورد پروین دخت یزدانیان چنین میگوید: حس مادرانه «بیبی» در زمان فیلمبرداری از جمله خصوصیات بارز و درخشان ایشان بود. ایشان من را نوه خود میدانست. «بیبی» نه تنها برای فرزندان خود بلکه برای تمامی جوانهایی که با آنها روبهرو میشد به چشم یک مادر دلسوز نگاه میکرد و رفتارهای وی با آنها هم جدا از این خصلت نبود.
مطلب سید مرتضی آوینی درباره قصههای مجید؛ دوستت دارم ایران
طاق ضربی، هشتی، حوض، پاشویه، باغچه، بهار خواب.. و لهجهی شیرین اصفهانی که مثل کاشیهای مسجد شیخ لطفالله زیباست. میبینم که با «قصههای مجید» همانهمه انس دارم که با خانهمان، با برادر کوچکترم و با مادربزرگم که همهی وجودم، حتی خاطرات فراموششدهام را در چادر نمازش مییابم، در صندوقخانه و در ته صندوقچهاش که مکمن رازِ ایران زمین است؛ و در درون بقچهای که بوی تربت کربلا میدهد و مرا نه به گذشتههای دور، که به همهی حضور تاریخیام پیوند میزند.
«بیبی» همان پیرزنی است که خانهای به اندازهی یک غربیل داشت، اما به اندازهی یک آسمان آفتابی، مهربان بود؛ همان پیرزنی که چارقدش بوی عید نوروز میداد. «یادت باشه، آقا مجید! مقصد همینجاست.» و این سخن را «محمود آقا» میگوید که شغلش رانندگی است، یعنی شغلی که اقتضای طبیعیاش، شتابزده از مقصدی به مقصدی دیگر رفتن است. چقدر ایرانی است! چقدر شبیه پدر من است که اتومبیلش را در گاراژ میگذارد و صبحها پیاده سر کار میرود تا از بوی کوچهها محروم نماند، کوچههایی که بعد از یکصد و پنجاه سال غربزدگی هنوز از بوی یاسِ درختی و اقاقیا خالی نشدهاند.. و من همان مجیدم؛ و مجید هم «ملک محمد» است و هم «حسن کچل». دلم میخواهد «قصههای مجید» را تنهای تنها تماشا کنم تا ناچار نشوم که جلوی گریهام را بگیرم. دوستت دارم، ایران!
انتهای پیام/ 121