معرفی کتاب؛

«عایده» روایت رنج‌های مادر شهید ۱۷ ساله لبنانی

کتاب «عایده» نوشته محبوبه سادات رضوی نیا توسط انتشارات سوره مهر منتشر و راهی بازار نشر شد.
کد خبر: ۶۹۸۲۸۶
تاریخ انتشار: ۲۳ مهر ۱۴۰۳ - ۱۴:۱۶ - 14October 2024

به گزارش گروه فرهنگ دفاع‌پرس، کتاب «عایده» نوشته محبوبه سادات رضوی نیا به‌تازگی توسط انتشارات سوره مهر منتشر و روانه بازار نشر شده است. این کتاب دربرگیرنده روایت زندگی یکی از مادران شهدای حزب‌الله لبنان است.

«عایده» وارد بازار نشر شد/روایت رنج‌های مادر شهید ۱۷ ساله لبنانی

کتاب «عایده» به زندگی عایده سرور مادر شهید علی اسماعیل از اعضای حزب‌الله لبنان می‌پردازد و زندگی او را از کودکی تا شهادت فرزند ۱۷ ساله‌اش برای مخاطب روایت می‌کند. او از اهالی لبنان است که از کودکی علاقه زیادی به حجاب و انجام فعالیت‌های دینی داشته و با وجود مخالفت‌های شدید مادرش چادر سر می‌کند و با داشتن زمینه‌های مذهبی به حزب‌الله می‌پیوندد.

عایده با یکی از اعضای حزب‌الله ازدواج می‌کند و صاحب سه فرزند می‌شود که یکی از آن‌ها در هفده سالگی به شهود و کراماتی عجیبی دست پیدا می‌کند و به شهادت می‌رسد. یکی از کرامات شهید علی اسماعیل که رضوی‌نیا در مقدمه به آن اشاره کرده رایحه خوشی است که در محل شهادت او در قله شمالی پراکنده می‌شده است.

نویسنده کتاب برای مصاحبه با این مادر شهید به بیروت سفر می‌کند. مصاحبه به زبان عربی گرفته می‌شود و محمد جواد مهدی‌زاده از پژوهشگران و نویسندگان ایرانی که به لهجه لبنانی تسلط دارد، پیاده‌سازی و ترجمه آن را انجام می‌دهد. عایده سرور پس از تدوین ابتدایی کتاب، ۳۴ روز به ایران و مشهد محل زندگی نویسنده می‌رود و تا پایان کار نگارش کتاب در ایران می‌ماند.

مهدی‌زاده هم اطلاعات مورد نیاز برای پاورقی‌ها مربوط به اشخاص، شهدا، عملیات و مناطق را بر عهده می‌گیرد. به همین دلیل پاورقی‌های کتاب پیش‌رو ممکن است کمی طولانی به نظر برسند اما اطلاعات جامعی برای مخاطب غیرلبنانی دارند و مخاطب را با تاریخ، جغرافیا، حوادث، شخصیت‌ها و سیاست کشور لبنان آشنا می‌کند.

«عایده» در ۱۴ فصل توسط دفتر هنر و ادبیات پایداری حوزه هنری انقلاب‌اسلامی با همکاری مؤسسه رسالات لبنان منتشر شده است. در پایان کتاب هم، وصیت‌نامه شهید و عکس‌هایی از او و خانواده‌اش قرار گرفته است.

در بخشی از این‌کتاب می‌خوانیم:

«زمین جایی که قرار بود آرامگاه علی باشد را طوری عمیق کنده بودند که برای قبری سه طبقه استفاده شود. هر طبقه مخصوص یک شهید. خودکار، دفتر کوچک و قرآنی که همیشه همراهم داشتم از توی کیفم درآوردم. وقتی پایم را روی لبه‌ی قبر گذاشتم دیدم که چه قدر عمیق است اما کمی بعد آن پایین داخلش بودم. اصلاً نمی‌دانستم که چه طور وارد آنجا شده‌ام. اول یاسین خواندم. مادربزرگم رمزیه همیشه می‌گفت خواندن این سوره قبل از ورود متوفی به قبر باعث انس او به خانه آخرتش می‌شود و جلوی وحشت میت را می‌گیرد.

بعد از آن خودکارم را برداشتم و همان‌طور که نشسته بودم روی تکه‌های کاغذ برای علی این طور آوردم: «مامان دوستت دارم»، «شب به خیر»، «شهادتت رو تبریک می‌گم»، «خوابت توی این قبر مبارک»، «ان‌شاءالله مزارت از باغ‌های بهشت باشه»، و «مامان! علی! پیش حضرت زهرا یادم کن! فراموش نکنی‌ها!». بعد از این یادداشت‌ها با علی مشغول صحبت شدم. گفتم: «مامان دل من توی قبر پیش توئه. مطمئن باش بیای اینجا تنها نیستی. من جای خوابیدنت رو برات آماده کردم. به خاطرت توش سوره یاسین خوندم. از اون کاغذایی که همیشه وقتی دوره یا جبهه می‌رفتی توی جیبت می‌ذاشتم هم نوشتم چون می‌دونم تو اونا رو می‌خونی.»

این‌کتاب با ۲۸۴ صفحه، شمارگان هزار و ۲۵۰ نسخه و قیمت ۲۵۵ هزار تومان عرضه شده است.

انتهای پیام/ 161

نظر شما
پربیننده ها