به گزارش گروه حماسه و جهاد دفاعپرس، حادثه تصرف سفارت آمریکا در ایران، بهصورت کوتاهمدت و میانمدت و در دو سطح بینالمللی و منطقهای، پیامدهای گستردهای بر جای نهاد که همچنان ابعاد آن موردبررسی قرار میگیرند.
آمریکا نگران برهم خوردن موازنه ثبات در خاورمیانه
آمریکا بر اثر این حادثه تحقیر شده و مشغولیت ذهنی «جیمی کارتر» با این بحران، مانع از تکمیل قرارداد صلح «کمپ دیوید» شد. درعینحال، اشغال افغانستان توسط نیروهای ارتش شوروی و بازتابهای آن بر منافع آمریکا، برای این کشور نگرانکننده بود.
کارتر در این زمینه گفت: اگر تجاوز روسها همراه با موفقیت نهایی باشد و آنها در این مسیر تشویق شوند و بتوانند تفوق خود را بر افغانستان حفظ کنند و کنترل خود را بر کشورهای همجوار گسترش دهند؛ موازنه ثبات استراتژیک و مسالمتآمیز تمامی جهان متحول خواهد شد. این رویه، امنیت کلیه کشورها، خصوصاً ایالاتمتحده، متحدان و دوستان ما را تهدید خواهد کرد.
بعد از اشغال افغانستان، آمریکا در سطح معادلات بینالمللی و منطقهای در برابر رقیب خود در دوران جنگ سرد، دچار چالشهای اساسی شد؛ به همین دلیل، نیروهای واکنش سریع را تشکیل داد و در منطقه خلیجفارس و جنوب غربی آسیا، فرماندهی مرکزی به وجود آورد.
آمریکاییها امیدوار بودند؛ ایران در روش خود در برابر آمریکا تجدیدنظر کند. حتی کارتر در مصاحبهای تلویزیونی گفت: به عقیده من رهبران ایران اکنون خطری را که امنیت و استقلال آنها را تهدید میکند، بهخوبی احساس میکنند و تشخیص میدهند که ادامه انزوای بینالمللی به صلاح آنها نیست.
«برژینسکی» نیز در مصاحبه با روزنامه «والاستریت ژورنال»، گفت: ایرانیها میدانند که خطر واقعی برای استقلال و تمامیت ارضی آنها از طرف شمال است، نه از سوی کشور دوردستی مانند آمریکا.
دکترین نه شرقی، نه غربی در سیاست خارجی ایران
این حادثه، نهتنها تشنج میان ایران و آمریکا را برطرف نکرد؛ بلکه زمینههای تیرگی روابط ایران با شوروی را نیز فراهم ساخت. در واقع، موضعگیری ایران در برابر اشغال افغانستان در کنار تصرف سفارت آمریکا، سیاست خارجی ایران را در برابر آزمون جدیدی قرار داد و ماهیت آن را آشکار ساخت و تأثیر آن تا امروز در میان نخبگان سیاسی حاکم و حتی گروههای معمولی فرهنگی-سیاسی ایران رواج دارد.
تصرف سفارت آمریکا به ازهمگسیختگی روابط ایران و آمریکا منجر شده بود و کوششهای آمریکا را در زمینه افزایش پیوندهای نظامی، سیاسی و تجاری با بنبست مواجه ساخت؛ به همین دلیل آمریکاییها نتوانستند با بهرهگیری از تجاوز شوروی به افغانستان، در بازسازی رابطه خود با ایران و آزادسازی گروگانهایشان موفق شوند.
علاوه بر این، تعهد ایران به حمایت از مستضعفان، به اعلام آمادگی حمایت ایران از تمام نهضتهای آزادیبخش در سراسر جهان منجر شد.
مخالفت با آمریکا، سمبل قدرت و استقلال جمهوری اسلامی
ازجمله پیامدهای گسترش رویارویی ایران و آمریکا در داخل کشور، روند تثبیت نظام جمهوری اسلامی بود. «باری روبین» در این زمینه گفته است: «بهطور خلاصه گروگانگیری با همه نتایج منفی آن در سطح بینالمللی، از نظر داخلی به نفع رژیم تمام شد و مخالفت با آمریکا بهصورت سمبل و مظهر قدرت و استقلال جمهوری اسلامی ایران درآمد.
نظر به اینکه تصور میشد پذیرش شاه به معنای تمرکز تلاشهای آمریکا علیه انقلاب اسلامی است؛ لذا اگر سفارت آمریکا تصرف نمیشد، امکان حفظ انقلاب وجود نداشت».
خارج شدن قدرت از دست عناصر لیبرال و میانهرو
ساختار دوگانه کشور تحت تأثیر این حادثه قرار گرفت و به نوشته «باری روبین»، قدرت از دست عناصر لیبرال و میانهرو خارج شد و شور و هیجان تازهای در مردم برای تمرکز مبارزه علیه عناصر ضدانقلابی به وجود آمد.
آقای (حجتالاسلام) «هاشمی رفسنجانی» دراینباره گفته است: ضربهای که ملت وارد کرد، اشغال لانه جاسوسی بود که خیلی اهمیت داشت. شیرازه جریانات از هم پاشید. آنهایی که گرفته شدند ۶۰ نفر بیشتر نبودند، یک ساختمان کوچکی هم بیشتر تصرف نشده بود؛ اما اشکال عمده این بود که شیرازه از هم گسیخت؛ یعنی ما فرماندهی، اتاق کنترل و اتاق فرمان را گرفتیم.
جلوگیری از ظهور حاکمیت استبدادی وابسته به غرب
«بهزاد نبوی» نماینده وقت مردم تهران در مجلس شورای اسلامی، بازتاب تصرف سفارت آمریکا را از منظری دیگر، به معنای بازدارنده خطر تکرار حوادث بعد از ۲۸ مرداد سال ۱۳۴۷، خرداد سال ۱۳۴۲ و مانعی برای ظهور حاکمیت استبدادی وابسته (به غرب) بر جامعه ایران مطرح کرده است؛ در نتیجه، این اشغال خطمشی موجود را تغییر داد و حرکت انقلابی، جانشین حرکتی اصلاحطلبانه شد.
تحلیل امام خمینی (ره) از دسیسههای دشمنان در قبال تسخیر لانه جاسوسی
امام خمینی (ره) از روند تحولات داخل کشور چنین تصور میکردند که مسئله اصلی، تهدیدات نظامی و محاصره اقتصادی نیست؛ بلکه آسیبپذیری در داخل است؛ و لذا سناریوی احتمالی را چنین مطرح کردند: «به نظر من میآید که یک نقشه و توطئهای است که برای اینکه استقرار در ایران و نظم در ایران پیدا نشود... نقشه محتمل است این باشد که در خارج منعکس بکنند که ایران هرجومرج است و همه به جان هم ریختند و همه گروهها در هر جا به روی یک اختلافات هست و این را اسباب دست قرار بدهند که ایران قابل این نیست که خودش را اداره کند، باید یکی دیگر ادارهاش کند. اگر خداینخواسته یک دخالت نظامی بخواهند بکنند، یک کودتا بخواهند بکنند، موجه نشان بدهند به خارجیها».
تدابیر امام خمینی (ره) در پی تسخیر لانه جاسوسی
۱- برگزاری انتخابات ریاست جمهوری
امام خمینی (ره) در داخل کشور با هدایت شور و هیجان عمومی که با تصرف سفارت آمریکا مجدداً افزایشیافته بود، حرکت دوسویهای را دنبال میکردند. به این معنا که برای برقراری نظم در داخل و تمرکز قدرت و تحقق قانون اساسی، زمینه برگزاری انتخابات ریاست جمهوری را در بهمن سال ۵۸ برقرار کردند.
در همین روند، تهدیدات نظامی آمریکا و پیامهایی که بهصورت آشکار و پنهان بیان میکرد، سبب شد تا امام خمینی (ره) تأکید کنند: «هیچوقت از نظامی نترسید، هیچوقت از این حرفهایی که میزنند؛ ما مداخله نظامی میکنیم، از این هیچ نترسید؛ بلکه آنوقت هم مداخله نظامی بکنند؛ به نفع ماست».
۲- تشکیل بسیج بیستمیلیونی
امام خمینی (ره) باهدف سازماندهی نیروهای مردمی برای مقابله با تهدیدات آمریکا؛ به تشکیل بسیج مبادرت و تأکید کردند که باید بهگونهای آماده شویم که دشمن از اقدام به حمله منصرف شود.
این اقدام که به تشکیل بسیج همگانی منجر شد، در واقع بخشی از ظرفیت مردمی حاصل از تحولات انقلاب اسلامی را در درون سازمان جدید و با هدف بازدارندگی احتمال حمله نظامی آمریکا، سازماندهی کرد؛ ولی بعدها کارآمدی آن در برابر تهدیدات عراق و تجاوز این کشور به اثبات رسید.
منبع: درودیان، محمد، نقد و بررسی جنگ ایران و عراق؛ اجتنابناپذیری جنگ (جلد دوم)، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی: مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، تهران، چاپ پنجم ۱۴۰۲، صص ۲۴۶، ۲۴۷، ۲۴۸، ۲۴۹، ۲۵۰، ۲۵۱
انتهای پیام/ 113