فرق ترامپ ۲۰۲۴ با ترامپ ۲۰۱۶

پرسش مهم این است که آیا ترامپ ۲۰۲۴، با ترامپ ۲۰۱۶ فرق کرده است، یا همان سیاست ۴ سال پیش خود در قبال ایران را تکرار می‌کند؟!
کد خبر: ۷۰۵۴۰۲
تاریخ انتشار: ۲۳ آبان ۱۴۰۳ - ۱۵:۵۵ - 13November 2024

گروه بین‌الملل دفاع‌پرس- سیروس فتح‌اله؛ انتخابات ریاست جمهوری آمریکا به دلیل اختیاراتی که رئیس جمهور این کشور در سیاست خارجی دارد، در نزد افکار عمومی سایر کشور‌ها نیز انعکاس دارد و برای آنها مهم است که چه کسی و با چه سیاستی وارد کاخ سفید می‌شود. مردم ایران نیز از این قاعده مسثتنی نیستند.

فرق ترامپ ۲۰۲۴ با ترامپ ۲۰۱۶

پرونده انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، با پیروزی «دونالد ترامپ» نامزد جمهوری‌خواهان بسته شد و دمکرات‌ها قرار است، از کاخ سفید بروند و جمهوری‌خواهان جای آنها را بگیرند. 

اما ملت ایران که از دوره ریاست جمهوری ترامپ خاطره خوبی در ذهن ندارند، با انتخاب مجدد او این سوال در ذهن‌شان مطرح شده است که بازگشت ترامپ به قدرت چه اثری در زندگی آنها خواهد داشت؟

علت تداعی این خاطره تلخ، خروج ترامپ از برجام و اجرای سیاست «فشار حداکثری» علیه ایران است؛ سیاستی که شدیدترین تحریم‌ها را علیه ایران اعمال کرد و زندگی میلیون‌ها ایرانی را تحت تاثیر قرار داد؛ هرچند جمهوری اسلامی ایران با اجرای طرح خنثی‌سازی تحریم‌ها، توطئه ترامپ را تا حدودی خنثی کرد و او را در رسیدن به هدف نهایی‌اش که براندازی حکومت ایران بود، ناکام گذاشت، اما به هر حال اقدام ترامپ تاثیر مخرب خود را به همراه داشت.

اکنون پرسش مهم این است که آیا ترامپ ۲۰۲۴، با ترامپ ۲۰۱۶ فرق کرده است، یا همان سیاست ۴ سال پیش خود در قبال ایران را تکرار می‌کند؟! گرچه برای قضاوت درباره این که دولت جدید ترامپ چه سیاست‌هایی در قبال ایران در پیش خواهد گرفت، هنوز خیلی زود است، اما بررسی مؤلفه‌های مؤثر نشان می‌دهد، احتمال اینکه در دوره جدید، وضعیت متفاوتی ایجاد شود، دور از ذهن نیست.

البته چهار سالی که دموکرات‌ها در کاخ سفید سکان اداره دولت آمریکا را برعهده داشتند، ایرانی‌ها شاهد سیاست موسوم به «فشار هوشمند» از سوی آنها بودند، و این سیاست در عمل هیچ تفاوتی با سیاست «فشار حداکثری» جمهوری‌خواهان نداشت.

سیاست فشار حداکثری 

یکی از مهم‌ترین ابزار‌های سیاست خارجی آمریکا در برابر جمهوری اسلامی ایران، اعمال تحریم‌های سنگین علیه این کشور است که تقریبا در دو دهه گذشته به اوج خود رسیده است؛ تا جایی که به اذعان برخی از مقامات واشنگتن، سقف تحریم‌ها علیه ایران پر شده، اما با این وجود آمریکایی‌ها همچنان اقدام به تحریم ایران به بهانه‌های واهی می‌کنند.

البته جمهوری اسلامی با توسعه زیرساخت‌های جدید در راستای خنثی‌سازی تحریم‌ها و انطباق با شرایط تحریمی میزان اثرگذاری این تحریم‌ها را بر اقتصاد ایران به میزان قابل توجهی کاهش داده است. با این حال نباید منکر مشکلاتی باشیم که بواسطه تحریم‌ها گریبانگیر اقتصاد ایران شده است. هرچند در عین حال راه‌های مختلفی برای عبور از این تحریم‌ها وجود دارد.

افزایش فروش نفت، افزایش سطح تجارت ایران با کشور‌های همسایه، عضویت ایران در پیمان‌هایی همچون بریکس و سازمان شانگهای از مواردی است که موجب کم‌اثر شدن تحریم‌های آمریکا علیه ایران شده است.

پس در حال حاضر ترامپ مانند سال ۲۰۱۶ یک ابزار موثر در اختیار ندارد. البته خود ترامپ هم در ایام انتخابات به این واقعیت اشاره کرده بود که تحریم‌های آمریکا آن کارآمدی مدنظر را ندارد و من انواع تحریم‌ها را علیه ایران اعمال کردم، اما تنها چیزی که می‌خواستم این بود که آنها سلاح هسته‌ای نداشته باشند.

پس حضور ترامپ در کاخ سفید شاید بتواند در کوتاه مدت اثراتی روانی بر بازار اقتصادی ایران بگذارد، اما به‌صورت واقعی محدودیت‌های جدیدی علیه ایران ایجاد نمی‌کند.

چالش حل بحران اکراین

یکی دیگر از مولفه‌هایی که می‌تواند مانع اجرای سیاست گذشته ترامپ در برابر ایران باشد، جنگ اوکراین است؛ جنگی که در دوره ریاست جمهوری اول ترامپ در جریان نبود.

همه ما می‌دانیم که تحریم‌های غرب به رهبری آمریکا علیه روسیه و حمایت تسلیحاتی آمریکایی‌ها از اوکراین تغییرات زیادی در جهان ایجاد و چین و روسیه و ایران را بیش از گذشته به هم نزدیک کرده است. 

بر همین اساس، بسیاری از تحلیلگران بر این باورند، برای اینکه ترامپ بخواهد در دوره جدید تحریم‌های زیادی علیه جمهوری اسلامی ایران اعمال کند، باید در روابط بین ایران، روسیه و چین تغییر و تحولی ایجاد کند که لازمه آن پایان دادن به جنگ اوکراین است.

اما به نظر می‌رسد حل بحران اوکراین مستلزم لغو بسیاری از تحریم‌هایی است که بعد از جنگ اوکراین علیه روسیه توسط آمریکا اعمال شده است. در این وضعیت توانایی ترامپ برای لغو این تحریم‌ها جای تردید دارد.

جنگ غزه 

مولفه بعدی که باید مورد بررسی قرار گیرد، وقوع جنگ غزه و لبنان است که دولت بایدن را با فشار‌های زیادی از ناحیه افکار عمومی مواجه کرده و طبیعتاً ترامپ را نیز در معرض چالش‌هایی در این زمینه قرار خواهد داد و بخشی از انرژی دولت او مصروف تلاش برای پایان دادن به جنگ خواهد شد.

به‌نظر می‌رسد، واقعیت‌های جدید منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای، به ترامپ این اجازه را نخواهد داد که به راحتی سیاست‌های گذشته خود در رابطه با ایران را پیاده کند. از سوی دیگر ایران نیز چه در دوره دموکرات‌ها و چه در دوره جمهوری‌خواهان یاد گرفته‌است که روی متحدان، تلاش‌های دیپلماتیک و توانمندی‌های داخلی خود حساب باز کند و در عین حال نیز ترامپ را دست‌کم نمی‌گیرد و برای خنثی‌سازی توطئه‌های او آمادگی و برنامه دارد.

انتهای پیام/ 411

نظر شما
پربیننده ها