«معرفی کتاب»

«نبرد سه کانیان»

کتاب «نبرد سه کانیان» مجموعه خاطرات سرهنگ «یونس غفاری» که به نویسندگی «امیر رجبی» در سال ۱۳۹۱ توسط انتشارات «ساوالان ایگیدلری» به چاپ رسید.
کد خبر: ۷۰۶۹۴۹
تاریخ انتشار: ۳۰ آبان ۱۴۰۳ - ۱۰:۱۱ - 20November 2024

به گزارش خبرنگار دفاع‌پرس از اردبیل؛ کتاب «نبرد سه کانیان» مجموعه خاطرات سرهنگ «یونس غفاری» که به نویسندگی «امیر رجبی» توسط انتشارات «ساوالان ایگیدلری» در ۱۰۰۰ نسخه با حمایت مالی اداره کل حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس استان اردبیل به چاپ رسیده است.
یونس غفاری از رزمندگان نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران است. امیر رجبی در کتاب نبرد سه کانیان خاطرات این رزمنده را برای خوانندگان کتاب روایت می‌کند. لحظه‌هایی دلهره‌آور از صحنه‌های نبرد حق علیه باطل. کتابی که اوج مظلومیت رزمندگان و شدت شقاوت و دژخیمی دشمن را به تصویر کشیده است.
در بخشی از کتاب آمده است:
در آن شرایط وحشتناک، ادامه‌ی حرکت و پیش روی به معنای مرگ حتمی بود و کمترین احتمالی برای زنده ماندن وجود نداشت. از سوی دیگر، بچه‌های ارتش و سپاه مریوان به امید ما عملیات را آغاز کرده و در حال پیشروی به طرف ارتفاعات قوچ سلطان بودند و اگر ما به موقع خودمان را به ارتفاعات گودخزینه نمی‌رساندیم و قلّه‌های مرتفع و استراتژیک آن را تصرف نمی‌کردیم، نیرو‌های عراقی از این نقطه نیز بچه‌های ما را در قوچ سلطان زیر آتش می‌گرفتند و همه‌ی آنها را قتل عام می‌کردند. در چنین شرایطی ما باید بین رفتن و ماندن، یکی را انتخاب می‌کردیم. تصمیم سخت و دشواری بود. دوباره بر سر دوراهی مرگ و زندگی قرار گرفته بودیم و باید یکی را برمی گزیدیم. اتفاقی که در جنگ زیاد برای انسان پیش می‌آید! چند نفریکه بر اثر انفجار مین مجروح شده بودند، صدای ناله شان بلند شده بود. دیگر هیچ کس جرئت برداشتن قدم بعدی را نداشت. زیرا هر لحظه ممکن بود که گام بعدی بر روی یک مین فرود بیاید یا به سیم یکی از تله‌های انفجار گیر کند.
ناگهان صدای بلند و قاطع فرمانده گروهان همه را متوجه خودش کرد: «چرا ایستادید؟ زود باشید حرکت کنید.»
ییک از درجه داران گفت: «اما قربان، می‌بینید که به میدان مین برخورد کردیم و امکان پیشروی وجود ندارد. هر لحظه ممکن است...»
انتهای پیام/

نظر شما
پربیننده ها