عملیات خیبر و نقش مؤثر استان سمنان در این عملیات

استان سمنان در عملیات خیبر دارای 7 گردان پیاده رزمی بوده است . گردان کربلا، گردان شهید صدوقی، گردان اشرفی اصفهانی ، گردان امام موسی بن جعفر(ع) ، گردان موسی کلیم الله ، گردان فتح و گردان فجر در این عملیات حضور داشته اند .
کد خبر: ۷۱۲۷۲
تاریخ انتشار: ۰۲ اسفند ۱۳۹۴ - ۱۴:۵۵ - 21February 2016

عملیات خیبر و نقش مؤثر استان سمنان در این عملیات

به گزارش دفاع پرس از سمنان، در تمام سالهای پس از جنگ ، به مناسبت های مختلف نام عملیات های دوران دفاع مقدس برده شده است. والفجر ، خیبر ، کربلای 5 و ... اما به راستی تا چه حد جوانان ایرانی با کار بزرگ جوانان دیروز آشنا هستند؟ به نظر می رسد میزان این شناخت بسیار اندک است. شاید اگر روزی جوانان این کشور بدانند چه کارهایی بزرگ با دستان خالی مردم این کشور انجام شده ، میزان خودباوری در سطح جامعه افزایش چشمگیری پیدا کند . از همین رو به مناسبت سالروز مراحل عملیات غرور آفرین خیبر شرح مختصری از این حماسه بزرگ به اطلاع خوانندگان گرامی می رسد :

حتما تاکنون اسم جزیره مجنون را شنیده اید و یا در فیلم های مربوط به جنگ تصاویری از این منطقه را دیده اید . جزایر مجنون از دو قسمت شمالی و جنوبی تشکیل که مجموعاً 200 کیلومتر مربع وسعت دارد . 15 کیلومتر تا شهرک القرنه عراق فاصله دارد و بزرگراه بصره – العماره از غرب آن می گذرد . شهر هویزه در شمال شرقی آن واقع است و مرز ایران از آبهای هور می گذرد . در حوالی این جزیره حدود 50 روستا قرار دارد که ساکنانش بومی و غیرنظامی هستند .

قسمت اعظم سطح هور از گیاهان مردابی پوشیده شده و نیزارهای آن مشهور است . عبور از هور به خاطر این نیزارها جز از مسیرهای محدود و باریک مشکل است و عمق هور به نیم تا سه متر می رسد . پنج سال قبل از جنگ ، عراق به خاطر وجود ذخایر فراوان نفت ، اقدام به خشک کردن این منطقه و ایجاد تأسیسات نفتی کرد که با آغاز جنگ ، متوقف شد .

نیروهای شناسایی ایران بارها برای شناسایی به این جزایر وارد می شوند اما وجود سگهای ولگرد موانعی را ایجاد می کند . تا اینکه به توصیه برخی روحانیون ، نیروهای شناسایی « آیه 18 سوره کهف » را تلاوت میکنند و پس از آن کار شناسایی به بهترین نحو پیش می رود . در این عملیاتهای شناسایی مشخص میشود که به دلیل موقعیت جغرافیایی امکان مانور زرهی دشمن غیرممکن است و تنها چند گردان از آنان در منطقه حضور دارند .

دو هفته قبل از عملیات فرماندهان لشگرهای سپاه با زدن چفیه و تغییر قیافه وارد جاده دجله می شوند و در روز روشن از نزدیک با هدفها آشنا می شوند . فرماندهان تیپ های تابعه نیز با استفاده از تاریکی شب به آن سوی جاده دجله نفوذ می کنند و در روز دقیقاً جاده و اطراف آنرا نگاه می کنند تا با تسلط کامل به منطقه نیروهای تحت امر را هدایت کنند . البته نیروهای اطلاعاتی مجاهدین عراق نیز کمک های قابل تحسینی به نیروهای شناسایی ایرانی می کنند .

بالاخره غروب روز سوم اسفند فرا می رسد . با تاریکی شب رزمندگان با شوری خاص ، خود را برای نبردی دیگر مهیا می کنند . نیروهای سپاه و بسیج با قایق و بلم حرکت به سمت دشمن را آغاز میکنند. به آنها سفارش می شود که بدون سر و صدا باید حرکت انجام شود ، از درگیری با کشتیهای دشمن پرهیز شود و در صورت نیاز از سلاح سرد استفاده کنند . چون در صورتیکه دشمن متوجه عملیات می شد ، خطر شکست افزایش پیدا می کرد .

در حالیکه رزمندگان به خطوط مقدم نزدیک می شدند ، بادی موافق حرکت قایق ها وزیدن می گیرد و حرکت آنها را آسان می کند . با وزش باد ، نی ها نیز به جنبش در می آیند و با یک هارمونیک دید دشمن را کور می کنند . صدای حرکت رزمندگان در میان صدای برخورد نی ها گم می شود و کمترین شک را در دشمن ایجاد نمی کند . در پی وزیدن باد، غبار متراکمی منطقه عملیاتی را فرا می گیرد و هر گونه تحرکی ، از دید دشمن پنهان می ماند .
ساعت 30/20 فرا می رسد . صدایی آشنا از آن سوی بیسیم ها شنیده می شود :
« بسم الله الرحمن الرحیم . لا حول و لا قوه الا بالله العلی العظیم . یا رسول ا... ، یا رسول ا... ، یا رسول ا... »

با اعلام رمز ، عملیات تصرف جزایر مجنون و بخشی از هورالهویزه آغاز می گردد . رزمندگان ایرانی از چند محور به سمت دشمن یورش می برند و در حالیکه دشمن در خواب غفلت به سر می برد ، رزمندگان با عبور از تله های انفجاری ، بشکه های آتش زا ، سنگرهای کمین و دیگر موانع ایذایی بر سر آنان فرود می آیند و پس از تار و مار کردن یگان های مقدماتی به عمق مواضع دشمن نفوذ می کنند .

پس از آزادسازی سریع و فوری چند روستا ، پیشروی ادامه پیدا می کند و با تنگ شدن حلقه محاصره دشمن ، به سرعت جزیره شمالی به تصرف ایرانیها در می آید و تلاش برای تصرف جزیره جنوبی نیز آغاز می شود . پس از نبردی سنگین این هدف مهم به تصرف رزمندگان سپاه و بسیج در می آید و رودخانه های دجله و فرات مقابل دیدگان آنان قرار می گیرد و از آن آب وضو میگیرند. پس از یک حرکت حماسی دیگر ، رودخانه دجله را هم پشت سر می گذارند و با بزرگراه بصره –بغداد که از شهر العماره در چند نقطه قطع می شود .

در این عملیات هلیکوپترهای هوانیروز ارتش جمهوری اسلامی ایران کار حمایت و پشتیبانی از رزمندگان را بر عهده می گیرند که به دنبال ان هواپیماهای توپولف ، میگ 23 و میراژ دشمن با پروازهای بیشمار سعی می کنند این هلیکوپترها را از کار بیندازند . در همین زمان نیروی هوایی ارتش نیز وارد عمل می شود و به مقابله به هواپیماهای دشمن می پردازد .

در میان حیرت دشمنان ، یگانهای رزمی –مهندسی سپاه و جهادگران دلیر به طول 14 کیلومتر در زیر بمباران شدید هوایی و حجم سنگین آتش توپخانه های دشمن بر روی هور نصب می کند و عقبه رزمندگان تأمین می شود . سپاه چهارم عراق برای جلوگیری از تهاجم بی امان ایرانی ها در منطقه قلعه صالح اقدام به پاتک می کند که بالافاصله توسط جنگنده های نیروی هوایی سرکوب می شود . در همین حال لشگرهای نیروی زمینی سپاه با هجومی تحسین برانگیز پل شهرک القرنه را که جاده بصره  بغداد از روی آن می گذرد ، آزاد می کنند و پس از آزادسازی چند روستای دیگر در محل تلاقی دجله و فرات استقرار می یابند .

در طول روزهای اول تا سوم عملیات ، دشمن در چند مرحله با تمام امکانات اقدام به پاتک می کند تا مناطق تصرف شده را از دست رزمندگان خارج کند اما با به جای گذاشتن تلفات سنگین مجبور به عقب نشینی می کند . اما دستگاه تبلیغاتی این کشور در ادامه دروغ پراکنی هایش هرگونه عقبنشینی عراق را تکذیب می کند .

در حالیکه دشمن خود را از پس گرفتن مناطق عملیاتی ناتوان می بیند ، به دستور صدام استفاده از سلاح شیمیایی را در دستور کار قرار می دهد . در هفتم اسفندماه دشمن در چند نوبت حمله هوایی اقدام به بمباران منطقه می کند . پس از برخورد بعضی بمبها با زمین دود سفیدی بلند می شود که بوی سیر تند ، ماهی خشک و یا علف تازه می دهند . اینها همان بمبهای شیمیایی هستند . در هشتم اسفندماه نیز ساعت 11 صبح و 2 بعدازظهر 70 بمب شیمیایی دیگر پرتاب می شود . در این روز علی رغم حملات شیمیایی دشمن که منجر به سوختگی و خفگی تعدادی از رزمندگان شده بود ، تیپ 27 مکانیزه از لشگر یکم و تیپ 56 از لشگر 5 مکانیزه به میزان صد درصد و تیپ 501 پیاده به میزان 80 درصد منهدم می شوند . آمار تلفات دشمن تا عصر هشتم اسفند به 4500 نفر می رسد که مجموعآً تلفات آنها از آغاز عملیات خیبر به بیش از 115000 تن افزایش می یابد . لذا تمام تلاشهای دشمن برای باز پسگیری منطقه ناکام می ماند و سرانجام در روز دهم اسفند لشگر هشام صباح الفخری ، فرمانده عملیاتی جنوب عراق اعتراف می کند که جزایر مجنون و بخشی از هورالهویزه از دست عراق خارج شده است .

با فرا رسیدن شب دهم اسفند ، رزمندگان سپاهی و بسیجی در عملیاتی دیگر منطقه طلائیه را فتح و چند تیپ دشمن را منهدم می کنند . در این عملیات نیز نزدیک به 1300 نفر از نیروهای عراقی کشته یا زخمی می شوند و تعداد 40 تانک به آتش کشیده می شود . چندین نوبت پاتک عراقی ها برای باز پسگیری منطقه بی نتیجه می ماند و سرانجام در 16 اسفند ماه بر جای گذاشتن 1000 کشته دیگر و از دست دادن 5 تیپ و یک گردان از همه چیز نا امید می شوند . هاشمی رفسنجانی در اعلام می کند :

« نیروهای ما در مواضع پدافندی خود در جزایر مجنون چون کوه ایستاده اند و هر چه عراق نیرو بفرستد نابود می کنند »

صدام پس از این ناکامی ها ژنرال ماهر عبدالرشید از فرماندهان مشهور عراقی را تهدید می کند که به هر نحو ممکن جزایر را از دست ایرانیان خارج کند . ژنرال عبدالرشید در روز چهارشنبه 17 اسفند دستور حمله را صادر می کند و نیروهای عراقی با حمایت شدید هواپیماهای نیروی هوایی و آتش توپخانه ، سنگین ترین ضد حمله خود را آغاز می کنند . پس از اندکی پیشروی با آتش متقابل آرپی گردند . آنها از طریق بی سیم به فرماندهان خود اعلام می کنند : « امکان هیچگونه پیشروی نیست و هر اقدامی علیه نیروهای ایرانی به معنای خودکشی است . »

اما صدام روز پنج شنبه 18 اسفند رأس ساعت ده صبح برای بار دیگر دستور حمله را صادر میکند. این بار هم با انهدام دو گردان پیاده و تعدادی تانک امید صدام برای باز پسگیری جزایر مجنون تبدیل به یأس می شود .

در این عملیات در مجموع 12 تیپ دشمن ، 6 فروند هواپیما ، 9 فروند هلی کوپتر ، 330 دستگاه تانک و نفربر و شمار زیادی سلاح سبک و سنگین منهدم می شود . عراقی ها 15000 کشته بر جای گذارند و 1140 نفر به اسارت در می آیند .

غنایمی همچون 42 دستگاه تانک و نفربر ، دهها خمپاره انداز و مینی کاتیوشا ، چندین خودرو ، مقدار زیادی سلاح سبک و سنگین و 120 دستگاه کمپرسی به دست نیروهای ایرانی می افتد .

 نقش رزمندگان استان سمنان در  عملیات خیبر

 سپاه پاسدارن  انقلاب اسلامی  با برنامه ریزی منسجم برای پیروزی در جنگ با دشمن  بعثی طرح لبیک  یا امام  را طرح ریزی نمودند  که در این  طرح تمامی نیروها  دارای شناسه  و کارت  مخصوص به تخصیص خود  سازماندهی شدند  و پس از  ثبت نام  و فراخوان  توسط فرماندهان  سپاه  هر شهرستان  نیروها  پس از  تحویل  تجهیزات  لازم  و سازماندهی  با حضور  در وزش های فشرده  و اردوی  عملی  در هوای سرد و برفی ،  در  روز موعود تمامی نیروها  دراستان  سمنان  تجمع و پس از  ان  به پادگان  امام حسن (ع)  اعزام  و پس از چند روز به منطقه  جنوب و مقر  لشکر 17 علی بن ابیطالب انرزی اتمی  انتقال یافتند و با توجه به نوع ماموریت اموزش های لازم را گذرانده  و اماده  حضور  در عملیات  شدند .

 استان سمنان  در عملیات خیبر  دارای 7 گردان  پیاده رزمی  بوده است . گردان کربلا، گردان  شهید صدوقی،  گردان اشرفی اصفهانی ، گردان  امام  موسی بن جعفر(ع) ،  گردان موسی  کلیم الله  ، گردان فتح  و گردان فجر در این عملیات حضور داشته اند .

 عملکرد  گردان  موسی کلیم الله  درعملیات خیبر

گردان موسی کلیم الله  قبل از عملیات خیبر در قالب گردان های طرح لبیک به منطقه  عملیاتی جنوب اعزام  گردید. فرماندهی این گردان  به عهده محمد رضا  خالصی بود. گردان در تاریخ 7/12/62 در پشت دژهور الهویزه  مستقر گردید و در تاریخ9/12/62 یک دسته با هاور گراف و باقیمانده گردان  در روزبعد ساعت 9 با قایق ها وارد جزیره  شمالی شده  و بر روی یکی ازپدهای شرقی استقرار یافتند.

هر شب یک گروهان  به خط مقدم جهت کندن  کانال جلوی خاکریز می رفتند.

با پاتک دشمن در تاریخ 12/12/62 این  گردان از  دو محور مرکزی و غربی جزیره جنوبی به طرف خاکریز بین ضلع غربی و ضلع مرکزی اعزام شدند .گروهان  یک از محور مرکزی و گروهان 2و3 از ضلع غربی به طرف خاکریز رفتند.

آتش توپخانه  دشمن در منطقه  فوق الذکر شدید بود  تانکها  و نیروها بطور متوالی اقدام به تحرک  و پاتک  می کردند .لکن رزمندگان  موسی کلیم الله  با آنکه  مشکلاتی( همچون خستگی شب  به علت  کندن کانال و بی خوابی) و کمبود آذوقه  و مهمات  ،  به همراهی دیگر رزمندگان  جوانمردانه در مقابل تهاجمات و تحرکات دشمن ایستادند این مقاومت ها هر  روزبه علت پاتک های پی درپی دشمن ادامه  داشت  و بعضا افرادی که مجروح شدند به علت عدم امکان  انتقال در زیر اتش مستمر و شدید دشمن بر اثر خونریزی به شهادت رسیدند . نیروهای گردان به مدت 13 روز سرافرازانه از این منطقه  در مقابله با  پاتک های  دشمن مقاومت  کرده  و ماموریت خود را به خوبی به انجام  رساندند و یک بار دیگر لبیک به  پیام امام ( ره)  نمودند که از فرزندان  رزمنده خود  حفظ جزایر را خواسته بودند.

گردان موسی  کلیم الله  خط را  در تاریخ 25/12/65 به گردان  موسی بن جعفر ( ص) تحویل دادند .

عملکرد گردان  موسی بن جعفر در عملیات خیبر

گردان  امام موسی بن جعفر ( ع)  از رزمندگان  شهرستان سمنان  و دامغان  به فرماندهی  مهدی مهدوی نژاد  در اذر ماه 62 به  جبهه های جنوب اعزام گردیدند ( کادر  گردان  از قبل  حضور داشتند)  به طوری که با چندین  بار اعزام برادران بسیج مقر لشکر 17  علی بن ابیطالب گردان تکمیل  می شود و در حومه سایت موشکی چهار که در  عملیات فتح المبین آزاد شده بود  مشغول فراگیری اموزش های رزمی شدند.

یکی از پاسداران  سمنان  به نام ناصر ( حسین )  ترحمی  که در ان  ایام  در واحد آموزشی نظامی لشکر مشغول فعالیت بود  به پیشنهاد فرمانده گردان  و موافقت  فرمانده لشکر به عنوان  جانشینی فرمانده گردان  انتخاب و معرفی شد .

چند روز قبل از عملیات فرمانده  گردان  موسی بن جعفر(ع) به همراهی تعداد دیگری از فرماندهان  گردان ها  به منطقه عملیاتی خیبر رفتند نا نسبت به موقعیت منطقه و همچنین مواضع دشمن  در خط لشکر 17 اشنا  کردند . فرمانده گردان   می گوید : برادران قرارگاه  اطلاعاتی نصرت  ما رابه  ساحل  هور الهویزه  بردند  هنگامی که  می خواستیم  سوار بر  بلمها شویم  یکی دو تن  از فرماندهان  داخل اب افتادند  لذا برادران  قرارگاه  بطور اجمالی نحوه  سوار شدن بر بلم  و بلمرانی را به  ما یاد دادند  .  با شروع عملیات  گردان در تاریخ 8/12/62 یکی از گروهانها ( گروهان  یکم شهید  محب) به وسیله  بالگرد  در شب به جزیره  شمالی منتقل گردیدند. صبح روز بعد گروهان  دوم و سوم  به وسیله  قایق و هاورگراف به جزیره شمالی به گروهان یکم پیوستند.

 همان شب نیروها مامور  شدند  تا به ضلع شرقی جزیره  جنوبی که درگیری بر روی آن جریان  داشت بروند . لکن قبل از اینکه  وارد عمل شوند بر اثر اتش سنگین دشمن  متحمل تلفات جزئی شده  و قبل از روشن شدن هوا به دستور فرمانده به عقب بازگشته  . از تاریخ 9/12/62 نیروهای  موسی بن جعفر (ع)  در کلیه پدهای غربی جزیره شمالی برای تامین  این جزیره  استقرار یافتند.

در تاریخ 25/12/62 به دستور  فرمانده  لشکر  رزمندگان  این گردان  جایگزین گردان موسی کلیم الله  در خط پدافندی( خاکریز ضلغ غربی و مرکزی) مستقر شدند . جهت  تامین  امنیت نیروهای  پشت خاکریز نیروها  به صورت  هر گروهان  یک دسته  درکانال  های  جلو به صورت نامرئی مستقر شدند .  فرمانده لشکر به فرمانده  گردان ابلاغ  نمود تعدادی  از نیروها ی داوطلب را برای ماموریت  ویژه  آماده کند  که احتمال برگشت  از آن  بسیار کم بود . بیشتر  نیروها ی گردان  داوطلب  بودند . ولی به  ناچار 25 نفر از رزمندگان  گروهان های مختلف به فرماندهی  امر الله  خلیلی  به فرمانده لشکر معرفی شده  و مستقیما  در اختیار ایشان  قرار  گرفتند .  بیش از 90 در صد  این  نیروها  مجروح شدند برادر زین الدین از عملکرد شجاعانه انها  به خصوص رشادت فرمانده شان  شهید  امرالله خلیلی بسیار راضی بودند که در همان  عملیات  شهید شدند. لازم  است  برادران  معرفی شده  به فرماندهان  در ضلع غربی جزیره  جنوبی به کارگیری شدند.

عملکرد گردان های  کربلا،  شهید صدوقی و اشرفی  در عملیات خیبر

گردان کربلا  با توجه به  دو کادره بودن ، باید تدبیر شهید زین الدین  قبل از  نیروهای اعزامی  طرح لبیک  در مقر لشکر 17 علی بن ابیطالب ( انرژی اتمی )  مستقر و نیروها  هر روز صبح  پس از  نماز و نیایش در صبحگاه  مشترک و با حضور در دوی روزانه  و راهپیمایی کوتاه  و بلند مدت  آمادگی جسمانی خویش را دو چندان  می نمودند .

با برنامه ریزی های انجام شده  از طرق سپاه  پاسداران  انقلاب اسلامی  نیروهای  طرح لبیک  شهرستان شاهرود  در گردان  شهید صدوقی به فرماندهی  اسماعیل قاسمپور و گردان اشرفی اصفهانی  به فرماندهی  حسین عرب عامری( اخوی عرب)  سازماندهی  و تجهیز شدند  و مدت  یک هفته  در کوهها و در زمستان سرد  مشغول گذراندن آموزش های نظامی شدند  و پس از  آن  به منطقه  جنوب اعزام  و در کنار انرژی اتمی  چادر  زدند  و دراردوگاه  لشکر ادامه آموزش های تخصصی مربوط به عملیات  را انجام  تا روز موعود  فرا رسید .

رزمندگان گردان  کربلا  به فرماندهی عبدالرحیم  ابراهیمیان  که  از روز 8/12/62 وارد  منطقه نبرد شده  پس از 4 روز  هدف  حملات شیمیایی هواپیما های  دشمن  قرار گرفته  و اسیب جدی  می بینید  تعداد زیادی از نیروها  شیمیایی شده   و به شهادت  می رسند  با دستور فرماندهان  لشکر به عقبه  لشکر در انرژی اتمی منتقل می شوند.

 با فرماندهی  مجدد،  گردان  شهید صدوقی با عنوان  گردان  کربلا تغییر نام  داده  و اسماعیل  قاسمپور جانشین  گردان  می شد . که گردان  کربلا  با  گردان اشرفی اصفهانی  طبق دستور  به پشت  دژ هور الهویزه  اعزام  و با قایق ها  به درون  جزیره  جنوبی  و شمالی انتقال  یافته  و مدت  15 روز با  کندن کانال  و ترمیم سنگرها و پاسخ به پاتک های دشمن ،  مواضع را حفظ و تثبیت نموده اند .

عملکرد گردان  فتح  به فرماندهی  ابوالفضل مهرابی

رزمندگان  شهرستان  دامغان  مانند  دیگر نیروهای  استان  سمنان  در طرح  لبیک  سازماندهی ،  و پس از  تجهیز و گذراندن  دوره آموزشی  کوتاه  و اردویی  در منطقه ای  از شهرستان  دامغان  به همراه  سایر رزمتدگان  استان  به منطقه جنوب ، مقر لشکر 17 علی بن  ابیطالب واقع  در انرژی اتمی  اعزام  و در آن منطقه  نیز  مدت 3 هفته  آموزش تخصصی  ، ورزش های جسمانی  ، راز و نیاز با معبود  یکتا برای  شرکت  در عملیات ،  آمادگی خود را  اعلام  کردند .

با توجه  به سازماندهی  دو گردان  فتح و فجر طبق دستور فرمانده لشکر نیروهای  دو گردان  در هم ادغام  و تحت  فرماندهی  ابوالفضل محرابی  گردان  به نام  فتح ، سازماندهی  و با دستور مافوق به پشت  دژ  هور الهویزه استقرار و سپس توسط هاور گراف به داخل  جزایر  رفته  به خط مقدم  انتقال  می یابند .

حجم  آتش  دشمن  بر روی جاده  و خط مقدم  طوری بود  که نیروها  با کندن  کانال و ترمیم  سنگرها  توانستند  در مقابل  شدید ترین  پاتک های دشمن  استقامت و پایداری نموده  و با  دادن تعدادی شهید  و مجروح جای  خود را  به گردان های دیگر می دهند .

 عملکرد جهاد سازندگی استان در عملیات خیبر

جهاد استان با اعزام سه گردان مهندسی و پشتیبانی حضرت ولی عصر (عج) ، رسول اکرم (ص) و امام حسین (ع) زیر نظر قرارگاه حمزه با طراحی و نصب پل عظیم و شناور خیبر ، نقش کلیدی در موفقیت عملیات را داشت و همچنین احداث خاکریز ، دژ و جاده بخشی از فعالیت های جهاد به شمار می رود .

جاده سید الشهدا

جاده چهارده کیلومتری سید الشهدا به عرض هفده متر در شرق هورالهویزه و از منطقه جفیر آغاز و پس از طی مسافت در داخل آب های منطقه وارد جزیره مجنون شمالی می شود .

با توجه به اهمیت عملیات خیبر و تصرف جزایر مجنون توسط رزمندگان و نیز تأکید امام خمینی (ره) نسبت به حفظ جزایر مجنون طرح احداث جاده سیدالشهدا در دستور کار قرارگاه حمزه و جهاد سازندگی قرار گرفت . چرا که پل خیبر به طور مرتب زیر آتش سنگین دشمن قرار گرفت . و تعمیر صدمات ناشی از انفجار و ترکش این پل در بلند مدت مقرون به صرفه نبود و از طرفی به عنوان مکمل پل خیبر با تسهیل تردد دو طرفه خودروهای سنگین و زرهی می توانست نقش مهمی در حفظ جزایر مجنون ایفا کند . لذا ده روز پس از نصب پل خیبر عملیات احداث جاده زیر نظر شهید مهندس بهروز پورشریفی آغاز شد و بیش از هزار کامیون کمپرسی به مدت دو ماه و نیم به حمل خاک پرداختند .

علیرغم حرکت آب در هور و وجود باتلاق های متعدد در طول مسیر و همچنین قرار داشتن در زیر گلوله باران توپخانه و بالگردهای دشمن جاده از دو سو به هم نزدیک شد و در روز سوم شعبان و همزمان با میلاد امام حسین (ع) ساخت جاده به اتمام رسید و از آن تاریخ به بعد این جاده ، جادهی سیدالشهدا نامیده شد. ارتفاع این جاده از سطح زمین و سنگرهای حاشیه شمالی آن که برای حفظ جان افراد احداث شده بود عملاً جاده را به یک مانع پدافندی در منطقه تبدیل کرده بود . پس از پایان جنگ و بازگشت نیروهای دو طرف به مرزهای بین المللی بخشی از جاده که در خاک دشمن قرار گرفت تخلیه و حد فاصل نیروهای دشمن و خودی توسط مهندسی رزمی مسدود شد .

 جلوه  های ویژه

* با توجه به پاتک های متوالی دشمن  و خستگی نیروها، بعد از پایان  یافتن پاتک ها ، فرماندهی گردان خدمت  فرمانده لشکر می رسد  و تقاضای تعویض نیروها به علت  با خبر شدن  وضعیت سلامتی نیروها  و به خانواده ها ،  حضور در تشیع جنازه شهدا  و دوستان  را می نماید . ولی فرمانده  لشکر می گوید  شما خسته شدید بسیجی ها  خسته نمی شوند  اگر کادر گردان پای کار باشد  بسیجی ها  از شما  جلوتر هستند.

* روزی  که نیروهای گردان  در حال  مقاومت در مقابله  با عناصر و اتش دشمن بودند  فرمانده لشکر با موتور به خط امد. نیروها  وقتی فرمانده شان را در خط مقدم و در کنار خود دیدند  و انها را تحسین  می کرد  همین لحظه  بود  که با  اصابت  ترکش خمپاره  و قطع شدن  پای یکی از برداران  بسیجی حمید رضا همتیان و مواجه شدن  با فرمانده  و شوخی نمودن  پشت موتور فرمانده  لشکر  سوار شد و گفت  برویم . که این روحیه  بسیجی فرمانده لشکر را خیلی منقلب نمود و در مواقع مختلف این خاطره  را تعریف کرد .

*        یک شب در خط پدافندی دشمن با آتش بسیار  سنگین  مواضع خودی زیر آتش گرفت  و ما احتمال  اینکه  حداقل 20 نفر شهید  شوند  را  می دادیم  ولی  به حمد الله  هیچ کس شهید  نشد  و حتی  مجروح هم نشدند .

*        شهید  زین الدین  مرتبا با موتور  در طول  شبانه روز  از نزدیک  خط مقدم  را  ارزیابی  می کرد  و تذکرات  لازم  را به  نیروها و  فرماندهان  می داد .

*        هنگامی که  به ما  اعلام شد  در جلوی منطقه  نیروها  به مهمات نیاز دارند  و هنگامی  که مهمات  خمپاره 60 را به  سمت جلو  می بردیم  مشاهده  کردم  برادر رمضان  حاجی قربانی  در حالی که  در داخل  سنگر  تیربار بود  و همچنان  با روحیه  قوی در حال تیر اندازی  به  سمت عراقی  ها بود  و سر و صورت ایشان پر شده  بود از گردو خاک  طوری که  به سختی  می توانست  ایشان  را شناسایی نماید .

*        با توجه به این که  مدت زیادی  بود  که نیرو  غذای گرم نخورده  بودند  دو نفر از بسیجیان  دامغان  در حالی که  آتش دشمن  بسیار شدید  بود بوسیله  فرغون و با گذاشتن دیگ غذا  بر روی  آن  تمام طول  خط مقدم را  غذای گرم  توزیع نمودند .

*        در هنگامی که در پشت  دژه هورالهویزه  مستقر بودیم ، یک فروند  هواپیما ی عراقی  به سمت نیروهای خودی حمله ور شد . در این هنگام  در یک لحظه  هیچ کدام  از قبضه های پدافند  به علت  مشکلات پیش امده نتوانستند  شلیک  نمایند  هواپیمای عراقی  با دور زدن  منطقه مجددا در اسمان  ظاهر شد و در حالی که  2 فروند  چرخبال  خودی  که در حال برگشت  به سمت  نیروهای  خودی  بودند  هواپیمای عراقی  قصد هدف قرار دادن  آنها را کرد  در این لحظه  نفس تمامی  نیروهای  خودی در سینه  حبس شده و همه می گفتند  الان است که چرخبال خودی  راساقط نمایند  . هواپیما با نزدیک   شدن به  انها  اقدام به تیر اندازی به سمت  چرخ بالها  نمود ولی به حمد الله  به نیروها ی خودی و چرخبالها هیچ گونه  اسیبی نرسید  و هواپیمای عراقی  منطقه را ترک  کرد .

 در پایان در سی و دومین سالروز عملیات خیبر به روح و روان سه هزار شهید استان درود و دست مریزاد به رزمندگان غیور و دلاورمرد این عملیات و فاتحه ای با صلوات به فرمانده دلاور و غیور شهدا ابوالفضل مهرابی و 69 شهید نثار می کنیم.

نظر شما
پربیننده ها