به گزارش گروه فرهنگ و هنر دفاع پرس، « سید رضا صائمی » در یادداشتی به تحلیل برنامه 180 درجه پرداخته است که در ادامه میخوانید.
موفق در انتخاب و پردازش محتوا
اگرچه بنا به آمار یا تجربه شخصی یا با ارجاع به تلویزیونهای جهان و مخاطبانش همواره از این بحث میشود که بیشترین برنامههای پرمخاطب تلویزیون برنامههای نشاط و سرگرمی یا مجموعههای نمایشی بویژه سریال یا نهایتا برنامههای ورزشی است، اما گاه یک برنامه ترکیبی چنان موفق بوده که جامعه آماری مخاطبان آن از برنامههای متعارف پرمخاطب هم جلوتر زده و مثلا فلان برنامه تاک شویی از یک سریال و مجموعه نمایشی مخاطبان بیشتری داشته است.
شاید بگویید بله درست است، اما آن دسته از برنامههای ترکیبی یا تاک شویی طرفدار دارد که بازهم جنبه فان و سرگرمکننده آن پررنگ است و معمولا جزو برنامههای اجتماعی و عمومی محسوب میشود؛ مثلا برنامه ماه عسل احسان علیخانی یا قبل تر از آن برنامه کوله پشتی فرزاد حسنی و شب شیشهای رضا رشیدپور، اما برنامههای ترکیبی موضوعمحور یا تخصصی که با حضور کارشناسان تهیه و پخش میشود چندان جذابیت رسانهای نداشته و طیف مخاطبان آن زیاد نیست.
در برابر این استدلال میتوان مثالهایی آورد که این برداشت را نفی کرده و نشان میدهد در این حوزه نیز ظرفیتهای زیادی نهفته که اگر درست استفاده شود این برنامهها نیز میتواند پر مخاطب شود. نظیر مناظرههای انتخاباتی که یکی از پربینندهترین برنامههای تلویزیون بود.
شاید بازهم دلیل بیاورید که مناظرهها استثنا بوده که به دلیل حساسیت اجتماعی و شور سیاسی که در آن مقطع در جامعه شکل میگیرد باعث دیده شدنش میشود، اما یادمان باشد محتوا و حرف و حدیثهایی را که در همین مناظرهها رخ میدهد نباید نادیده گرفت و این نشان میدهد اگر در شرایط عادی نیز مضمون و درونمایه برنامههای تحلیلی و گفتوگومحور جذاب باشد بازهم میتواند به جذب مخاطب منجر شود.
دستاندرکاران برنامه ۱۸۰ درجه بر آن هستند که ضمن توجه به اصول و قواعد رسانه برای خود خط قرمزهای اضافی ایجاد نکنند.
شاید مهمترین رمز موفقیت برنامه در انتخاب و پردازش محتوا و موضوعاتی که مورد مباحثه قرار میگیرد همین کمرنگ کردن خط قرمزهای متعارف و ایجاد یک فضای بازتر رسانهای برای طرح دیدگاههای مختلف باشد.
مثلا در آخرین برنامهای که از این مجموعه دیدم به مناسبت سالگرد شهادت سیدمرتضی آوینی از مهدی نصیری، سردبیر سابق کیهان و دکتر امید روحانی، از منتقدان سینما و دوستان شهید آوینی دعوت شد تا درباره دیدگاهها و اندیشه این شهید گفتوگو کنند. دو فردی که نماینده دو طیف مختلف و حتی متضاد فکری ـ فرهنگی جامعه بودند که تعریف و تحلیل آنها در برخی مواضع تا 180 درجه با هم تفاوت میکرد.
اصلا عنوان برنامه هم تاکیدی نشانهشناسی بر این معناست و نشان میدهد هدف از این برنامه دقیقا همین است که دو طیف یا چند طیف کاملا متفاوت و گاه متضاد با هم را در مقابل و روبهروی هم قرار دهد تا مناقشه سوژه و مناظره افراد به بازشناسی و واکاوی ابعاد مختلف و متفاوت یک موضوع، پدیده یا شخصیت منجر شده و مخاطب با هر سلیقه و ذائقه فکری بتواند از تماشای برنامه، هم لذت ببرد و هم بهره.
در برنامه مذکور امید روحانی گاه دقیق چهرهای از شهید آوینی ارائه میداد و نمایان میکرد که با دیدگاه مهدی نصیری فرق داشت یا چند وقت پیش و شاید یک ماه قبل از عید با حضور نمایندگان طیفهای مختلف جریانات مطبوعاتی و دعوت از روزنامهنگاران مختلف حتی شخصی مثل محمد قوچانی که برای اولین بار در یک برنامه تلویزیونی شرکت میکرد و از این حیث بیسابقه بود به نقد و بررسی جایگاه و نقش و کارکرد مطبوعات در جامعه بپردازند. این برنامه با این رویکرد میتواند طیفهای مختلفی از مردم ـ حتی آنهایی که چندان با رسانه ملی بر سر مهر نیستند و با آن زاویه دارند ـ را نیز پای تلویزیون بنشاند.
اما از حیث فرم و ساختار این برنامه عناصر و مولفههایی دارد که فارغ از انتخاب سوژه و پرداخت مضمونی به موفقیت آن کمک میکند؛ یکی حضور برخی بینندگان در خود برنامه است که باعث زنده بودن و پویایی برنامه شده و آنها را به عنوان ناظران بیرونی که در درون استودیو حضور دارند برجسته میکند.
حضور یک طنزپرداز که لابهلای برنامه به روایت طنازانه از سوژه میپردازد که به تلطیف برنامه کمک میکند. همیشه یکی از انتقادهای جدی به چنین برنامههای خشک بودن و رسمی بودن آن بود که با حضور این طنزپرداز و پرداخت طنازانه به سوژه این مشکل از 180 درجه رفع شده است.
همچنین فرد دیگری به عنوان کارشناس ـ مجری بخش مجازی به رصد کردن شبکههای اجتماعی و دریافت و تحلیل پیامهای مردمی در ارتباط با سوژه برنامه میپردازد که به نظر میرسد از برنامه نود الهام گرفته است. دادان اطلاعات و پاسکاری بین این سفر در استودیو به تنوع و تلطیف برنامه کمک زیادی میکند .
شاید یکی از مهمترین ویژگیهای دیگر این برنامه پخش لحظه به لحظه پیامکهای مردمی به عنوان زیرنویس باشد که گاه به مناظره و مباحثه و حتی مناقشه بین خود کاربران در تعامل با یکدیگر منجر میشود که البته گاهی آنقدر این کشمکشهای نوشتاری جذاب میشود که ممکن است حواس مخاطب را از مباحثه مهمانان و کارشناسان برنامه پرت کند.
طراحی دکور و چیدمان استودیو و استفاده از نمادها و نشانههای مختلف در برنامه نیز از حیث فرم و زیباییشناسی بصری بسیار چشمگیر بوده و بر جذابیت آن میافزاید.
جالب اینکه در همان برنامه مطبوعات قبل از ورود مهمانان به صحنه با آنها گفتوگوی صمیمانهای صورت میگیرد که هم به معرفی بهتر کارشناسان کمک میکند و وجوه هیجانی ـ سرگرمی برنامه را افزایش میدهد.
برخی آیتمهای گزارشی لابهلای برنامه را هم باید به عنوان مشخصات فرمیک این برنامه معرفی کرد، اما آنچه بیش از هر چیز، 180 درجه را متفاوت میکند دموکراتیک بودن و امکان طرح و بیان دیدگاههای مختلف در جامعه است. 180 درجه را از این حیث میتوان یک نوع پلورالیسم و تکثرگرایی رسانهای دانست که امکان طرح دیدگاههای مختلف را فراهم میکند.
از این رو گزافه نیست بگوییم 180 درجه، 180 درجه با برنامههای مشابه خود تفاوت دارد و آن را با کمی اغماض نسبت به برخی ضعفهایش میتوان به عنوان یک الگوی موفق برنامههای ترکیبی ـ تحلیلی و گفتوگومحور معرفی کرد و من در این یادداشت تلاش کردم همین کار را بکنم.