گزارش؛

15 خرداد آغازی بر پایان استبداد/ مروری بر ریشه های تاریخی قیام

قیام خونین 15خرداد 1342 آغاز حرکتی باشکوه از سوی ملت بزرگ ایران به رهبری حضرت امام راحل برای پایان دادن به استبداد و خفقان رژیم سفاک پهلوی بود، قیامی که با استمرار حرکت ابراهیم گونه امام راحل، تومار رژیم ستم شاه را در هم پیچید.
کد خبر: ۸۵۸۹۴
تاریخ انتشار: ۱۵ خرداد ۱۳۹۵ - ۲۰:۰۱ - 04June 2016

15 خرداد آغازی بر پایان استبداد/ مروری بر ریشه های تاریخی قیام

به گزارش دفاع پرس از قم، 15خرداد سالروز حماسه و قیام ملت ایران به رهبری بزرگ مرجع تقلید و رهبری است که در اوج خفقان و استبداد با سخنرانی انقلابی و حماسی، شجاعت را به بدنه جامعه تزریق و همه اقشار اجتماعی را علیه رژیم شاه بسیج کرده است.

سخنرانی امام راحل و نهیب های پیامبرگونه ایشان در سال 42، در واقع محاکمه رژیم شاه به خاطر ظلم و ستم در حق ملت ایران از 28 مرداد سال 32 تا جریان انقلاب سفید، لایحه انجمن های ایالتی و ولایتی، کاپیتالاسیون و سایر جریان های ضد مردمی بود، جریان هایی که با روشنگری امام راحل و هدایت های داعیانه ایشان، به 22 بهمن 57 منجر شد.

سال 42 آغاز ظهور بزرگ مردی از تبار پیامبر اسلام بود، شخصیت بزرگی که با آن جایگاه بلند علمی به عنوان یک مرجع تقلید، به عنوان موفق ترین رهبر در تاریخ معاصر از ایشان یاد می شود، رهبری که با ظهورش، سال 42 به بعد را به عصر بیداری تبدیل کردند.

عصری که نه تنها سیاسیون و قاطبه ملت به حمایت از امام و نهضت ایشان برخاسته اند بلکه با وجود خفقان و فضای سرسخت خشونت، شاعران نیز لب به سخن گشوده و درد جامعه را در قالب شعر حماسی به رخ می کشیدند.

اشعاری مانند' تو اگر برخیزیّ، من اگر برخیزم، همه بر میخیزند.'،' بیابان در بیابان دشت در دشت بلا بود و بلا خون بود و خون بود'،' ثنایت ای مهین فرزانه رهبر سخن را میافزاید شوکت و فر'، 'خونی که در فیضیه بر خاک وطن ریخت چون چشمهای جوشید و بر دشت و دمن ریخت'، 'شکفت از دل شب مهر نیمة خرداد برآمد از شب و مهر امیدواران بود'، ' آفتاب عشق در زنجیر بود آسمان زندگی دلگیر بود در سکوت ظلمت، آوایی اگر میشنیدی ناله شبگیر بود' از شاعران مختلف در این دوره نمونه هایی از بیداری و نتایج روشنگری امام راحل در سال 42 و بعد از آن بود.

مهمترین شاخصه قیام 15 خرداد 42، مردمی بودن، اسلامی بودن و داشتن رهبری واحد آن است که تا قبل از آن سابقه نداشت.

 

*امام در 13 خرداد 42 چه گفتند؟

سخنرانی تاریخی امام در 13 خرداد (عاشورای) 1342 که منجر به دستگیری ایشان توسط رژیم و قیام تاریخی پانزده خرداد شد، بسیار کوبنده و به عبارت دیگر اولین رویارویی مستقیم امام را شخص شاه بود.

امام راحل در 13 خرداد 42 که منجر به تظاهرات و قیام خونین مردم قم در سال 42 شد، فرمودند:امروز به من اطلاع دادند که بعضی از اهل منبر را برده اند در سازمان امنیت و گفته اند شما سه چیز را کار نداشته باشید، دیگر هر چه می خواهید بگویید، یکی شاه را کار نداشته باشید، یکی هم اسرائیل را کار نداشته باشید، یکی هم نگویید دین در خطر است. این سه تا امر را کار نداشته باشید، هر چه می خواهید بگویید. خوب اگر این سه تا امر را ما کنار بگذاریم، دیگر چه بگوییم؟! ما هر چه گرفتاری داریم ازاین سه تاست.

حضرت امام راحل در این سخنرانی شخص شاه را به خاطر مخالفت با روحانیت و مردم به شدت مورد سرزنش قرار داد و به وی هشدار داد از سرنوشت رضاه شاه پهلوی عبرت بگیرد.

 

*واکنش رژیم به سخنرانی امام راحل

بعد از این سخنرانی حماسی، ماموران رژیم احساس خطر کرده و به خشم آمدند، ساعت 3 بامداد 15 خرداد، چند مأمور در تاریکی شب و پس از محاصرهٔ بیت حضرت امام خمینی، به درون خانه ریختند و ایشان را دستگیر کرده و ابتدا به بازداشتگاه باشگاه افسران و سپس غروب روز بعد، به زندان قصر واقع در تهران بردند.

در تهران از ساعت 9 صبح خبر بازداشت امام خمینی پخش شد. مردم و سایر اقشار مانند طلاب و دانشجویان با شعار 'خمینی را آزاد کنید ' به خیابانها ریختند و به حمایت از امام راحل پرداختند.

 

*قیام مردم قم در 15 خرداد 42

پس از انتشار خبر دستگیری حضرت امام راحل در پانزده خرداد 1342، بسیاری از مردم قم، به منزل ایشان رفتند و به اتفاق فرزندشان، حاج آقا مصطفی، ساعت شش بامداد، به سمت حرم مطهر حضرت معصومه(ع) حرکت کردند. پس از مدتی، صحن حرم مطهر حضرت معصومه (س) و خیابان های اطراف، لبریز از جمعیّت شد که شعارِ 'یا مرگ یا خمینی'را با هیجان شدیدی تکرار می کردند. در همان زمان، علما و مراجع وقت هم با صدور بیانیه هایی، خواستار آزادی فوری حضرت امام شدند. در حدود ساعت ده صبح، با ورود نیروهای مسلح برای تقویت نیروهای شهربانی قم، تیراندازی و رگبار مسلسل ها شروع شد و تعداد زیادی از مردم زخمی شده یا به شهادت رسیدند. شدت تیراندازی به حدی بود که امکان انتقال زخمی ها و اجساد شهیدان نبود و این کشتار، تا ساعت پنج عصر ادامه یافت.

 

*15 خرداد در کلام امام راحل

حضرت امام، درباره روز پانزده خرداد 1342 چنین فرمودند: 'روز پانزده خرداد، در عین حال که چون عاشورا، روز عزای عمومی ملّت مظلوم است، روز حماسه و تولد جدید اسلام و مسلمانان است. بزرگداشت روز حماسه آفرین 15 خرداد، بزرگداشت ارزش های انسانی در طول تاریخ است. قیام پانزده خرداد، اسطوره قدرت ستم شاهی را در هم شکست و افسانه ها و افسون ها را باطل کرد. شهادت جوانان رشید و زنان و مردان در آن روز، سد عظیم قدرت شیطانی را از بنیان سست کرد. خون سلحشوران کوخ نشین، کاخ های ستم را در هم کوبید. ملّت عظیم الشأن با قیام و نثار خون فرزندان عزیز خویش، راه قیام را برای نسل های آینده گشود و ناشدنی ها را شدنی کرد.

 

*ریشه های قیام تاریخی 15 خرداد 42

فساد هیأت حاکمه، فقر و محدودیت های اقتصادی ـ اجتماعی، جامعه ایران را در موقعیت انفجاری قرار داده بود و مردم نیز در سایه هدایت های علما به رشدی سیاسی و اجتماعی دست پیدا کرده بودند.

قانون انجمنهای ایالتی و ولایتی در اولین دورهٔ مجلس شورای ملی به منظور تشکیل شوراهای استان و شهرستان به تصویب رسیده بود و تا زمان نخست وزیری اسدالله علم این قانون بدون تغییر مانده بود. قانون مذکور در 14 مهر 1341 با 92 ماده و هفده تبصره از تصویب کابینه امیر اسدالله علم گذشت.

به موجب این مصوبه که در غیاب مجلس، حکم قانون را داشت، به زنان حق رأی داده میشد و همچنین شرط مسلمان بودن و سوگند به قرآن مجید از شرایط انتخاب شوندگان حذف شد.

پس از آن که لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی، با مخالفت و مقاومت پی گیر و قاطع امام خمینی (ره) و دیگر مراجع ملغی گردید. شاه در 19 دی ماه 1341 سالروز اصلاحات ارضی به طور رسمی اعلام کرد قصد دارد اصول شش گانهای این اصلاحات ارضی را به رفراندوم بگذارد.این اصول که شاه به آنها نام انقلاب سفید داده بود، در حقیقت همان رفراندومهایی بود که امریکا به کشورهای توسعه نیافته اعلام کرده بود.

این اصول ششگانه عبارت بودند از: الغای رژیم ارباب و رعیتی، ملی کردن جنگل ها در سراسر کشور، فروش سهام کارخانه های دولتی به عنوان پشتوانه اصلاحات ارضی، سهیم کردن کارگران در منافع کارگاه های تولیدی و صنعتی،اصلاح قانون انتخابات، ایجاد سپاه دانش به منظور اجرای تعلیمات عمومی و اجباری.

امام خمینی (ره) در واکنش به اصرار شاه بر انجام رفراندوم، در روز 2 بهمن 1341، ه.ش طی اعلامیهای آن را تحریم کرده و رفراندوم اجباری نامید که در مقابل حکم اسلام و قانون اساسی بی ارزش است.

به دنبال انتشار این اعلامیه، بازار تهران تعطیل شد و کسبه با سر دادن شعارهایی علیه رفراندوم به تظاهرات پرداختند.گروهی از مردم و دانشجویان مسلمان دانشگاه تهران نیز تظاهرات بر پا کردند که مورد هجوم پلیس قرار گرفته و تعدادی از آنها مجروح و دستگیر شدند.در قم نیز تظاهرات مردمی با حمله پلیس و مجروح شدن و دستگیری عدهای مواجه شد.

در این شرایط شاه برای این که پیش از رفراندوم، مراجع و علمای قم را متقاعد کند با اطلاع پیشین به قم سفر کرد.فرماندار قم تلاش نمود تا علما را به استقبال شاه ببرد، اما این حرکت با اقدام به موقع امام خمینی (ره) خنثی شد.

امام در پاسخ به استفتای جمعی از متدینان تهران که از تصویب ملی سؤال کرده بودند، مینویسد:به نظر این جانب رفراندوم که به لحاظ رفع بعضی از اشکالات به اسم تصویب ملی خوانده شده، مخالف رای جامعه، روحانیت اسلام و اکثریت قاطع ملت است

ایشان در ادامه ایرادات خود بر تصویب ملی یا رفراندوم نوشته بود: به پارهای از اشکالات اشاره مینمایم: 1.در قوانین ایران رفراندوم پیش بینی نشده است.2.معلوم نیست چه مقامی صلاحیت دارد رفراندوم نماید و این امری است که باید قانون معین کند.3.لوایح ششگانه مبهماند و فاصله اعلان آنها تا زمان برگزاری رفراندوم اندک است و مردم مهلت اندیشیدن درباره آنها را ندارند.4.اکثریت جامعه ایران قوه تشخیص فهم این اصول را ندارند.5.رای دادن باید در محیط آزاد باشد و این در ایران عملی نیست .

امام راحل در پایان نیز فرمودند: به نظر می رسد این رفراندوم اجباری مقدمه برای از بین بردن مواد مربوط به مذهب است، علمای اسلام از عمل سابق دولت راجع به انتخابات انجمنهای ایالتی و ولایتی برای اسلام، قرآن و مملکت احساس خطر کردهاند و به نظر میرسد که همان معانی را دشمنان اسلام میخواهند به دست جمعی مردم ساده دل اغفال شده اجرا کنند.

ماه محرّم 1342 که مصادف با خرداد بود فرا رسید. امام خمینی این فرصت را برای دعوت مردم به قیام علیه رژیم مستبد شاه غنیمت شمرد. روز عاشورا جمعیت صدهزار نفری در تهران با داشتن عکسهایی از امام به تظاهرات پرداختند و در مقابل کاخ مرمر (محل استقرار شاه) برای اوّلین بار در پایتخت شعار «مرگ بر دیکتاتور» سر دادند. روزهای بعد نیز در دانشگاه و بازار و مقابل سفارت انگلیس تظاهرات گستردهای در حمایت از قیام امام برپا بود.

امام خمینی عصر عاشورای سال 1383 هجری قمری (13 خرداد 1342 شمسی) در مدرسۀ فیضیه نطق تاریخی خویش را که آغازی بر قیام 15 خرداد بود ایراد کرد. بخش عمدهای از سخنان امام در بیان نتایج زیانبار سلطنت دودمان پهلوی و افشای روابط پنهانی شاه و اسرائیل اختصاص داشت. در همین سخنرانی بود که امام خمینی با صدای بلند خطاب به شاه فرمود: آقا! من به شما نصیحت میکنم؛ ای آقای شاه! ای جناب شاه! من به تو نصیحت میکنم؛ دست بردار از این کارها. آقا! اغفال دارند میکنند تو را. من میل ندارم که یک روز اگر بخواهند تو بروی، همه شکر کنند... اگر دیکته میدهند دستت و میگویند بخوان، در اطرافش فکر کن... نصیحت مرا بشنو... ربط مابین شاه و اسرائیل چیست که سازمان امنیت میگوید: از اسرائیل حرف نزنید... مگر شاهْ اسرائیلی است؟.

 

*تحلیل قیام 15 خرداد 42 توسط برخی اساتید حوزه علمیه و انقلابیون سابق

آیت الله هاشم نیازی عضو مجلس خبرگان رهبری با اشاره به قیام 15 خرداد 42 گفت: در سال 42 یک اتفاق مهم افتاده و آن اینکه اولین مخالفت علنی با شخص شاه و استعمار شکل گرفته است.

وی ادامه داد: شروع مبارزه امام یک بعد جدیدی بود، تا قبل از 15 خرداد شکل مبارزه تنها برای مخالفت با یکسری از قوانین مطرح بود ولی از 15 خرداد به بعد، امام به صورت مستقیم شخص شاه و به دنبال آن آمریکا و اسرائیل را مورد هدف قرار داده و رنگ و بوی مبارزه تغییر جدی پیدا کرده و جدیت بیشتری به خود گرفته بود.

نیازی خاطرنشان کرد: در 15 خرداد بعد از سخنرانی آتشین امام راحل در 13خرداد، ایشان را دستگیر کردند و بعد از یک دوره ای دوباره امام را آزاد کردند ولی امام در این زمان نه تنها سکوت نکرده بلکه با حرارت بیشتری شاه و استکبار را مورد حمله قرار دادند.

استاد برجسته حوزه علمیه قم گفت: وقتی امام راحل به دامنه حمله های خود علیه شاه، آمریکا و اسرائیل افزودند، مقدمه تبعید 15 ساله ایشان شروع شد، که حضرت امام راحل را مدتی در ترکیه، بعد به نجف و سپس فرانسه تبعید کردند.

نیازی گفت: در این سالها حرکت های انقلابی مطابق همان راهی که امام راحل ترسیم کرده بودند، ادامه پیدا کرده تا به پیروزی منجر شد، رژیم شاه درک درستی از واقعیت ها و قدرت روحانیون و مردم نداشت به همین دلیل دنبال اصلاح خود نبود.

وی بیان داشت: امام مردم، اصناف و قشرهای مختلف اجتماعی را با آن نفس روحانی خود، بسیج کرده بودند و در روز 15 خرداد در بسیاری از شهرها از جمله قم، تهران، خرم آباد و سایر شهرهای کشور تجمع هایی برگزار شده و به صورت علنی شاه مخاطب مبارزات بود.

وی ادامه داد: امروز وظیفه ما این است که دستاوردهای انقلاب امام را حفظ و گفتمان انقلاب اسلامی که منطقه نیز ریشه دوانده است را تقویت کنیم و هر اندازه این گفتمان رشد پیدا کند از نظر داخلی و بین المللی مستحکم تر خواهیم بود.

این عضو مجلس خبرگان رهبری بیان داشت: خروش مردم و حمایت از امام راحل در آن زمان برای شاه غیرقابل تصور بود به همین دلیل فضای سرکوب و اختناق را در پیش گرفته که همین عامل نیز در سقوط آنها بسیار موثر بود.

 

*عضو مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم نیز در این زمینه گفت: در سال 42، رژیم شاه وضعیت نامناسبی را برای مقابله با مذهب، مردم و رشد طبقه های متوسط ایجاد کرده بود و امام راحل با انگیزه های عدالت طلبی دینی در برابر آنها ایستاد.

حجت الاسلام والمسلمین محمدجعفر سعیدیان خاطرنشان کرد: مهمترین اتفاق در قیام 15 خرداد حضور علنی مرجعیت در مبارزات بود، رژیم نیز سعی کرده امام، مراجع و مردم را سرکوب کند ولی مهمترین انگیزه امام در این دوره، عدالت طلبی از پایگاه دین بود.

وی اظهار داشت: اگر به سخنرانی ها، بیانیه ها و اطلاعیه های امام راحل مراجعه کنیم در گام اول ایشان دنبال اصلاح بودند نه براندازی.

وی گفت: با آنکه مراجع و علما خواهان براندازی رژیم نبودند ولی آنها توجه نکردند و اقدام به تبعید و دستگیری امام راحل به مدت طولانی کرده که این نقطه آغاز شکست و نابودی خود آنها بود.

سعیدیان خاطرنشان کرد: تا قبل از 15 خرداد نهضت بدون حضور مراجع تقلید بود، مبارزات هم علنی نبوده و شکل مردمی به خود نگرفته بود ولی در 15 خرداد با ورود امام راحل به عنوان یک مرجع تقلید، امام قیام را به سطح مرجعیت رسانده و بعد مردمی و فراگیر به خود گرفته است.

وی همچنین گفت: حضرت امام راحل یک مراحلی زیادی را طی کرده و بعد سخنرانی آتشین 13 خرداد 42 را مطرح کردند، ایشان در بیانیه های خود ابتدا دولت و بعد شاه را خطاب قرار داده و عمدتا روی اصلاح تکیه کرده بودند.

استاد حوزه علمیه قم گفت: وقتی شاه بحث انقلاب سفید را مطرح کرده بود و مساله کاپیتولاسیون رسید امام محکم تر وارده صحنه شده بود ولی رژیم شاه همراه و هماهنگ با امپریالیسم تصمیم گرفته بودند که با امام برخورد کنند.

وی ادامه داد: قیام امام از ابتدا تا 15 خرداد، اصلاح طلبانه بوده و از ابتدا براندازانه نبوده است.

این استاد حوزه علمیه قم اظهار داشت: بعد از قیام 15 خرداد، قیام های مردمی در شهرهای مختلف ایران خصوصا قم به صورت رسمی کلید خورد و بعد از آن سرکوب های شدید و به شهادت رساندن برخی از مردم، بذر انقلاب را در همه جای کشور پاشیده است.

سعیدیان بیان داشت: تحولات اجتماعی در این دوران متنوع شده بود حرکتی که از مرجعیت دینی از خرداد 42 آغاز شده و تا پیروزی نهایی ادامه داشت، امام انگیزه عدالت طلبی دینی داشتند و با این انگیزه نیز به پیروزی رسیدند.

وی ادامه داد: متاسفانه برخی انگیزه های عدالت طلبانه امام راحل در برابر ظلم رژیم شاه را فراموش کردند و از خرداد 42 به بعد، گروهی از روحانیت درصحنه بوده و فشارها و شکنجه های زیادی تحمل کردند، بنابراین 15 خرداد نقطه عطف انقلاب بود.

حجت الاسلام والمسلمین سید رضا اکرمی عضو جامعه روحانیت مبارز تهران نیز دراین زمینه گفت: سخنرانی امام در مدرسه فیضیه ضربه سنگینی بر پیکر رژیم شاه بود و به صورت طبیعی آنها باید عکس العمل نشان می دادند چون کیان خود را در معرض خطر می دیدند.

وی اظهار داشت: وقتی امام راحل را دستگیر و به تهران منتقل کردند، هرگز در باور آنها نبود که مردم قم یا باقرآباد ورامین و سایر استان های کشور تا پای جان نسبت به امام راحل ابراز وفاداری و فداکاری کنند و شعار یا 'مرگ یا آزادی امام' را سر دهند.

اکرمی ادامه داد: حادثه 15 خرداد نیز اولین صحنه ای بود که نظام پهلوی اعلام کرد برای حفظ موجودیت خود، تا پای کشتن مردم می آیم و اسدالله علم نیز در خاطرات خود نوشت 'به شاه گفتم باید اینها را سر جای خود بنشانیم و به همین دلیل برای اولین بار فرمان تیراندازی به قصد کشت به نظامیان داده شد'.

وی گفت: آن شهادت ها و خون های به ناحق ریخته شده و روشنگری های امام راحل و زندان ها و تبعیدها به نهالی تبدیل شد که در بهمن 57نتیجه داده و خون شهدا دامن خاندان پهلوی را گرفت.

وی با اشاره به ریشه های قیام 15 خرداد و علت اصلی سخنرانی آتشین امام راحل در آن زمان گفت: ما قبل از آن داستان 28 مرداد سال 32 را داریم که با یک کودتا ماجرای 28 مرداد را از بین بردند و بعد از آن ماجراهایی مانند انجمن های ایالتی و ولایتی و انقلاب سفید و ... نیز وجود داشته که همه خشم مردم انقلابی و امام رحل را برانگیخت.

وی گفت: وقتی رژیم دید که نهضت روحانیت مطرح است احساس خطر کرد، چون نسبت به پروژه نهضت های ایالتی و ولایتی وانقلاب سفید ملت و شاه شکست خورده بود، دنبال بهانه ای بود که از روحانیت و ملت زهر چشم بگیرد و بگوید ما حاضر نیستیم کوتاه بیاییم.

اکرمی اظهار داشت: امام راحل نیز با توجه این تحولات و نقشه هایی که رژیم با همکاری اربابان خود در پیش گرفته بود احساس خطر کرده و دست به روشنگری زدند و مردم نیز با ایثار و فداکاری تا پای جان حمایت کردند.

گزارش: بهمن اطمینان

نظر شما
پربیننده ها