به گزارش گروه بینالملل دفاع پرس، وقتی در ترکیه همه چیز در مسیری غیرعادی و عجیب است، باید سعی شود تا مسائل اساسی، به خوبی تمیز داده شود. صورت مسئله در کودتای ترکیه و معنای آن را در گزارههای زیر باید قرار داد:
1- برخلاف نمونههای تاریخی، دو جناح نظامی طرفدار کودتا و مخالف کودتا با یکدیگر درگیری نظامی ندارند و فقط دستگیری، محاکمه، خلع سلاح برای نظامیان و طیف گستردهای از قضات، امنیتیها و... در نظر گرفته شده است. تلفات اصلی بجز چند نفر نظامی عمدتا از مردم و پلیس هستند.
2- اردوغان به جای درخواست از ارتش برای مقابله با کودتاچیان، از مردم و یا بهتر بگوییم، طرفداران حزبی برای حضور در شهرها و میدانها کمک میخواهد و کودتاچیان را کسانی میداند که قدرت نظامی دارند و به خارج وابستهاند.
3- طرفهای غربی در واکنشهای خود نگران نقض دموکراسی در ترکیه هستند.
4- کودتا از اینجرلیک هدایت شده و به جای کسب قدرت، به دنبال تفکیک قدرت نظامی و سیاسی در ترکیه هستند. نکته مهمتر از هر چیز این است که در دو دهه گذشته هم، ارتش ترکیه هیچگاه از روی، اعتقاد در کنار سیاستمداران اسلامگرا قرار نداشته و این سازمان پر قدرت نظامی در ترکیه قبل از اینکه در رفتار استراتژیک و یا نقاط عطف، با سیاستمداران ترک همراه باشد، خود را در کنار یک سازمان نظامی جهانی میداند.
5- برخی اینگونه گمانه زنی میکنند که کودتای اخیر، نوعی گوشمالی آمریکایی است تا در رفتار داخلی و خارجی اردوغان تعادل ایجاد کند. این درحالی است که شاید برای کوتاه مدت بتواند بر گمانه فوق تکیه کرد ولی وقتی یک سزارین قدرت و بازگشت به تعریف جداگانه از حضور نظامیان در قدرت و یا در کنار قدرت سیاسی را مدنظر قرار دهیم، باید منتظر یک سرآغاز و سرفصل نوین در تحولات سیاسی و امنیتی ترکیه باشیم.
6- از نگاه ژئوپلتیک، کار ویژه اخوانی در تحولات کلان منطقه به پایان رسیده و پافشاری اردوغان برای حفظ برخی از این اهرمها در فلسطین و ترکیه و سوریه و حتی مصر، رضایتمندی آمریکایی و غربی را تامین نمیکند و حداقل در اولویت آنها قرار ندارد و در بیشتر موارد، مشکل ساز هم هست. اینکه یکباره اردوغان از جایگاه سلطان، به یک رئیس حزب در حکومت تبدیل میشود و بیشتر اهرمها را از دست وی خارج میکنند، باید در دو مسئله جستجو کرد. ابتدا اینکه اردوغان باید مواضع داخلی خود را تعدیل کند و دوم اینکه رفتار منطقهای و بینالمللی اردوغان از مدیریت و مطلوبیتهای آمریکا خارج نشود و این مسئلهای حیاتی در رخدادهای چند روز اخیر در ترکیه است.
7- سرعت و وسعت نقشهای امنیتی آمریکا، ناتو و غرب، روسیه در بالستیک، تا مرزهای بسیار حساس به پیش رفته و برخی از بررسیهای نظامی در مورد نتیجه درگیری ناتو با روسیه در بالستیک هم گمانه زنی کردهاند. برنامه محرمانه آمریکا در شمال سوریه به نیروی زمینی کشورهای عضو ناتو و خصوصا ترکیه و تمامی حساسیتها و باورهای تاریخی آنها متکی است. از سوی دیگر بنا به دلایل زیادی اردوغان یک حرکت سریع به سمت روسیه از خود نشان داده، که در برخی از جوانب با نگاه امریکا مطابقت ندارد.
حال سوال این است که خانه تکانی در ترکیه و به ویژه تمرکز بر اردوغان چه معنایی دارد؟
الف:آنچه روی داد، یک «کودتای کاملا سفید» با کار ویژههای روشن در محیط امنیت داخلی و منطقهای ترکیه است و قطعا بر محاسبات و ارزیابی بازیگران منطقهای اثر خواهد گذاشت.
ب: کودتای سفید ترکیه، مسیر آرام بازگشت نظامیان به ضلع پنجم قدرت در ترکیه است که در هماهنگی کامل با آمریکا و همسویی با برخی جریانهای فکری - سیاسی در ترکیه خواهد بود.
ج: سیاست داخلی و خارجی در اردوغان از انرژی و حالت هجومی قبلی برخوردار نخواهد بود و برای کاستن آسیبها، تعامل گرا خواهد بود.
د: شرایط امنیتی ترکیه به دلیل روندهای نظامی و امنیتی در شمال سوریه، تحت تاثیر قرار میگیرد و ممکن است از کنترل خارج شود. لذا نقش کشورهای منطقهای برای مهار جریانهای تروریستی در ترکیه افزایش مییابد. عربستان، مصر، امارات کاندیدای این نقش هستند.
هـ: نزدیک شدن به دوره شش ماهه انتخاباتی در آمریکا، به معنی فقدان ابتکار عملهای سیاسی و نظامی مشترک آمریکا - روسیه خواهد بود ولی روندهای داخلی در سوریه، در انتظار نخواهند ماند.
و: پایان اردوغان به معنای پایان اسلامگرایی در ترکیه نیست و برای طیفی از اسلامگراها فرصت تولید میکند که آمریکا نیز از آن استقبال میکند. محدود کردن جریان اخوانی در ترکیه با پروژههای سازش سعودی در یک راستاست و اگرچه جریان حماس برای حفظ نقش اردوغان، معامله بر روی مقاومت را در اختیار او گذاشت ولی نگاه غرب و صهیونیسم و آل سعود، در این مسیر قرار نگرفت.