ناگفته‌های فرمانده وقت لشکر ۲۷ از عملیات کربلای ۵

در عملیات کربلای ۵ به دوازده کیلومتری بصره رسیده بودیم و شهر تنومه را نیز زیر آتش خمپاره گرفتیم و ضربه سنگینی به ارتش عراق زدیم. بعد این اتفاقات بود که عراقی ها وحشت کردند که ما به اروند رود برسیم.
کد خبر: ۹۵۳۸
تاریخ انتشار: ۲۵ دی ۱۳۹۲ - ۱۶:۴۹ - 15January 2014

ناگفته‌های فرمانده وقت لشکر ۲۷ از عملیات کربلای ۵

به گزارش خبرگزاری دفاع مقدس، عملیات کربلای ۵ از مهمترین عملیاتهای هشت سال دفاع مقدس و از نگاه برخی کارشناسان و فرماندهان جنگ یکی از دو عملیات تأثیرگذار در نشان دادن قدرت انقلاب اسلامی در مقابل زورگویان و استکبار جهانی بود. این عملیات که به تعبیر مقام معظم رهبری فراموش کردن آن به معنای قلم خوردن از اردوگاه انقلاب است؛ توانست سرنوشت جنگ را تغییر دهد و کفه ترازو را به سمت ایران سنگین کند.

عملیات کربلای ۵ که چند روز پس از عملیات ناکام کربلای ۴ انجام شد، دشمن بعثی را کاملاً غافلگیر و متحیر ساخت و توانست ضربات سنگینی را بر ساختار و روحیه اردوگاه دشمن وارد سازد. در این عملیات که ارتش عراق با بیش از ۱۳۵تیپ حاضر شده بود بیش از سه هزار اسیر و صدها و کشته و زخمی داد و وجهه و قدرت پوشالی که برای خود ساخته بود با شکست در این عملیات فرو ریخت. اما نتایج عملیات کربلای ۵ در جبهه خودی سبب افزایش دوچندان روحیه رزمندگان شد و در صحنه بینالمللی نیز، مستکبرین جهانی را مجبور به قبول خواستههای به حق ایران اسلامی کرد.

اهمیت و تأثیرگذاری عملیات کربلای ۵ سبب شد که با یکی از فرماندهان و افراد تأثیرگذار در این عملیات گفتوگویی انجام دهیم. متن زیر، گفتوگوی خبرگزاری دفاع مقدس با "محمد اسماعیل کوثری" فرمانده لشکر محمد رسول الله(ص) در دوران دفاع مقدس و از فرماندهان حاضر در عملیات کربلای ۵ است.      

دفاع مقدس: مسئولیت شما در عملیات کربلای۵ چه بود؟

کوثری: بنده همانند تمام بسیجیانی که در جبهه حضور داشتند مسئولیتی داشتم و به عنوان خادم رزمندگان، فرمانده لشکر ۲۸ محمد رسول الله(ص) بودم.

دفاع مقدس: به نظر شما اهمیت عملیات کربلای۵ از بُعد سیاسی، نظامی و حتی روانی در آن زمان چه بود؟

کوثری: پس از ناکامی عملیات کربلای ۴، عملیات کربلای۵ به جهت سیاسی از جایگاه خاصی در طول دفاع مقدس برخوردار شد. عملیات الی بیت المقدس و آزادسازی خرمشهر دارای یک بُعد سیاسی و برای مردم خوشحال کننده بود، اما عملیات کربلای۵ آن هم پس از گذشت شش سال از شروع جنگ، از این جهت مهم بود که عراقی ها فکر می کردند که بعد از عملیات کربلای ۴، ما شکست خوردیم و دیگر نمی توانیم کاری انجام دهیم و لذا جشن های بزرگی در عراق، جبهه ها و شهرها برگزار می کردند و دائماً به نشانه شادی گلوله منور شلیک میکردند. در تلویزیون و رادیو عراق جشن برگزار می کردند چرا که این پیروزی را برای خود بسیار با اهمیت می دانستند و آن را بزرگ جلوه می دادند.

همچنین کارشناسان نظامی چهار کشور قدرتمند دنیا شامل آمریکا، شوروی سابق، فرانسه و انگلیس را به منطقه عملیاتی کربلای ۴ آوردند و شلمچه را به آنها نشان دادند و علل پیروزی را خود را به آن کشورها اعلام کردند. البته عراقی ها در این زمینه، کارشناسان غربی را فریب دادند چرا که منطقه عملیاتی کربلای ۴ در شلمچه نبوده و در منطقه اُم الرساس بود.

بعد از عملیات کربلای ۴ و برای جلوگیری از پاتک ما به دشمن و به منطقه شلمچه، ارتش عراق اعلام کرد که ۹۳درصد زمین شلمچه را مسلح کرده است و امکان عبور برای هیچ کس در این منطقه وجود ندارد. این کارشان هم به این دلیل بود که عراقی ها همواره از عبور ما از این دژ مستحکم و نزدیک شدن به بصره نگران بودند.     

به همین دلیل بود که تقریباً یک هفته بعد از عملیات کربلای ۴، ۹ یا ۱۰دی ۱۳۶۵ جلسه ای به مدت چهل ساعت برگزار کردیم. آقای هاشمی به عنوان نماینده حضرت امام(ره) بود و مسئولیت عملیات کربلای۵ هم برعهده سپاه سپرده شد چرا که برادران ارتش در منطقه دیگری درحال انجام عملیات بودند. البته در زمینه پشتیبانی هوایی و توپخانه ای در عملیات کربلای۵ به برادران سپاه هم کمک کردند.

در این جلسه چهل ساعته، تمام فرماندهان قرارگاه ها، یگان ها و حتی فرماندهی کل سپاه آقا محسن که روی هم رفته ۲۵نفر می شدند، حضور داشتند و همگی نظرات خود را دادند. بعد از اتمام این جلسه چهل ساعته که تنها ۴ساعت آن را استراحت کردیم؛ آقای هاشمی گفت: " من که نتوانستم دو نظر یکسان در میان فرماندهان به دست آورم و جمع بندی کنم لذا من می گویم که شب جمعه هفته آینده باید عملیات انجام شود."

بنده و جمعی از فرماندهان حاضر در آن جلسه، وقتی عصبانیت و ناراحتی آقای هاشمی را دیدیم، برای دلگرمی ایشان، به او گفتیم که شما عصبانی نشوید چرا که ما به اینجا آمده ایم تا عاشورایی بجنگیم و در همین جا به شهادت برسیم و دیگر برنگردیم.

بعد از این تصمیم آقای هاشمی دومرتبه تا صبح جلسه ای برگزار شد و چگونگی انجام این عملیات را بررسی کردیم و در نهایت به این نتیجه رسیدیم که نقطه آغاز عملیات شلمچه باشد.

لذا تفاوت این عملیات در بُعد نظامی بدین جهت بود که عبور از موانع مصنوعی متعدد؛ عبور از آبی که حدود ۲۰سانتی متر بیشتر ارتفاع نداشت و امکان حرکت قایق در آن نبود چرا که به کف زمین برخورد می کرد، همچنین رزمندگان نیز نمی توانستند در این منطقه به راحتی وارد شوند به این دلیل که ارتش عراق باتلاق ایجاد کرده و در صورت عبور، در باتلاق گیر می کردند، سه-چهار رده خط پدافندی مستحکمی را ایجاد کرده بودند، انواع و اقسام موانع در تمام مناطق عملیاتی قرار داده و یک دژ به اندازه ۲۹کیلومتر در ۹۰۰متر ایجاد کرده بودند و در واقع هر اقدام نظامی که امکان انجامش بود و برای دفاع قابل استفاده بود، انجام داده بودند. اما با تمام این اوصاف، رزمندگان اسلام در حدود یک هفته از این منطقه عبور کردند و تمام آن را در دست خود گرفتند.

ما به دوازده کیلومتری بصره رسیده بودیم و شهر تنومه را نیز زیر آتش خمپاره گرفتیم و حدود سه هزار نفر اسیر گرفتیم و ضربه سنگینی به ارتش عراق زدیم. بعد این اتفاقات بود که عراقی ها وحشت کردند که ما به اروند رود (شط العرب) برسیم.

این قدرتی که ما از خود بعد از شش سال و با محاصره اقتصادی سنگینی که هیچ چیز به ما نمی دادند، نشان دادیم، برای دنیایی که علیه ما متمرکز شده بودند، از بُعد سیاسی اهمیت بسیار زیادی داشت. این عملیات باعث شد که سازمان مللی که تا آن موقع زیر بار هیچ حرف و خواسته ای از سوی جمهوری اسلامی ایران نمی رفت، پیغام دهد که ما قطعنامه ۵۹۸ را با آنچه که مدنظر ایران است خواهیم نوشت.

ما همچنین در عملیات کربلای ۵ بود که اولین پهباد دست ساز ایرانی را مورد استفاده قرار دادیم. پهباد ایرانی مهاجر که به دست برادران سپاه ساخته شد. این پهباد به دلیل اینکه دوربینی زیر آن نصب بود توانست تمام مناطقی که ما در شناسایی آنها دچار مشکل بودیم را عکس برداری کند. اما ارتش عراق که از وجود این پهباد احساس نگرانی می کرد و وحشت زده شده بود، تمام پدافندهای خود را بسیج کرد تا آن را از بین ببرند. عراقی ها به طرف این پهباد شلیک می کردند اما به دلیل کوچک بودن و عدم شناسایی راحت آن، هیچ گاه ارتش عراق نتوانست این پهباد را شکار کند.

عکس هایی که این پهباد گرفته و متعلق به اطلاعات قرارگاه بود را کنار یکدیگر قرار دادیم و توانستیم اطلاعات جدیدی به دست آوریم. البته ما برخی از این عکس ها و تصاویر را با دوربین و به صورت افقی دیده بودیم اما هیچ گاه امکان رویت مناطق مورد نظر از طریق عمودی نبود ولی این بار توانستیم عکس های هوایی بگیریم و مشکلاتی که برخی از نیروهای ما بدان دچار شده بودند را پیدا کنیم. به همین دلیل توانستیم با این عکس ها، چالش مهمی که دچار آن شده بودیم را حل نماییم.

همچنین یکی دیگر از ویژگی های این عملیات، عاشورایی جنگیدن و ایستادگی رزمندگان بود. البته دشمن هم به هیچ وجه کم نگذاشت و با ۱۳۵تیپ وارد منطقه عملیاتی شد. اما این ۱۳۵تیپ در پایان عملیات از ۹۰درصد تا ۱۰درصد مورد آسیب قرار گرفتند و البته ما نیز بیشترین شهید در مقایسه با سایر عملیات ها را در این عملیات دادیم.

ارتش عراق همچنین به دلیل ضعفی که احساس کرده بود ناچار به استفاده از بمب های شیمیایی شد و در سطح وسیع و گسترده و بسیار سنگین، شلمچه را بمباران شیمیایی کرد و چون منطقه محدودی بود تلفات زیادی دادیم.

دفاع مقدس: عملیات کربلای ۵ با فاصله کوتاهی از عملیات کربلای ۴ انجام شد؛ طرح ریزی این عملیات با این وسعت و به این سرعت به چه شکل بود؟

کوثری: ما در منطقه عمومی عملیات حضور داشتیم و می خواستیم که از جزیره آبادان به سمت دیگری از رود کارون نقل مکان کنیم که بتوانیم وارد منطقه شلمچه شویم لذا عقبه ما تغییری نکرد چراکه در اطراف رود کارون بودیم و در مسیر عملیات قرار داشتیم. ما باید فقط کارهای اطلاعاتی برای شناسایی منطقه و نیروهای عراقی انجام می دادیم که بخشی از این کار هم در طی عملیات کربلای ۴ صورت گرفته بود. به همین دلیل، نیروهایی که از عملیات کربلای ۴ حضور داشتند و منطقه را می شناختند، جلو قرار دادیم و سایر نیروها پشت آنها قرار گرفتند که الحمدلله این طرح باعث موفقیت ما نیز شد.

دفاع مقدس: طراحی این عملیات با چه کس یا ارگانی بود؟

کوثری: طراحی این عملیات با سپاه بود. اما فرماندهانی که در جریان این عملیات حضور داشتند، آقا محسن، آقا رحیم، آقای شمخانی، آقا رشید و بعد از آنها نیز فرماندهان قرارگاه ها، آقای عزیزجعفری، آقای غلامپور، آقای ایزدی و آقای علایی بودند.  در این عملیات، سه قرارگاه نجف، کربلا و قدس وارد شدند و یگان ها نیز بین آنها تقسیم شدند. بنده نیز مدتی در قرارگاه کربلا بودم و بلافاصله به قرارگاه قدس منتقل شدم.

دفاع مقدس: عملیات کربلای ۵ هم مانند سایر عملیات های ما دارای اهداف و برنامه های از پیش طراحی شده بود. اهداف شما از این عملیات چه بود و آیا توانستید به اهدافتان برسید؟

کوثری: اهداف عملیات کربلای ۵ در اصل از زمان عملیات کربلای ۴ مشخص شده بود و قرار شده بود که ما عراق را به عقب بزنیم و به بصره برسیم. البته ما قصد اشغال شهر را نداشتیم و می خواستیم که به شمال فاو برویم و از آن طریق به بصره نزدیک شویم. علت هدف نزدیکی به بصره هم این بود که دومین شهر عراق به جهت سیاسی، این شهر بود. البته ما توانسته بودیم که بخشی از فاو را بگیریم ولی در این عملیات، کامل می گردید و منطقه وسیعی آزاد می شد.

ما می خواستیم که هم قدرت خود را به دنیا نشان دهیم و هم به کشورهای عربی بفهمانیم که دست از حمایت صدام بردارند. ما می خواستیم شورای امنیت سازمان ملل، این معظل و مشکل بزرگ(جنگ) را به نحوی حل و فصل کند چرا که ما به دنبال ادامه جنگ نبودیم اما از طرفی می دیدیم که حق ما ضایع می شود و حقمان را نمی دهند چرا که همه اعضای دائمی شورای امنیت در کنار یکدیگر و همراه عراق بودند و سازمان ملل نیز از آنها حمایت می کرد.

لذا ما باید به پیروزی می رسیدیم که دنیا ما را به عنوان کشوری مقتدر قبول کند و حق ما را بدهد، تجاوزگر را مشخص کند، عراق باید خسارات وارد شده به ایران را تقبل می کرد و صدام نیز باید تنبیه می شد که دیگر فکر حمله کردن به ایران را در سر خود نپروراند و همچنین به دوستان و حامیان جمهوری اسلامی امیدواری داده شود. به همین دلیل توانستیم در عملیات کربلای ۵، اهداف عملیات کربلای ۴ که به ثمر نرسیده بود را تأمین کنیم.

"حاج محمود امینی" که فرمانده گردان حمزه بود و بعد از پایان عملیاتی که در کربلای ۵ انجام داد و آتش زیادی را تحمل کرده و تلفات سنگینی متحمل شد و از حدود چهارصد نفر، بیست نفر سالم برگشتند؛ بعد از اینکه او را دیدم به او گفتم که حاجی الان چه چیزی دلت می خواهد، با صدا و حالتی خسته گفت: "هیچی حاجی، فقط یک لیوان چای گرم به من بده".

این مقاومت، صبر و انگیزه الهی که الگویشان عاشورا بود سبب پیروزی ما در این عملیات شد.   

دفاع مقدس: قبل از عملیات کربلای ۵ دو تفکر در میان فرماندهان وجود داشت. گروهی شامل آقای رحیم صفوی و آقای رشید معتقد بودند که عملیات لو رفته و نباید انجام شود و گروهی دیگر که در رأس آنها آقای محسن رضایی بود اعتقاد داشتند که عملیات لو نرفته و اتفاقی نیافتاده و باید عملیات انجام شود. شما چه نظری داشتید؟

کوثری: ما اگر اختلافی هم داشتیم، در میان خودمان بود و به بیرون از مقر فرماندهی درز پیدا نمی کرد. حتی بنده چند بار برای برخی عملیات ها با آقارحیم جرّ و بحث شدیدی کردم که خود آقامحسن آن را حل و فصل کرد. این که ما بیاییم در ملأعام بحث و جدل کنیم خوب است یا اینکه در خفا و در جمع کوچک خود بحث کنیم و خوراکی را به دست دشمن ندهیم. بحث ما هم آزاد بود و هرکس نظر خود را می داد و هیچ اجباری در ارائه نظرها نبود. بلکه هر کدام از فرماندهان ما از نقاط مختلف ایران دور هم جمع شده بودند و نظر خود را می دادند.        

دفاع مقدس: امروز و با گذشت چند دهه از جنگ تحمیلی، تحلیل شما از اقدامات و کارهای انجام شده در عملیات کربلای ۵ چیست و آیا فکر می کنید اقدامات صورت گرفته رضایت بخش بود؟

کوثری: به هدف نهایی که امام(ره) مشخص کرده بود متأسفانه نتوانستیم برسیم. امام خمینی(ره) بر اساس آیات قرآن و روایات فرمودند: "جنگ جنگ تا رفع فتنه در عالم". ما نتوانستیم به این جمله برسیم چرا که اگر می رسیدیم باید آمریکا را هم مورد تنبیه قرار می دادیم و اسرائیل را از صحنه روزگار حذف می کردیم. یکی از علل این عدم موفقیت، وجود تفکرات مختلف در آن زمان بود. در آن موقع سه تفکر وجود داشت:

۱- راه و مسیر رزمندگان که گوش به فرمان امام بودند اما دستهایشان خالی بود.

۲- گروهی دیگر معتقد بودند که بعد از آزادسازی خرمشهر دیگر نباید جنگ را ادامه دهیم در حالیکه حدود چهار هزار کیلومتر از خاک ما در دست دشمن بود. این گروه شامل نهضت آزادی و دوستان آنها بود. صحبتی که آنها داشتند ناشی از عدم واقع بینی و اطلاع آنها از شرایط واقعی جنگ بود چرا که اگر یک وجب از آن خاک در اختیار دشمن باقی می ماند، امروز حرف های دیگری می زدند.

۳- تفکری که از همان ابتدای جنگ در کشور مطرح شد و می گفت که "زمین بدهیم و زمان بگیریم". این تفکر نیز در گروه بنی صدر و طرفداران آنها وجود داشت و معتقد بودند که خرمشهر را بدهیم اما زمان را بخریم و نگذاریم دشمن به تهران برسد. استدلالشان هم این بود که هخامنشیان این کار را انجام دادند و به موفقیت رسیدند در حالیکه با انجام این کار، دیگر بازپس گیری زمین ها غیرممکن بود. این فتنه هم با صحبت های امام و بیان ایستادگی و مقاومت، رفع شد.

اما امام موضوع جنگ را فراتر می دیدند و لذا فرمودند که "راه قدس از کربلا" می گذرد. امام هیچ چیز برای خود نمی خواست و به دنبال قدرت نبود بلکه می خواست جامعه بشری از چنگال اراذل و اوباشی که در قالب استکبار جهانی و صهیونیست هستند آزاد شود.    

دفاع مقدس: تأثیر این عملیات در قطعنامه ۵۹۸ تا چه اندازه بود؟

کوثری: عملیات والفجر۸ و کربلای ۵ تأثیرگذاری زیادی در این قطعنامه داشتند. همچنین بعد از عملیات کربلای ۵، ما دیگر می توانستیم آتش توپخانه خود را به بصره برسانیم و عراق را از این فاصله مورد حمله قرار دهیم. لذا بعد از این عملیات بود که گفتند آن چیزی که شما مورد نظرتان است را می توانیم در این قطعنامه بگنجانیم و گنجانده هم شد. اما همه این نتیجه تنها در عملیات کربلای ۵ رقم نخورد بلکه عملیات والفجر۸ و عبور از اروند رود یک کار بسیار فنی و پیچیده ای بود که از عهده هر ارتشی برنمیامد.

دفاع مقدس: شما به عنوان فرمانده سابق و مسئول فعلی فکر می کنید که آیا تفاوتی میان فرماندهان آن زمان و مسئولین فعلی وجود دارد؟

کوثری: اکثر بچه های جنگ روحیه خود را حفظ کرده اند و کسی که برای حفظ ارزش های الهی و پیشبرد اهداف انقلاب اسلامی سختی کشیده باشد، حتماً به پای این انقلاب و با تمام سختی هایش خواهد ایستاد. البته همه بچه های جنگ هم در حال حاضر چنین روحیه ای ندارند اما اکثر آنها معتقد به این تفکر هستند.

مقام معظم رهبری در سال ۷۵ بحث عوام و خواص را کردند و فرمودند که در صدر اسلام، برخی از خواص به دنیاطلبانی تبدیل شدند و به ثروتمندانی مبدل گردیدند که شمش طلایشان را با تبر نصف می کردند. امروز هم به همین شکل است برخی از خواص، دنیا طلب شدند.

اما به لطف خدا اکثریت بچه های جنگ، خود را حفظ کردند ولی بحث دولتمردان متفاوت است چرا که از همان زمان هم، اینان معتقد به جنگ نبودند.

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار