بخش نخست/ آزاده «محمد ابراهیم باباجانی» در گفتوگو با دفاعپرس:
آب را گرفتم. حالا هم تشنه بودم و هم گرسنه.. نان کپک زده را انداختم داخل آب و بعد آت و آشغالهای روی آب را با انگشت گرفتم و ریختم بیرون. دیدم نان پف کرد. درآوردم و تیکه تیکه با انگشت انداختم داخل دهانم. شاید باور نکنید هنوز مزه آن داخل دهان من است. لذتی که آن تکه نان داشت شاید هیچ غذایی برای من نداشت. این لذت شاید هیچوقت از بهترین غذایی که خورده بودم به من حاصل نشد. نان کپک زده به من نیرو داد. آنجا به یاد یکی از فیلمهای خارجی افتادم که یک زندانی در داخل زندان سوسک را برمی داشت و میخورد. من هم اگر آن روز سوسک گیر میآوردم، میخوردم...
کد خبر: ۶۸۲۲۵۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۵/۱۳