خبرگزاری دفاع مقدس- محمد باقر نیکخواه بهرامی: آتش فروزان و ویرانگری را که رژیم بعث صدام در 31 شهریور سال 1359 علیه ایران برافروخت و به مدت 8 سال دایرهی آن دامن ایران اسلامی و حتی کشور عراق و کشورهای منطقه را فرا گرفت خسارات مالی و معنوی جبران ناپذیری را به بار آورد.
صدام مقبوض و رژیم منحوس و منحلهی بعث عراق در این معرکه نابرابر با حمایت های بی دریغ جهانی و حتی سازمان ملل بخصوص 5 عضو اصلی شورای امنیت با اهداف شوم زیر، یورشی همه جانبه از هوا، زمین و دریا را در سراسر مرزهای آبی، دریا و شهرهای ایران آغاز نمود.
1- شکست انقلاب اسلامی و جلوگیری از رسوخ و نفوذ آن در منطقه.
2- تجزیهی استان های مرزی، بخصوص خوزستان و نامیدن آن به نام عربستان جعلی با تغییر نقشه منطقه و شهرهای آبادان، خرمشهر، سوسنگرد، بستان و... .
3- دامن زدن به اختلافات قومی- تاریخی با مطرح نمودن قادسیهی صدام.
4- ممانعت از نسج و رشد نهضت بیداری شیعیان عراق.
5- ادعای واهی ارضی به ویژه در خصوص اروند رود و جزایر 3 گانه ایران.
6- مطرح نمودن خود به عنوان منجی اعراب در قبال ایران و رهبری جهان عرب و... .
7- ادعای رهبری جهان عرب و...
عراق در روند جنگ تحمیلی علیه ایران علاوه بر بکارگیری و استفاده از تمام توان سلاح های متعارف و شناخته شده جنگی مدرن و مجهز و با روش تاکتیک های جنگ تمام عیار با مشاورت و راهنمایی های میدانی مشاوران نظامی آمریکا، شوروی و سایر کشورهای غربی مبادرت به تحمیل جنگ شهرها به ایران نمود.
عراق با حملهی ددمنشانه به مناطق مسکونی، صنعتی، بهداشتی- درمانی، آموزشی، علمی، اقتصادی، فرهنگی- اجتماعی و حتی اماکن تاریخی و مذهبی و هم چنین حمله به بنادر و اسکله ها و پایانه های صدور نفت و کشتی های تجاری و بازرگانی ایران با پیشرفته ترین هواپیماها و موشک های اهدایی غرب، بر شدت جنایات خویش افزود.
صدام در تکمیل جنایات علیه بشریت و کشتار مردم بی گناه اعم از زنان و کودکان بی گناه و بد رفتاری و خشونت با مردم مناطق اشغالی و کشتن مجروحان در میادین نبرد بر خلاف کنوانسیون های چهار گانه 1949 و دو پروتکل الحاقیهی 1972 ژنو و هم چنین رفتار غیر انسانی و شکنجه های قرون وسطایی اسرای ایران در اسارتگاه ها و شکنجه های مخوف خود بر دامنهی جنایات خود افزود.
عرصهی جنگ سومی که عراق بر ایران تحمیل نمود، همان بمباران های ضد انسانی گسترده و بی نظیر شیمیایی بر علیه رزمندگان و حتی، مردم غیر نظامی ایران بود؛ به نحوی که در سال پایانی جنگ، یعنی از ابتدای سال 1367 تا شهریور ماه به صورت مستمر و روز افزون کلیهی روستاها و شهر های مرزی و تعدادی از شهرهای استان های جنگ زده را آماج حملات شیمیایی خویش قرار داده و هزاران شهید و ده ها هزار مصدوم بر جای گذاشته است.
بر اساس اطلاعاتی که پس از حملهی امریکا و متحدان غربی به عراق و بدست گرفتن حاکمیت آن کشور بدست آمده است، که در اعلامیههای کمیته ویژهی خلع سلاح عراق که در طی بازرسی و انهدام سلاح های شیمیایی و میکروبی بدست آمد و به عنوان اسناد سازمان ملل طی سالهای 1997 تا 2003 توسط آنس کام ( کمیتهی ویژه ی خلع سلاح عراق) و آن مویک منتشر گردید، که تعداد زیادی کلاهک های شیمیایی و بعضاً میکروبی در موشک های دور برد جهت حملهی موشکی به شهرهای بزرگ ایران نظیر تهران، اصفهان، شیراز، تبریز، مشهد و... آماده بکار گیری وجود داشته است.
با هوشمندی و تدابیر حکیمانه و هدایت پیامبر گونهی امام راحل (ره) با پذیرش قطعنامه 598 این توطئه خنثی و کشور و ملت مقاوم ایران از خطر یک انهدام جمعی نجات یافت و توطئه های صدام بر خودش بازگشت.
حضرت امام خمینی (ره) با فرماندهی و هدایت خردمندانه خویش کشتی ایران را از ساحل مواج و گرداب مهلک به ساحل نجات رهنمون گرداند.
به زعم اینجانب جا دارد محققین و اندیشمندان در حوزه های مختلف تاریخی، حقوقی، سیاسی و نظامی در ابعاد و آثار مختلف این تصمیم به موقع و نتایج مترتب بر آن که منجر به پذیرش خواسته های حقه ایران توسط صدام گردید بپردازند.
صدام پس از پذیرش قطعنامه اعلام نمود که به آنچه که می خواستید، رسیدید، پس لازم است در این خصوص
لازم است کتب بسیاری نوشته شود تا ابعاد پنهان این موضوع تا حدود زیادی روشن شود.